مشکلات معیشتی مردم و مذاکرات هسته‌ای دولت

22:22 - 1395/07/26

سید محمدعلی تقوی ـ گروه جهادی مقاومت

اشاره: امروزه پیرامون موضوعات و مسائل گوناگونی که در اجتماع رخ می دهد، سؤالات و شبهاتی برای مردم پیش می آید که بایستی برای آنها جوابی صحیح و دقیق ارائه شود تا اذهان عمومی دچار شبهه پراکنی ها و کج روی ها نشوند. یکی از بهترین وجوه پاسخ دهی، پاسخ از لسان بزرگان دین، علما و مراجع دینی است که علاوه بر اتقان و صحّت، در پذیرش آن از سوی مخاطب، تأثیر به سزایی دارد.

در شمارۀ گذشته (مبلّغان191) برخی از سؤالات مطرح شده در جامعه پیرامون «مشکلات معیشتی و مذاکرات هسته ای» را مطرح و پاسخهای آن از فرمایشات مقام معظم رهبری> ارائه گردید؛ سؤالاتی در زمینة «مشکلات معیشتی مردم»، «تعدیل در سیاست خارجه»، «تعامل با جامعة جهانی»، «نرمش قهرمانانه»، «ظرفیت مذاکرات هسته ای» و... . اکنون ادامۀ این موضوع ارائه می گردد.[1]

سؤال: چرا حضرتعالی با وجود بی‌اعتمادی و بدبینی نسبت به غرب و آمریکا، با برنامة مذاکرات هسته‌ای دولت موافقت کردید؟ برخی این موافقت را ناشی از استیصال نظام در برابر مشکلات اقتصادی تحلیل کرده‌اند.

پاسخ: ما قبلاً هم اعلان کردیم؛ قبل از این حرفها هم ما گفتیم [که] نظام جمهوری اسلامی دربارة موضوعات خاصّی که مصلحت بداند، با این شیطان برای رفع شرّ او و برای حلّ مشکل، مذاکره می کند؛ [اما] معنای این آن نیست که این ملّت مستأصل شده است، ابداً.[2]

بعضی از مسئولین و دولتمردان - دولتمردان آن دولت، بعد هم دولتمردان این دولت - فكر می كنند در قضیّة هسته‌ای، ما با آمریكاییها مذاكره كنیم [تا] موضوع حلّ بشود؛ گفتیم: خیلی خب، اصرار دارید شما، در این موضوعِ بالخصوص بروید مذاكره كنید؛ ولی در همان سخنرانی اوّل امسال گفتم: من خوشبین نیستم؛ [ولی] مخالفتی نمی كنم؛ امّا خوشبین نیستم.[3]

ما هم باذن‌ الله ضرری نمی كنیم. یك تجربه‌ای در اختیار ملّت ایران است - كه حالا من مختصراً عرض خواهم كرد - این تجربه ظرفیّت فكری ملّت ما را بالا خواهد برد؛ مثل تجربه‌ای كه در سال ۸۲ و ۸۳ در زمینة تعلیق غنی‌سازی انجام گرفت؛ كه آن ‌وقت تعلیق غنی سازی را در مذاكرات با همین اروپاییها، جمهوری اسلامی برای یك مدّتی پذیرفت. خب ما دو سال عقب افتادیم؛ لكن به نفع ما تمام شد. چرا؟ چون فهمیدیم كه با تعلیق غنی‌سازی، امید همكاری از طرف شركای غربی مطلقاً وجود ندارد. اگر ما آن تعلیق اختیاری را - كه البتّه به نحوی تحمیل شده بود؛ لكن ما قبول كردیم. مسئولین ما قبول كردند - آن روز قبول نكرده بودیم، ممكن بود كسانی بگویند: خب یك ذرّه شما عقب‌نشینی می كردید، همة مشكلات حلّ می شد! پروندة هسته‌ای ایران عادی می شد! آن تعلیق غنی‌سازی این فایده را برای ما داشت كه معلوم شد با عقب‌نشینی، با تعلیق غنی‌سازی، با عقب افتادن كار، با تعطیل كردن بسیاری از كارها، مشكل حلّ نمی شود. طرف مقابل دنبال مطلب دیگری است. این را ما فهمیدیم، لذا بعد از آن شروع كردیم غنی سازی را آغاز كردن... بنده همچنان كه گفتم، خوشبین نیستم. من فكر نمی كنم [از] این مذاكرات آن نتیجه‌ای را كه ملّت ایران انتظار دارد، به دست بیاید؛ لكن تجربه‌ای است و پشتوانة تجربی ملّت ایران را افزایش خواهد داد و تقویت خواهد كرد. ایرادی ندارد؛ اما لازم است ملّت بیدار باشد.[4]

