فضای مجازی؛ فرصتها و آسیبها (4)

21:38 - 1395/08/10

«شبهات مربوط به فضای مجازی و پاسخ آنها»

محمدمهدی فجری

اشاره: در شماره‌های گذشته (مبلّغان 198، 199 و 200) موضوع «فضای مجازی؛ فرصتها و آسیبها» مطرح گردید و در آن به مباحثی همچون «ساختار فضای مجازی»، «آسیبهای فضای مجازی» و «راهکارهای صیانت از فضای مجازی» پرداخته شد؛ اکنون به مبحث بعدی آن (شبهات مربوط به فضای مجازی) اشاره می‌شود.

شبهات مربوط به فضای مجازی به دو دستۀ کلی تقسیم می‌شوند که در ادامه به آن پرداخته می‌شود:

1. تربیتی و خانوادگی

در این بخش شبهات مختلفی وجود دارد که تعدادی از آنها به همراه پاسخ آن ارائه می‌گردد:

شبهه اول:

از آنجایی كه دشمنان اسلام در صدد براندازی حكومت اسلامی هستند و تاکنون حملة نظامی و تحریمهای اقتصادی راهگشا نبوده، ترویج فحشا و منكرات بین جوانان در دستور كارشان قرار گرفته است. آنان با تلاش شبانه روزی، جنگ نرم و حساب شده ای را آغاز نمودند. ایجاد شبكه های مختلف ماهواره ای، سایتهای متنوع غیراخلاقی و تولید نرم افزارهای مخرّب رایانه ای و تلفن همراه و... را جزء برنامه های اصلی خویش قرار داده اند؛ اما برای مقابله با چنین جنگی، نظام اسلامی با مدیریت اینترنت پرسرعت، به خصوص بر روی تلفن همراه، بستن سایتهای غیرمجاز و...، تا حد امكان از موفقیت دشمن جلوگیری کرده و در كنار این محدودیتها، راهكارهای سالم مثل راه اندازی شبكة ملی اطلاعات[1] برای عموم مردم، ایجاد نسل سوم و چهارم به واسطة شبكة ملی اطلاعات، انتخاب شبكه های ماهواره ای مناسب توسط صدا و سیما و... را دنبال می‌کند.

حال برخی معتقدند محدودیت و ممنوعیت، كاری از پیش نمی برد و همانند ممنوعیت ویدیو و ماهواره با شكست مواجه می شود و حتی بستری برای آسیبهای بیش تر و چه بسا بدتر شدن است.

در پاسخ به نظریه این افراد باید گفت:

1. نه تنها مخالفت عده ای از قانون شكنان با ممنوعیت و محدودیت، به معنای شكست طرح نیست؛ بلكه آثار مثبت ممنوعیت بسیار بیش تر است؛ یعنی آیا می توان پذیرفت كه به صرف عدم پایبندی عده ای به حجاب، قانون حجاب را شكست خورده و غیر قابل اجرا بدانیم؟ آیا قابل قبول است که به خاطر تخلفات گستردة برخی رانندگان، قانون راهنمایی و رانندگی را غیرمنطقی و شكست خورده بنامیم؟ آیا پذیرفته است كه به خاطر رشد روزافزون معتادان، مبارزه با قاچاق مواد مخدر را بی فایده و كاری بیهوده معرفی كنیم؟

2. جای بسی تعجب است كه برخی برای سلامتی جسم، انواع محدودیتها را لازم دانسته و آن را زمینة مصونیت اكثریت جامعه معرفی می كنند، چنانكه ممنوعیت یا محدودیت فلان مواد غذایی مضر را لازم می دانند؛ اما در موضوع سلامتی روح، ممنوعیت و محدودیت را بی فایده عنوان می كنند!

امام حسن(ع) می فرماید: «عَجَبٌ لِمَنْ یَتَفَكَّرُ فِی مَأْكُولِهِ كَیْفَ لَایَتَفَكَّرُ فِی مَعْقُولِهِ فَیُجَنِّبُ بَطْنَهُ مَا یُؤْذِیهِ وَ یُوَدِّعُ صَدْرَهُ مَا یُزَكِّیه ؛[2] تعجب از كسى است كه در [غذا و] خوراك [جسمى] خود می‌اندیشد؛ اما در آنچه باید بفهمد [و بداند] اندیشه نمی‌کند؛ پس شکم خود را از آنچه به او آزار می‌رساند، بازداشته و سینه‌اش (قلبش) را به آنچه او را هلاک می‌کند می‌سپارد.»

3. از آموزه های اسلامی به دست می آید كه در كنار كارهای ایجابی، برخورد سلبی نیز لازم است؛ چراكه در فضای گستردة امروزی، كسی بدون محدودیت قادر به رساندن پیام به مخاطبین و آگاه ساختن آنان نیست، حتی در زمان رسول خدا(ص) كه فضای محدودی حكم فرما بود، آن حضرت در اولین اقدام در مكه، بتها را شكست. این بدان معناست كه در كنار كارهای ایجابی، مظاهر شرك نیز باید از بین برود. بنابراین، لازم است در كنار تولید فیلمهای مناسب و نرم افزارهای مفید و جذاب، از آسیبهای شبكه های ماهواره ای و اینترنتی و... بكاهیم.

4. محدودیت، روش متداول دنیاست. در بسیاری از كشورها همچون: كره جنوبی، چین، روسیه و... در كنار اینترنت جهانی، اینترنت ملی راه اندازی شده است و امكان استفاده از اینترنت جهانی برای همگان وجود ندارد. در این كشورها یا اینترنت ملی در دسترس عموم قرار گرفته است و یا با همكاری مدیریت شبكة جهانی، دسترسی به سایتهای غیر اخلاقی به طور كلی غیر ممكن شده است.

5. گرچه بر اساس اصول اسلامی این ایده كه فحشا و منكرات در مكانهای خاص قابل ارائه باشد، مورد پذیرش نیست؛ اما حتی در كشورهای غیر مسلمان نیز برای فحشا و منكرات مكانهای خاصی را تعیین كرده اند و  این طور نیست كه هر كس و بدون هیچ گونه كنترلی به منكرات دسترسی داشته باشد. در حالی كه نسل سوم و چهارم تلفن همراه و اینترنت پر سرعت آمریكایی در منازل، امكان دسترسی تمام افراد جامعة ما را به منكرات (ولو به واسطة فیلترشكن رایگان) فراهم نموده است.

