نكته‌های خواندنی (2)

19:40 - 1394/09/15

1. بالاترین ریاضت
مرحوم علامه طباطبایی قدس سره می‌فرمودند: «بزرگ‌ترین ریاضت دین داری است؛ لذا كاری كه مرتاضان هندی انجام می‌دهند و بعضی قوایشان را نابود می‌كنند، این هنر نیست؛ هنر آن است كه شهوت و غضب و سایر قوا باشند، اما تحت كنترل دستورات دین و عقل قرار گیرند.» (1)
2. خدا شاه من
میرزا مهدی الهی قمشه‌ای نقل فرمود كه روزی در زمان رضا خان پهلوی تنی چند نزد من آمدند و گفتند: شما قصیده‌ای یا غزلی در مدح شاه سروده اید؟ گفتم: من در این باره چیزی نگفته‌ام. از من خواستند و من عذر آوردم، ولی نپذیرفتند. گفتم: پس اجازه بدهید تا امشب غزلی بسازم و فردا به شما تقدیم كنم. اگر مورد قبول افتاد، فبها و نعمة.
فرمود: در آن شب غزلی گفتم بدین مطلع:
جهان كشور من خدا شاه من
نداند جز این قلب آگاه من (2)
فردا آنان آمدند و همین كه مطلع یاد شده غزل را برای آنان خواندم، گفتند: این كه نشد. گفتم: من اینها را یاد گرفته‌ام؛ «چه كنم حرف دگر یاد نداد استادم.» (3)
3. بر شاه لعنت
از علّامه شعرانی نقل شده كه در زمان فتحعلی شاه قاجار، نور علی شاه معروف، به تهران آمده بود. انبوه مردم نزد او گرد آمدند و خیلی سر و صدا برخاست و گاهی در اثنای سخنهایش به اوضاع كشور نیز اشاراتی داشت. واقعه را به شاه خبر دادند و گفتند كه اگر ایشان اشاره‌ای به این جمعیت بكند، چه بسا خطری پیش بیاید. شاه دستور داد نور علی شاه را نزد او آوردند و بدو گفت: شنیده‌ام شما مردم را بر من می‌شورانی؟ گفت: چنین نیست. گفت: اگر راست می‌گویی، خودت را لعنت كن اگر آن كار را انجام دهی. نور علی شاه در جواب شاه گفت: من اسمم نور علی شاه است. نور را كه نمی‌توان لعنت كرد؛ زیرا كه «اَللَّهُ نُورُ السَّمَواتِ وَ الْاَرْضِ»، (4) علی را هم كه نمی‌شود لعنت كرد؛ زیرا كه «حجة الله» و سید اوصیاست [می ماند كلمه شاه] ، بر شاه لعنت، اگر من چنین كاری كنم. (5)
4. ماه رمضانی با نان و پیاز
مرحوم فاضل تونی در دوران تحصیل در امر معاش، سختی بسیار كشیده و چشیده است.
وی می‌فرماید: «سالی در مشهد مقدّس كه مشغول تحصیل بودم، در ماه مبارك رمضان آن سال، فقط سه تا سحر را با نان و ماست به سر بردم و بقیه را بر اثر تنگدستی با نان و پیاز [گذراندم] ؛ ولی صفای باطن و لذّت روحی و معنوی را در همان سال یافته‌ام.» (6)
5. نام حضرت زهراءعلیها السلام
استاد حسن زاده آملی می‌نویسد: یكی از اساتیدم (قدس سره) برایم نقل كرده است كه جناب آقای سید احمد كربلایی روزی كلید حجره‌اش را گم كرده بود و درب حجره مقفّل بود. مرحوم سید گفت: مگر جدّه‌ام فاطمه زهراءعلیها السلام از مادر موسی علیه السلام كمتر است؟ نام او را به زبان آورد و گفت: یا فاطمه! و قفل را كشید و باز شد. (7)
قابل ذكر است كه نام مادر موسی علیه السلام یوكابِد (جلال خدا) بوده كه به عبری می‌شود یوخِوِد «jochebed» و گویند: اگر بر هر قفل بسته‌ای این نام را ببریم، قفل گشوده می‌شود. (8)
6. عصمت بی شك و تردید
گویند فخر رازی در هر مسئله‌ای از مبدأ تا معاد تشكیك و اعتراض كرده است؛ لذا او را امام المشككین خوانده اند؛ ولی در معصوم بودن سیدة نساء عالمین، فاطمه بنت رسول الله صلی الله علیه وآله كه دارای مقام عصمت بوده، تسلیم محض است كه آن حضرت بلا منازع معصوم بوده است و در عصمت و طهارتش جای شك و تردید نیست. (9)

برچسب‌ها: