مسعود احتشامی
در شماره قبل به اجمال درباب ويژگيهاي ساختاري و نقاط قوت جشنواره سي و يکم فيلم فجر سخن گفتيم و امتيازات آنرا برشمرديم. با اينحال کارنامه جشنواره، خالي از عيب و نقص نيز نبود و مروري هرچند گذرا بر اين کاستيها، معدل واقعي جشنواره را بهتر برایمان روشن می کند:
1. غربال فراخ
هيئت برگزاري اين دوره همانطور که در مقاله پيش متذکر شديم در انتخاب آثار ورودي، سخت گيري بيشتري از خود نشان داد و فشارهاي سنگيني را نيز از سوي جامعۀ کم تعداد و پر هياهوي سينما تحمّل کرد.
شجاعتِ نشستن بر سرچشمه و جلوگيري از ورود لجن به جويبار فرهنگ و هنر کشور، هرچه نداشت، دست کم نهادهاي فرهنگي و انقلابي کشور را به مدت يکسال از صرف وقت و انرژي براي دفع آفات و رفع مضرّات و پاسخ به لاطائلات معاف کرد. و از آن مهمتر، چراغ راهي شد براي فعاليت آتي سينماگر ايراني. اما ...
اما باز هم وسوسه روشنفکرنمايي و نرمش بيجا و آغوش ِ"بي جهت به روي همه باز" مسئولان، تنگه احد رها شدهاي را نشان برخي فيلمها داد و مع الأسف آمد آنکه نبايد و شد آنچه نشايد. در اين جشنواره فيلمهايي هر چند اندک را نيز ديديم که نسبتي با آموزههاي ديني و انقلابي نداشتند و با تجرّي و تظاهر، بر طبل عناد و بي خبري ميکوفتند. غم انگيزتر آنکه حتي به برخي از اين آثار در چند بخش جشنواره، جوايزي نيز اهدا شد.
2. فضيلتهاي فراموش شده
متأسفانه قبح بسياري از رذائل و منکرات اخلاقي و شرعي در سينماي کشورمان شکسته شده و نمايش آن بر پرده نقرهای سینما و نیز در کیش شخصیتی و منش روزمرّه برخی فیلمسازان و بازیگران، به اندازهاي عادي است که اعتراض دلسوزان بعضاً با تعجّب و انکار سايرين مواجه ميشود. بد حجابي، نمايش روابط آزاد زن و مرد، رقص، آلات قمار و موسيقي، ناباورانه در بخش قابل توجهي از فيلمها وجود دارد؛ گويا حنای معاونت نظارت و ارزشيابي سازمان سينمايي مدتهاست که رنگ باخته و ديوار پروانه ساخت و نمایش، هر روز کوتاه و کوتاه تر ميشود.
3. فيلمهای فاخر
چه ميگوييد اگر فيلمي را ببينيد که با يک موضوع بسيار ارزشمند همچون تاريخ زندگاني پيامبر اسلام، نماز، معاد، روحانيت و دفاع مقدس توليد شده و صدها ميليون بودجه را نيز بلعيده است ولي حتي بیننده انقلابی و حزب اللهي را هم مهمان لذتي نميکند؟ واقعا با اين جماعت فيلمساز به اصطلاح "فاخرساز" که فيلم را از بيانيه و انشا و مشق شب تميز نميدهند چه بايد کرد؟ تعهّدشان را ارج نهاد يا الفباي درام و فيلمسازي را به ايشان يادآور شد؟ تحسينشان کنيم يا توبيخشان؟ کف بزنيم يا اخم کنيم؟ پاي اين لالايي هاي یک ميلياردي بخوابيم يا در حسرت همه آن کارهايي که ميشد با اين بودجه انجام داد و نداديم، اشک گرم بريزيم و آه سرد به ناله سودا کنيم؟
4. تريبون آزاد
سوء استفاده هیئت داوران و بعضی برگزیدگان از تریبون زنده جشنواره و اظهاراتی که یادآور دوران فتنه بود، کام مخاطبان را در اختتامیه تلخ کرد. اصولاً جشنواره در انتها، یله و رها بود و هر کس میتوانست روی سن هرآنچه دل تنگش می خواست بگوید، به هر آنکس که تمایل داشت ادای دین کند، عقدههای فروخورده اش را بگشاید و یا مثلا همه ایل و تبارش را بروی سن دعوت کند و عکس یادگاری بگیرد!
5. خوان گسترده
دو سالي است که اصليترين شعار دبيران جشنواره فجر، نظم و ترتيب و تدبير است و متناسب با شرايط خاص اقتصادي اخیر، الگوي "صرفه جويي" نيز به سرخط سياستهاي اجرايي اين دوره افزوده شد. ولي آنچه در عمل ديديم ازدحام نامعقول و مديريت نشده عده کثيري از مهمانان ناخوانده بود که حضورشان، نقشه هاي رياضتي محمدرضا عباسيان را نقش بر آب کرد. این ازدحام، موجب اعتراض شدید حضّار شد چرا که سالن2000 نفره سالن همایش های برج میلاد، دیگر جایی برای نشستن 400 خبرنگار سینمایی (به عنوان صاحبان اصلی صندلی های سالن) نداشت.
***
جشنواره سی و یکم با همه محاسن و معایبش همچون هر همایش و نمایش دیگری به پایان رسید و حال دیگر نوبت مسئولان سینمایی کشور است که با مداقّه در بازخوردها و بازتاب های رسمی و غیررسمی این رویداد، تمهیدات لازم برای پیشرفت این هنر در عرصههای مختلف را مهیا سازند. باشد که چنین شود... .