6. بر اساس تعالیم دینی، ما مكلّف به وظیفه هستیم. وظیفة فعلی حكومت و متدینین این است كه از گسترش ماهواره و دسترسی به شبكه های خلاف شرع و نرم افزارهایی كه مروج فساد و فحشا هستند، جلوگیری كنند و اگر در این مسیر، یك نفر هدایت شود و از فروپاشی یك خانواده جلوگیری شود، مصداق آیة ]وَ مَنْ أَحْیاها فَكَأَنَّما أَحْیَا النَّاسَ جَمیعاً[؛ «و هر كس، انسانى را از مرگ رهایى بخشد، چنان است كه گویى تمام مردم را زنده كرده است.» خواهد بود.

امام صادق(ع) ذیل این آیه می فرماید: «مَنْ أَخْرَجَهَا مِنْ ضَلَالٍ إِلَى هُدًى فَكَأَنَّمَا أَحْیَاهَا وَ مَنْ أَخْرَجَهَا مِنْ هُدًى إِلَى ضَلَالٍ فَقَدْ قَتَلَهَا؛ هر كس نفس را از گمراهی به سوی هدایت برساند، او را زنده كرده و هر كس، او را از [مسیر] هدایت [منحرف سازد] و به گمراهی کشاند، او را كشته است.» در نهایت، اگر دشمن، نرم افزار جدیدی را راه اندازی کرد، وظیفة ما نیز مقابله با آن خواهد بود.

7. قرآن كریم نیز در آیات 27 - 28 سورة نساء به این نكتة مهم اشاره دارد كه انسان از سویی دارای میل عظیم بوده و از سوی دیگر ضعیف و ناتوان آفریده شده است که این دو خصیصه برای انسان موجب ایجاد بحران می شود. دین اسلام نیز برای مدیریت این بحران، راه تحریكهای حرص آلود را به واسطة ممنوعیتهای فراوان بسته است. به همین علت، قرآن كریم میل عظیم در انسان و ضعیف بودن او را پس از آیات متعددی دربارة روابط زن و مرد و محرم و نامحرم ذكر می كند كه سراسر آنها پیرامون ممنوعیت روابط است.

بنابراین، ممنوعیتها ریشة قرآنی دارد و فطرت انسان به گونه ای است كه نباید بیش از اندازه میل پیدا كند و به همین خاطر انسان از برخی نگاه ها منع شده است؛ چراكه نگاه به نامحرم، میل و خواستن را در پی دارد؛ اما نمی تواند به هر آنچه می خواهد، دست یابد. به همین خاطر، شكست خورده و افسرده می شود.

در این راستا حكومت اسلامی نیز می تواند هر جایی كه در انسان میل عظیم به وجود می آورد و با خلقت انسان ناسازگار است، ممنوعیت و محدودیت ایجاد كند. بر این اساس، حاكمیت موظف است از خرید و فروش و استفادة ناشایست از ماهواره و اینترنت بین المللی، بدون ضابطه جلوگیری كرده و استفاده از آن را با سرعتی بیش از 128 كیلوبیت بر ثانیه تا قبل از راه اندازی شبكة ملی اطلاعات، تنها برای افراد خاصی مجاز نماید.

8. بر خلاف كسانی كه ممنوعیت را بستری برای آسیبهای بیش تر و چه بسا بدتر شدن می دانند، در روابط اجتماعی نیز قانون افراد را ملزم می كند كه پشت چراغ قرمز بایستند و والدین مانع برخی خواسته های فرزند می شوند و اگر فردی قصد ارضای غریزة شهوت از هر راهی دارد، شرع وارد عمل شده و او را ملزم می كند تا از راه صحیح و حلال به خواستة خود برسد.

به همین خاطر، باید در خانواده و جامعه یك سری ممنوعیتها و محدودیتها اعمال شود تا بشر بتواند به بهترین شكل زندگی كند و از آسیبهای احتمالی بكاهد.

شاید گفته شود: افراد مجازند در خانة خود از محصولات ناسازگار با سیستم بدن استفاده نمایند و حاكمیت مجاز به ممنوعیت در مكانهای خصوصی نیست. باید گفت: آیا دولت مجاز است پخش مواد غذایی و خوراكی ناسالم را آزاد کند و عدم استفاده از آن را به عهدة استفاده كنندگان بگذارد؟

همچنین در پاسخ به كسانی كه ممنوعیت ویدیو در اوایل انقلاب را دلیل بر ناكارآمدی ممنوعیتها و محدودیتها معرفی می كنند، به این جمله بسنده می كنیم كه در اوایل انقلاب محصول مناسب و قابل ارائه و جایگزین ویدیو نداشتیم و بیش تر فیلمهای موجود مربوط به زمان طاغوت و نیز فیلمهای غیر بومی بود و به این علت حكومت برای عرضة آن محدودیتهایی قائل می شد؛ اما پس از تولید فیلمهای مناسب، ویدیو آزاد شد.

امروزه نیز افزون بر نرم افزارهای جایگزین، افراد به نسل سوم و چهارم تلفن همراه با گسترة جهانی نیازی ندارند و آسیبهای آن با لزوم بهره برداری از آن قابل مقایسه نیست و مهم تر آنكه ما مخالف نسل سوم و چهارم با اینترنت ملی نیستیم؛ بلکه تنها با آسیبهای آن مخالفیم و بر ارائة راهكار برای استفادة سالم جامعه از آن تأكید می كنیم. در واقع، همانگونه كه پیش از این بیان شد، اینترنت باید پر سرعت، ارزان، امن؛ اما سالم باشد.

شبهه دوم:

دوپهلو بودن برخی ابزارها (همچون چاقو) نزد عقلا، مسلم و بدیهی است. بر اساس چنین اصل مسلمی، برخی افراد فضای مجازی، به خصوص شبكه های مجازی را نیز همانند چاقو دوپهلو دانسته و بر قابلیت استفادة دو سویه از آن اصرار می ورزند. افزون بر این، در فقه نیز استفاده از چیزی كه منفعت محلّله داشته باشد، مجاز شمرده شده و نمی توان آن را حرام دانست. در نتیجه، برای ممنوعیت و مقابله با سایتها و شبكه های اجتماعی دلیل محكمی وجود ندارد.

قبل از پاسخ به این شبهه توجه به چند نكته لازم است:

1.‌ چاقو از ضروریات زندگی بوده، جهت رفع نیازهای اساسی انسان است، به گونه‌ای که بدون آن زندگی انسان مختل می‌شود، در حالی که برخی ابزارهای جدید ارتباطی، از ضروریات زندگی نیستند و بدون آنها، زندگی انسان دچار اختلال و آسیب نمی‌شود؛

2. در کشور ما حدود 75 میلیون نفر زندگی می‌کنند كه میلیونها نفر از چاقو به درستی استفاده می كنند و تنها عدة كمی ممكن است با چاقو کسی را بکشند. آیا قیاس چند صد میلیون کار مفید در مقابل دو قتل، با تعداد استفاده های مفید و ناسالم از برخی ابزارهای ارتباطی جدید، به ویژه اینترنت جهانی پرسرعت پورتابل، با هم برابر است؟ آیا می توان انحرافات جنسی - كه روزانه بین كودكان و نوجوانان به وجود می آید - و تأثیرات مخربی را كه در آینده ظهور خواهد كرد، تخمین زد؟ آیا قتلها، طلاقها، روابط نامشروع و ده ها نمونة دیگر قابل تخمین هستند؟

3. آیا پذیرفته است چاقو با فواید بسیار زیادش را در اختیار یك کودک یا فرد خشمگین قرار دهیم و یا اینکه عقل حكم می كند چاقو را از دسترس چنین فردی دور كنیم؟ آیا قرار دادن ابزارهایی مانند نسل سوم و چهارم تلفن همراه، به دست جوانی که در اوج غرایز جنسی قرار دارد، مانند قرار دادن چاقو در دست کودک یا فرد عصبانی نیست؟ اگر فقط 2 میلیون از 20 میلیون جوانی که از امكانات پورتابل در گوشیهایشان استفاده می كنند، به سمت گزینه‌های انحرافی قدم بردارند، چه اتفاقی خواهد افتاد؟ نگاهی منصفانه به وضعیت فعلی استفاده از تلفن همراه و اینترنت در کشور، می‌تواند به وضوح بیان‌کنندة آن باشد که در صورت فرا‌گیر شدن نسل سوم تلفن همراهِ غیر ملی، چه فاجعه‌ای رخ خواهد داد؛

4. استفادة ناسالم از چاقو در مقایسه با استفاده های سالم و مفید آن بسیار کم است، با این حال حاکمیت برای جلوگیری از همین پیامدهای منفی کم، قوانین سختگیرانه و کنترلی (مانند قانون منع حمل چاقو در خارج از منزل) وضع می‌کند؛ اما در مقابل، با وجود مضرّات و مخاطراتِ فراوان برخی فناوریهای ارتباطی، کنترل و حساسیت زیادی نسبت به آنها صورت نمی‌پذیرد. هرچند در صورت تصمیم بر نظارت جدی، به دلیل آمیختگی برخی از این ابزارها به مفاسدِ متعددِ اخلاقی، اجتماعی، امنیتی و...، امکان کنترل مناسب نسبت به آنها ـ در قالب فعلی ـ وجود ندارد.

اما سؤال اساسی این است كه آیا فضای مجازی همانند چاقو، ابزاری دوپهلو است كه هم منافع حلال دارد، هم منافع حرام؟ یا همانند قمه است كه در اصل برای درگیری و آدم كشی است؟ بر فرض كه همانند چاقو باشد، آیا همگان قادر به استفادة صحیح از آن هستند؟

مسلماً شبكه های اجتماعی، مثل: فیس بوك، وایبر، واتسآپ و... را نمی توان چاقوی معمولی و دو لبه دانست؛ بلكه همچون قمه است و عدة كمی قادر به استفادة صحیح از آن هستند. بر فرض كسی بر چاقوی دو لبه بودن این شبكه ها اصرار ورزد، خواهد پذیرفت كه چنین چاقویی را نمی توان در دسترس همگان قرار داد و لازم است فردی از آن استفاده كند كه از نحوة صحیح استفاده از آن و بایدها و نبایدهایش آگاهی و شناخت كاملی داشته باشد.

به بیان دیگر، فساد و ضررهای پیرامون این شبكه ها به حدی است كه منافع آن قابل اعتنا نیست. به همین خاطر، در خبرها آمده بود كه اوباما به دخترش اجازة ورود به شبكه های اجتماعی را نمی دهد[3] و در آمریكا قانون منع دسترسی كودكان زیر 13 سال به شبكه های اجتماعی تصویب می شود که در صورت تخلف از این قانون، والدین فاقد صلاحیت بزرگ كردن فرزند خود شناخته شده و كودك به پرورشگاه سپرده می شود. در اتحادیة اروپا نیز شرط ورود به شبكه های مجازی، داشتن سنّ بالای 18 سال است.

ساختار شبكه های مجازی نیز گویای غلبة فساد است، چنانكه ساختار بازیهای رایانه ای خارجی، سكس، خشونت و ضد دینی است و اغلب بازیهای رایانه ای داخلی نیز دارای ساختار خشنی هستند. ساختار برخی شبكه های اجتماعی نیز ضد اجتماعی است، چنانكه این شبكه ها و به طور كلی، فضای مجازی عامل دور شدن نزدیكان و نزدیك شدن غریبه هاست و خروجی چنین ساختاری را در میهمانیها می بینیم.

خلاصه آنكه، بررسی صد صفحة برتر توئیتر، گوگل پلاس، فیس بوك، یوتیوب و... نشان می دهد كه دستة چاقو در دست فرد دیگری است که با اولین حرف یا كلمه در جستجوگرها، مطالب غیر اخلاقی را به كاربر نشان می دهد و حتی جستجوی كلمات مذهبی و دینی، كاربران را به سمت فیلمهای ضد دینی یا غیر اخلاقی هدایت می كند. در این میان یوتیوب، در صدر است.

شبكه های اجتماعی با مدیریت صهیونیست، سرزمین ناپاكی هستند كه به حکم آیۀ شریفۀ ]وَ الْبَلَدُ الطَّیِّبُ یَخْرُجُ نَباتُهُ بِإِذْنِ رَبِّهِ وَ الَّذی خَبُثَ لا یَخْرُجُ إِلاَّ نَكِداً[؛[4] «سرزمین پاكیزه، گیاهش به فرمان پروردگار مى روید؛ اما سرزمینهاى بد طینت (و شوره زار)، جز گیاه ناچیز و بى ارزش، از آن نمى روید.» منشأ و ریشة آن در بلد خبیثة غرب بوده، باغبان چنین شجره ای، دشمنان دین، به ویژه صهیونیست است. به خاطر چنین ساختار و مدیران فاسدی، ماحصل شبكه های اجتماعی نیز فساد و تباهی است. لازم است ما بر اساس باورهای اسلامی، شجرة طیبه ای را بر اساس اصول و قوانین اسلامی پایه ریزی كنیم تا در صورت بروز مشكل در چنین شجره ای، قابلیت اصلاح داشته باشد.

شبهه سوم:

با توجه به عدم كارآیی زور و اجبار، آیا توسّل به آن با اختیار و انتخاب انسان منافات ندارد؟ آیا پذیرفتنی است كه انسانها به زور به سوی بهشت هدایت شوند؟ به بیان بهتر: انسان دارای اختیار است و كسی نمی تواند با بستن و محدودیت، اختیار او را سلب كند.

در پاسخ به این شبهه باید گفت:

1. بر اساس اصول اسلامی، هیچ فردی اجازه ندارد دیگران را به زور به راه بهشت ببرد؛ اما لازم است در برابر كسانی كه افراد را به سمت جهنم می برند، بایستد و از ایجاد گمراهی در میان افراد جامعة اسلامی جلوگیری کند.

2. آیا می توان مبارزة انبیا و اولیای الهی( با مظاهر بت پرستی و انحراف مردم از مسیر توحیدی را منافی اختیار انسانها دانست و عملكرد آنان را اجبار معرفی كرد؟

3. گرچه انسان از اختیار عمل برخوردار است؛ اما هرگز نباید قدرت تلقین و تبلیغ را نادیده گرفت. جبهة استكبار با توطئه ها و تبلیغات شبانه روزی خود به گونه ای عمل می كند كه از برخی افراد سلب اختیار كند. نتیجة چنین تبلیغات گسترده ای، انحراف عظیم از مسیر خوشبختى و تكامل انسانى و گرفتار شدن در بیراهه ها و پرتگاه ها است كه نمونه هاى زیادى از آن را به شكل متلاشى شدن خانواده ها، انواع جنایات جنسى، ازدیاد فرزندان نامشروع، انواع بیماریهاى آمیزشى و ناراحتیهاى روانى مشاهده مى كنیم.

گفتنی است که بسیاری از آسیبهای به ظاهر فردی، مستقیم و غیرمستقیم جامعه را تحت تأثیر قرار می دهد، چنانكه امروزه استفاده از برنامه های ماهواره ای موجب بروز مشكلات متعدد فرهنگی و اجتماعی در جامعه شده است كه به عنوان نمونه، افزایش آمار طلاق، گسترش رفتارهای ناهنجار متأثر از فیلمهای ماهواره ای و... تأثیرات برخی از این شبكه های مجازی است.

بنابراین، اختیار و آزادیی كه عواقب آن در جامعه اثرگذار باشد، پذیرفتنی نیست، کما اینکه خود غرب و دول غربزده نیز با مبارزة علنی با دین و دینداری، مانند منع حجاب، نشان داده اند که آزادی مورد ادعایشان تنها در حد یک شعار برای عوام فریبی است.

شبهة چهارم:

بعضی بر این نكته اصرار می ورزند كه در كشورهای دیگر عدم ممنوعیت و محدودیت، حرص و تمایلات را كاهش داده است، به طوری که با دیدن جنس مخالف، تحریكی صورت نمی پذیرد. آزادی و عدم ممنوعیت ماهواره و فضای مجازی در كشور ما نیز خواهد توانست حرص را كاهش دهد، در حالی كه ممنوعیتها و محدودیتهای موجود در كشور ما، افراد را حریص تر می كند.

در جواب این شبهه نیز باید گفت:

1. همانگونه كه میل به غذا جزء ساختمان وجودی انسان است و انسان گرسنه ای كه تمایل به خوردن غذاهای مختلف ندارد، بیمار محسوب می شود، انسانی كه با مشاهدة جنس مخالف هیچ گونه تحریكی در وجود خود حس نمی كند، بیمار به حساب می آید؛ چراكه میل به بهره مندى از لذایذ جنسى و جنس مخالف، لازمة ساختمان وجودى انسان و جزء لا ینفكّ اوست، به همین خاطر اسلام به دنبال آن است كه این حرص و تمایلات به اندازه و به دور از افراط و تفریط انجام پذیرد و هرگز با تمایل به لذایذ جنسی مخالفت نکرده؛ بلکه برای آن چارچوبی منطقی معین کرده است.

بسیاری از آسیبهای به ظاهر فردی، مستقیم و غیرمستقیم جامعه را تحت تأثیر قرار می دهد، چنانكه امروزه استفاده از برنامه های ماهواره ای موجب بروز مشكلات متعدد فرهنگی و اجتماعی در جامعه شده است

2. اگر عدم ممنوعیت و محدودیت در كشورهای دیگر موجب كاهش حرص و تمایلات مردمش شده است، پس فساد جنسی و شیوع بیماریهای آمیزشی همچون ایدز، یا فراتر از جنس مخالف پا گذاشتن در تمایلات جنسی، مانند آمیزش با حیوانات یا همجنس بازی ناشی از چیست؟ انواع فسادهای اخلاقی بین جوانان آمریکایی و غربی هر روز بیش تر می شود، تا جایی كه به مدارس نیز كشیده شده و هر سال بر شدت میزان انحرافات اخلاقی در این محیطها افزوده می شود. نمونة بارز این فسادهای دامنه دار، در «مدرسه کینگ» و از قول مربیان بهداشت این مدرسة راهنمایی - كه در ایالت پورتلند آمریکا قرار دارد - نقل شده است که می گویند: «تاکنون دانش آموزان زیادی به مرکز بهداشت مدرسه مراجعه کرده اند که باردار شده اند.» مربیان بهداشت این مدرسه که در مهار فسادها ناتوان هستند، در نهایت استیصال اعلام نموده اند که دانش آموزان دختر می توانند از این به بعد از دفتر سلامت مدرسة خود قرصهای ضد بارداری دریافت کنند.

«دیویا موهان»، سخنگوی انجمن ملی رسیدگی به سلامت مدارس آمریکا، ضمن انتقاد از این اقدام مدرسه کینگ، آن را عجیب دانسته و تأکید می كند که این مسئله نتیجة بی بند و باری موجود در جامعة آمریکاست که گریزی از آن نیست؛ ولی ما نباید با اینگونه کارها به این اقدامات غیراخلاقی مشروعیت دهیم.[5]

اما فساد در مدارس غربی تنها به آمریکا محدود نمی شود. در انگلستان و برخی کشورهای اروپایی نیز مشابه چنین وضعیتی وجود دارد. بر اساس آمار، در سال گذشته یک نفر از هر شش دختر 15 سالة بریتانیایی، به رغم اینکه برای رابطة جنسی سن آنها بسیار پایین بوده است، از داروهای ضد بارداری استفاده کرده است.

جدیدترین آمار نشان می دهد که 50 هزار دختر 15 ساله و 31 هزار دختر 13 و 14 سالة بریتانیایی در سال 2007 - 2006 برای درمانهای ضد بارداری به کلینیکهای پزشکی مراجعه کرده اند و تعداد دخترانی که در دهة گذشته به دنبال چنین مسائلی بوده اند، افزایش یافته است، در حالی که در سال 96 - 1995 تنها 6 درصد از دختران این ردة سنی به چنین کلینیکهایی مراجعه کرده بودند. این آمار در سال 2007 - 2006 به 5/8 درصد رسید؛ گرچه آمار «مرکز اطلاعات مراقبتهای بهداشتی و اجتماعی» نیز به دلیل عدم گزارش تمام موارد، دقیق نمی باشد.[6]

ذكر این نكته ضروری است كه شبکه های آمریکایی وابسته به دولت آمریکا ترجیح می دهند در این خصوص سکوت کنند و از فاجعه ای که برای نوجوانان و دانش آموزانشان به واسطة پخش برنامه ها و فیلمهای مستهجن هالیوودی ایجاد کرده اند، سخن به میان نیاورند.

3. از آنجایی كه لذت جویی جزء غرایز ذاتی انسان است، انسان ناچار به دنبال ارضای آن است. به همین دلیل، باید اذعان نمود که ممنوعیت، محدودیت و ایجاد حرص، زمینة گرایش مرد به همسر خویش را مضاعف كرده و مهر و محبت میان همسران را به ارمغان خواهد آورد و در مقابل، آزادیهای غربی - اگر حرص را كاهش  دهد نیز - عواطف بین زوجین را از بین می برد. به دیگر سخن، اگر ممنوعیتها برداشته شود، همسرها جاذبه ای نخواهند داشت و مردها تنوع طلب خواهند شد و در نتیجه نظام خانواده به سردی می گراید و علاقة میان زن و شوهر بدون شك از میان می رود و در نهایت به طلاق عاطفی یا توافقی منجر می شود.

بنابراین، نه تنها حرص در این موارد بد نیست؛ بلكه به خاطر گرم شدن نظام خانواده و ارتباطات زناشویی، به منفعت انسان و موجب كامروایی و بهره مندی بیش تر منتهی می شود و عشق و دوستی را به همراه دارد.

گفتنی است که غریزة لذت جویی از طرفی و عدم لذت جویی و تحریك از جنس مخالف در برخی كشورها از طرف دیگر موجب شده است تا برخی به دنبال راه های دیگری برای تحریك جنسی باشند؛ زیرا هرگز انسان نمی تواند به تمام خواسته های خود دست پیدا كند، لذا دامن زدن به میلها سبب باز ماندن از میلهای حقیقی و ایجاد اختلالات مهم جسمی و روحی می شود. اهمیت این مسئله تا جایی است كه حتی انسان اجازه ندارد بیش از اندازه به عبادت بپردازد.

در اسلام كار و تلاش، تفریح، خوردن و آشامیدن، عبادت و... هر کدام باید به اندازه و به دور از افراط و تفریط باشند. امام صادق(ع) از رسول خدا(ص) نقل می كند كه فرمود: «أَلَا إِنَّ لِكُلِّ عِبَادَةٍ شِرَّةً ثُمَّ تَصِيرُ إِلَى فَتْرَةٍ فَمَنْ کَانَتْ شِرَّةُ عِبَادَتِهِ إِلَى سُنَّتِي فَقَدِ اهْتَدَى وَ مَنْ خَالَفَ سُنَّتِي فَقَدْ ضَلَّ وَ كَانَ عَمَلُهُ فِي تَبَابٍ أَمَا إِنِّي أُصَلِّي وَ أَنَامُ وَ أَصُومُ وَ أُفْطِرُ وَ أَضْحَكُ وَ أَبْكِي فَمَنْ رَغِبَ عَنْ مِنْهَاجِي وَ سُنَّتِي فَلَيْسَ مِنِّي؛[7] هر عبادتی را نخست شور [و شوقی] است كه پس از چندی به سستی می گراید. كسی كه نشاط و شوق عبادتش به سوی سنّت [و طریق] من ختم گردد، هدایت یافته است و اگر در جهت مخالف رویّة من باشد، گمراه خواهد شد و عملش نابود است. آگاه باشید كه من نماز می گزارم و می خوابم، روزه می‌گیرم و افطار می كنم، می خندم و می گریم. بنابراین، هر كس از راه و روش من كناره گیرد، از [امت] من نیست.»

2. اجتماعی سیاسی

برخی دیگر از شبهات مطرح پیرامون فضای مجازی، شبهات مربوط به مسائل سیاسی و اجتماعی هستند که به آنها اشاره می‌شود:

شبهه اول:

برخی بر این سخن اصرار می ورزند كه ایجاد محدودیت، پاك كردن صورت مسئله است، پس به جای این کار، تولیدات سالم را گسترش دهیم تا جوانان به تولیدات ناسالم گرایش پیدا نكنند.

 در پاسخ به این شبهه، توجه به چند نكته ضروری است:

1. باید اعتراف کنیم که ما توان مقابله به مثل با تولیدات جهان غرب و رقابت با محصولات آنان را نداریم؛ چراكه پارامترهای جذاب تولیدات غربی، مثل سكس و خشونت، به گونه ای است كه جوانان و نوجوانان را سمت خود می كشاند، در حالی كه ما برای ایجاد پارامترهای فوق، در محدودة دلایل محكم عقلی و نقلی محدودیم؛

2. بر فرض كه توانایی تولید و رواج نرم افزارهای خوب را داشته باشیم، آیا در قبال تولیدات نامناسب غربی وظیفه ای نداریم؟ بر فرض كه برای ورود و انتشار نرم افزارهای مخرب راه مبارزه ای نیافتیم، آیا به همین بهانه می توانیم آزادسازی و رهاسازی آن را مجاز بدانیم؟ یا وظیفه داریم تا حد امكان از شیوع آن جلوگیری کنیم؟

3. انفجار اطلاعات به گونه ای است كه نمی گذارند صدای حق به دیگران برسد و اگر به عقیدة برخی، محدودیت نباشد، صدای ما در میان هزاران سایت، ماهواره و... به گوش كسی نمی رسد. چنانكه پیش از این نیز بیان شد، در زمان ابلاغ رسالت وحی توسط پیامبران الهی نیز مظاهر بت پرستی نابود می شد، نه اینكه در كنار بتخانه ها به جذابیت كلام وحی اكتفا شود. بنابراین، در كنار تولیدات خوب، باید محدودیت نیز مد نظر قرار گیرد تا محاسن كلام اهل بیت( به گوش مردم برسد.

4. مروری بر منابع اسلامی نشان می دهد كه لازمة هر محدودیت و ممنوعیتی، معرفی جایگزین از سنخ همان شیء ممنوع شده نیست، چنانكه اسلام مثلاً برای ممنوعیت شراب، جایگزینی معرفی نكرده است. همچنین جایگزین چاقوی در دست كودك، اسباب بازی است و جایگزین سیگار، تنقلات و... .

مروری بر منابع اسلامی نشان می دهد كه لازمة هر محدودیت و ممنوعیتی، معرفی جایگزین از سنخ همان شیء ممنوع شده نیست، چنانكه اسلام مثلاً برای ممنوعیت شراب، جایگزینی معرفی نكرده است

5. بر فرض توانایی مقابله، آیا مجازیم ذهن افراد جامعه را با حجم گسترده ای از اطلاعات - ولو مثبت - درگیر كنیم و آنان را از ارتباط عاطفی و صمیمی در خانواده و اجتماع باز داریم؟ در حالی كه به خلاف زمان حاضر كه لذتهای حلال به سوی انفراد و همراه با موبایل، اینترنت و... می رود و اوقات فراغت خانواده ها را دیدن فیلم، بازیهای رایانه ای، تلفن همراه و... پر كرده است، اسلام بر حضور مرد در جمع خانواده و گفتگوی محبت آمیز با آنان سفارش[8] و بر ارتباط میان اقوام و صلة ارحام تأكید می كند و دید و بازدید میان مؤمنان را همانند زیارت خداوند متعال معرفی می نماید.[9]

شبهه دوم:

محدودیت و ممنوعیت، انسانها را حریص تر می کند، پس به جای محدودیت، كفّ نفس و خویشتن داری افراد را بالا ببریم.

پاسخ: گرچه چنین سخنی، صِرف یك شوخی به نظر می رسد؛ اما از مطرح كنندگان چنین ایده ای می پرسیم:  كجای دنیا به جای پیشگیری از بیماری، تنها به آگاه سازی می پردازند. آیا پذیرفته است که به جای پیشگیری و سالم سازی محیط از بیماریهایی همچون ایدز، وبا و... به بالا بردن كفّ نفس مردم بسنده كنیم؟ آیا پذیرفتنی است كه به جای مبارزه با فروش و مصرف مواد مخدر، به آگاه سازی مردم بپردازیم؟ آیا قابل قبول است كه در كشور، دزدها آزاد باشند و مردم، تنها به مراقبت از اموالشان آموزش داده شوند؟

از منظر احكام دین مبین اسلام نیز انجام كارهای ایجابی و سلبی در كنار یكدیگر انجام می پذیرد. اسلام در كنار لزوم كفّ نفس و اصرار بر تقوا و وجوب آموختن مسائل اعتقادی، خرید و فروش كتب ضاله[10] را حرام دانسته است و در كنار بالا بردن كفّ نفس مؤمنان، برخورد با شرابخواران و روزه خواران در ماه رمضان و... را از جمله وظایف حكومت اسلامی معرفی كرده است. در سورة نور نیز هر یك از زن و مرد مسلمان، علاوه بر كفّ نفس، موظف به پوشش اسلامی نیز شده اند.[11]

بنابراین، جامعة اسلامی و هر حکومت خیرخواه مردمی وظیفه دارد از گسترش هر آنچه حیا و عفت عمومی را خدشه دار می كند، جلوگیری نماید؛ چراكه اگر حیا از میان برود، ایمان نیز نابود خواهد شد، چنانكه نقل شده است: «الْحَیَاءُ وَ الْإِیمَانُ مَقْرُونَانِ فِی قَرَنٍ فَإِذَا ذَهَبَ أَحَدُهُمَا تَبِعَهُ صَاحِبُهُ؛[12] حیا و ایمان پیوسته و متّصل در یك ریسمانند؛ هر كدام برود، آن دیگری هم به دنبالش خواهد رفت.» بنابراین، شایسته نیست به اسم كفّ نفس، از محدودیتها و ممنوعیتها دست برداریم.

دشمنان اسلام در صدد براندازی حكومت اسلامی هستند و تاکنون حملة نظامی و تحریمهای اقتصادی راهگشا نبوده، ترویج فحشا و منكرات بین جوانان در دستور كارشان قرار گرفته است

از سوی دیگر، انسان با مشاهدة عكسها و فیلمهای سكس و... تحریك می شود؛ ولی قادر نیست در برابر هر تحریكی ارضا شود. به دیگر سخن؛ گرچه تحریك زمان و مكان ندارد و ممكن است با چشم یا گوش ایجاد شود؛ ولی ارضا تنها با لامسه امكان پذیر است، به همین دلیل انسان نمی تواند به تمام تحریكها پاسخ دهد و این عدم پاسخگویی نیز پیامدهای ناگواری در پی دارد و ممكن است انسان را به حسرتی طولانی دچار کند، چنانكه امام باقر(ع) می فرماید: «النَّظَرُ سَهْمٌ مِنْ سِهَامِ إِبْلِیسَ مَسْمُومٌ وَ كَمْ مِنْ نَظْرَةٍ أَوْرَثَتْ حَسْرَةً طَوِیلَةً؛[13] نگاه (حرام) تیری از تیرهای مسموم شیطان است و چه بسا نگاه حرامی كه حسرت و پشیمانی (روانی) طولانی را به جای می‌گذارد.»، پس توسعة حرص بدون ارضا، ممنوع است.

شبهه سوم:

اگر ورود به برخی فضاهای مجازی، مانند شبكه های اجتماعی صهیونیستی از قبیل: تلگرام، واتساپ، وایبر، اینستاگرام و... صحیح نیست، پس چرا برخی از مبلّغان صاحب نام در آن حضور می یابند؟

پاسخ: شكی نیست كه اینترنت پرسرعت، بستر مناسبی برای انتقال مباحث علمی و مفاهیم دینی به سراسر دنیاست. در این میان، موافقان حضور روحانیان در فضاهای غیر قانونی مثل فیس بوك، معتقدند كه به خاطر تنوع و جذابیت اینگونه فضاها كه جوانان بسیاری را به خود جذب كرده است، ما هم به تبعیت از پیامبر اكرم(ص) كه «طَبِیبٌ دَوَّارٌ بِطِبِّهِ قَدْ أَحْكَمَ مَرَاهِمَهُ وَ أَحْمَى مَوَاسِمَهُ یَضَعُ ذَلِكَ حَیْثُ الْحَاجَةُ إِلَیْهِ مِنْ قُلُوبٍ عُمْیٍ وَ آذَانٍ صُمٍّ وَ أَلْسِنَةٍ بُكْمٍ وَ یَتَتَبَّعُ بِدَوَائِهِ مَوَاضِعَ الْغَفْلَةِ وَ مَوَاطِنَ الْحَیْرَة»[14] بود، لازم است از این بستر حداكثر استفاده را بنماییم؛ چراكه در اینگونه فضاها، شبهات بسیاری مطرح می شود كه لازم است پاسخ داده شود، و در صورت عدم پاسخ مناسب، بر انحراف جوانان افزوده خواهد شد و یا اندكی از روحانی نماها با پاسخهای غیر واقعی بر انحرافات آنها خواهند افزود.

بر این اساس، اگر روحانیان بتوانند با ورود به فضاهای فوق، یك نفر را نیز هدایت و راهنمایی كنند، ارزشمند است، چنانكه رسول خدا(ص) به حضرت علی(ع) هنگام فرستادن برای سفر تبلیغی به یمن فرمود: «فَوَ اللَّه  لَئِنْ یَهْدِی اللَّهُ بِكَ  رَجُلًا وَاحِداً خَیْرٌ لَكَ مِنْ أَنْ یَكُونَ لَكَ حُمْرُ النَّعَم؛[15] به خدا قسم! اگر خداوند یك نفر از ایشان را به وسیلة تو هدایت كند، براى تو از شتران سرخ مو بهتر است. »

تبلیغ در فیس بوك و... همانند تبلیغ در كشورهای غربی است و اگر تبلیغ در فیس بوك به عنوان زمین دشمن مجاز نباشد، پس هیچ مبلغی نباید به كشورهای غربی سفر كند.

افزون بر این، موافقان حضور در فضاهایی همچون فیس بوك، به نامة مقام معظم رهبری> به جوانان اروپا و آمریكای شمالی در سال 1393ش اشاره كرده، آن را دلیل بر مطلوبیت استفاده از این فضاها برای تبلیغ معرفی می كنند و معتقدند كه پس از انتشار این نامه، شبهاتی در فضای مجازی منتشر خواهد شد كه ضرورت ورود مبلغین تأثیرگزار در این فضاها و پاسخگویی به آن شبهات را بیش از پیش نمایان می كند.

اما مخالفان استفاده از سایتهای غیر مجازی همچون فیس بوك عقیده دارند كه گرچه ورود مبلّغان خوش نام می تواند تعدادی را راهنمایی کند و از شبهات آنان بكاهد؛ اما در مقابل، تعداد بی شماری از متدینین، حضور مبلّغان را دلیل مشروعیت حضور در این فضاها دانسته و با حضورشان، علاوه بر منافع گستردة مالی و اطلاعاتی برای صاحبان این سایتها، زمینة انحراف برخی از آنان را نیز فراهم می آورند؛ چراكه حضور یك مبلغ، توجیه گر خوب بودن برنامه های ارتباطی صهیونیستی است و هزاران نفر معتقد و مقید به قوانین جمهوری اسلامی نیز وارد این شبكه ها می شوند؛ ولی در میانة راه بسیاری از آنها جذب مسائل دیگر می شوند. این نفع حداقلی نمی تواند ضررهای حداكثری را توجیه كند.

این گروه با استدلال به آیة: ]یَسْئَلُونَكَ عَنِ الْخَمْرِ وَ الْمَیْسِرِ قُلْ فیهِما إِثْمٌ كَبیرٌ وَ مَنافِعُ لِلنَّاسِ وَ إِثْمُهُما أَكْبَرُ مِنْ نَفْعِهِما...[[16] بر این امر اصرار می ورزند كه گرچه فضاهایی همچون فیس بوك منافعی نیز دارد؛ اما چون مفاسد آن بیش تر از منافع آن است و خروجیهای آن بهترین دلیل فساد و بزرگ تر بودن گناه آن بر نفع آن می باشد، پس حضور در این فضاها با اثرات مخرب جبران ناپذیری همراه است.

همچنین حضور مبلّغان و سخنوران به نام، جدا از پاسخگویی به شبهات، عامل مهمی برای ترویج و تبلیغ این فضاها و ورود افراد جدید خواهد شد كه در صورت ضرورت حضور در این فضاها، استفاده از نام مستعار ضروری به نظر می رسد.

از سوی دیگر مراجع عظام تقلید نیز شرط حضور در این فضاها را رعایت مقررات اسلامی، عدم تقویت دشمن و عدم خوف مفسده عنوان نموده اند.

نكتة آخر آنكه تبلیغ در كشورهای غربی با استقلال كامل انجام می پذیرد، در حالی كه مبلغ در فیس بوك مستقل نیست و مدیران شبكه هر زمان و هر لحظه می توانند ادلة منطقی منتشره را حذف كنند یا تغییر دهند، همانگونه كه در سال 1394 اینستاگرام، صفحة مخصوص سید حسن نصرالله را به بهانة ترویج خشونت حذف کرد. صفحات مربوط به جملة «ما عاشق مبارزه با صهیونیست هستیم» نیز به همین بهانه حذف شد، در حالی كه صفحات مربوط به داعش هر روز پربازدیدتر شده و هرگز حذف نمی شود.

شاید بتوان استفاده از فضاهای غیر مجاز و صهیونیستی موجود در اینترنت، ماهواره و... را مصداق كتب ضاله دانست و حضور مبلّغان توانمند به منظور ترویج تعالیم اسلامی و پاسخگویی به شبهات، با در نظر گرفتن عدم خوف مفسده و تقویت دشمن و... قابل توجیه باشد؛ اما لازمة آن این است كه حضور مبلّغان موجب گرایش دیگران و یا توجیه حضور سایرین در این فضا نگردد و این امر تنها زمانی محقق می شود كه مبلّغان علوم دینی، در این فضا به صورت ناشناس حضور یابند. بنابراین، برای تبلیغ در این شبكه های غیر قانونی، توجه به سود و زیان چنین حضوری ضروری است. مثلاً مبلغی كه برای تبلیغ وارد این شبكه ها می شود، باید بررسی كند كه با حضور خود چند در صد را هدایت خواهد كرد و چند در صد را جذب چنین شبكه هایی می نماید؟!

________________________________________

[1]. چنانكه پیش از این نیز به آن اشاره كردیم، اینترنت سالم، امن، پرسرعت و ارزان، از ویژگیهای شبكه ملی اطلاعات است.

[2]. الدعوات، سعید بن ‏هبه ‏الله (قطب الدین راوندى)، انتشارات مدرسه امام مهدى(ص)، قم، چاپ اول، 1407ق، ص 144.

[3]. به گزارش ایسنا، باراک اوباما، رئیس‌جمهوری آمریکا در گفتگو با شبکه تلویزیونی ام‌تی‌وی گفت: فیس‌بوک برای دخترش مالیا، خطر دارد. وی تصریح کرد: فیس‌بوک برای دخترم مکان امنی برای گذراندن اوقات خود نیست. وی در پاسخ به این سؤال که از مواردی مانند رانندگی، بیرون رفتن با دوستان و گذراندن اوقات در شبکه‏های اجتماعی کدام‌یک برای دختر 14 ساله‏اش بیش‏ترین تهدید به شمار می‌رود؟ گفت: من در حال حاضر نگران فیس‌بوک هستم. من افرادی را که در فیس‌بوک هستند، می‌شناسم و آنها شبکه‌های اجتماعی را متحول کرده‌اند؛ اما برای مالیا که فرد معروفی است، فیس‌بوک مکان مناسبی نیست. وی تأکید کرد که دختر 14 ساله‌اش هیچ صفحه‌ای در فیس‌بوک ندارد. اظهارات باراک اوباما در حالی صورت می‌گیرد که میشل اوباما، همسر رییس‌جمهوری آمریکا سال گذشته گفته بود که حتی اگر همسرش رئیس‌جمهور نبود نیز اجازه حضور دخترانش در فیس‌بوک را نمی‌داد.

[4]. اعراف/ 58.

[5]. برگرفته از روزنامه رسالت، شماره 6286، تاریخ 16/8/86، ص 18.

[6]. همان.

[7]. الوافی، محمد بن شاه مرتضى(ملامحسن‏ فیض كاشانى)، اول، مكتبة الإمام أمیر المؤمنین علی7، اصفهان، 1406ق،‏ ج‏1، ص300.

[8]. چنانكه در روایت آمده است: «لَا غِنَى بِالزَّوْجِ عَنْ ثَلَاثَةِ أَشْیَاءَ فِیمَا بَیْنَهُ وَ بَیْنَ زَوْجَتِهِ وَ هِیَ الْمُوَافَقَةُ لِیَجْتَلِبَ بِهَا مُوَافَقَتَهَا وَ مَحَبَّتَهَا وَ هَوَاهَا وَ حُسْنُ خُلُقِهِ مَعَهَا وَ اسْتِعْمَالُهُ اسْتِمَالَةَ قَلْبِهَا بِالْهَیْئَةِ الْحَسَنَةِ فِی عَیْنِهَا وَ تَوْسِعَتُهُ عَلَیْهَا؛ مرد در زندگی زناشویی از سه چیز ناگزیر است: 1. موافقت با همسر برای جلب توافق، محبت و علاقه او؛ 2. خوش‌اخلاقی با او؛ 3. جلب توجه او با آراستگی ظاهر در مقابل وی و گشاده‌دستی نسبت به او.» تحف العقول، حسن بن علی حرانى(ابن شُعبه)، انتشارات جامعه مدرسین، قم، چاپ دوم، 1404ق، ص323.

[9]. الكافی، محمد بن ‏یعقوب كلینى، دارالكتب الإسلامیه، تهران، 1365ش، ج 2، ص 177؛ الوافی، ج‏5، ص591.

[10]. مقصود از كتب ضاله كتبى است كه موجب گمراهى، كفر و شرك تمام افراد یا اكثر آنان و یا ترویج فساد و گناه بین آنان شود.

[11]. نور/ 30 - 31.

[12]. الكافی، ج ‏2، ص 106.

[13]. همان، ج ‏5، ص 559.

[14]. «طبیب سیارى است كه مرهم هاى شفابخش و لوازم مداوا را آماده كرده تا هر جا دلهاى نابینا و ارواح ناشنوا ببیند به معالجه و مداواى آنها قیام كند و مردم مبتلا را از مرگ معنوى و سقوط روحانى خلاص نماید.» نهج البلاغه، تدوین سید محمدحسین موسوی (شریف رضی)، ترجمه محمد دشتی، مؤسسه تحقیقاتی امیرالمؤمنین7، بوستان كتاب، قم، خطبه 108.

[15]. بشارة المصطفى لشیعة المرتضى، عماد الدین طبرى، كتابخانه حیدریه، نجف، چاپ دوم، 1383ق، ج ‏2، ص 193.

[16]. بقره/ 219.