[علت دیگر موافقت ما] شکستن فضای خصمانة جبهة استکبار بر ضدّ ایران [بود] ... هدف آنها این است که با این بهانه، فضای بین المللی را بر ضدّ ایران حفظ کنند و بر همین اساس بود که با طراحی جدید دولت برای مذاکره در خصوص موضوع هسته ای موافقت شد تا این جوّ جهانی شکسته و ابتکار عمل از طرف مقابل گرفته شود و حقیقت نیز برای افکار عمومی دنیا مشخص شود.[5]

سؤال: آیا حمایت شما از دولت به معنای تأیید توافقات صورت گرفته است؟ آیا جزئیات مذاکرات تحت اشراف حضرتعالی است و شما در آن دخالت دارید یا خیر؟

پاسخ: [اولاً] كسى را كه مردم انتخاب كنند و رئيس جمهور قانونى كشور شود، هميشه مورد احترام و تكريم و حمايت جامع رهبرى در همة دولتها بوده؛ بعد از اين هم بايد باشد.[6] .... همة دولتهایی که بعد از انقلاب سر کار آمدند، دولتهای منتخب مردم اند و بنده در همة این دوره‌ها – آن ‌وقتی که مسئولیّت داشتم - از همة این دولتها حمایت کردم.[7] البته چک سفید امضا هم به کسی نمی دهم. نگاه می کنم به عملکردها و برحسب عملکردها قضاوت می کنم و به توفیق الهی و به کمک الهی، برحسب عملکردها هم عمل خواهم کرد.[8]

رهبری یک مدیریت است، البته مدیریتِ اجرایی نیست. این اشکال و اشتباه هم در طول زمان، از اوّل انقلاب تا امروز، در بعضی از تبلیغات ادامه دارد. اینجور تلقّی می کنند که رهبری یک مدیریت اجرایی است؛ نه، مدیریت اجرایی، مشخص است... در واقع رهبری، یک مدیریت کلان ارزشی است... بعضیها دوست دارند همین طور بگویند فلان تصمیمها بدون نظر رهبری گرفته نمی شود؛ نه، اینطور نیست. مسئولین در بخشهای مختلف، مسئولیتهای مشخصی دارند: در بخش اقتصادی، در بخش سیاسی، در بخش دیپلماسی. نمایندگان مجلس در بخشهای خودشان و مسئولان قوّة قضائیه در بخش خودشان، مسئولیتهای مشخصی دارند. در همة اینها رهبری نه می تواند دخالت کند، نه حق دارد دخالت کند، نه قادر است دخالت کند؛ اصلاً امکان ندارد. خیلی از تصمیمهای اقتصادی ممکن است گرفته شود، رهبری قبول هم نداشته باشد؛ اما دخالت نمی کند.[9]

بنده به خیلی از این قوانینی که در مجلس تنظیم می شود، اعتقادی ندارم و آنها را قبول ندارم؛ ولی وقتی قانون شد، بنده هم به صورت یک قانون عمل می کنم و مخالفت نمی کنم. موارد متعدّدی پیش می‌آید از اقدامهایی که در دولت انجام می گیرد و مورد قبول من نیست؛ اما مسئولانی دارد که تنظیم و تصمیم‌گیری کرده اند. وظیفة آنهاست... بعضیها خیال می کنند که این «ولایت مطلقة فقیه» که در قانون اساسی آمده، معنایش این است که رهبری مطلق‌العنان است و هر کار که دلش بخواهد، می تواند بکند! معنای ولایت مطلقه این نیست. رهبری بایستی موبه‌مو قوانین را اجرا کند و به آنها احترام بگذارد.[10]

بله، آنجایی که اتخاذ یک سیاستی منتهی خواهد شد به کج شدن راه انقلاب، رهبری مسئولیت پیدا می کند... در قضیة هسته‌ای، در آن دورة اول [دهة 80 شمسی] که تلاطمهایی بود، بعضاً اقدامهایی انجام می گرفت که شاید مطلوب نبود. من آنجا در سخنرانی عمومی گفتم: اگر چنانچه این کارها انجام نگیرد، خودم وارد می شوم و همین هم شد.[11]

 [امروز در بحث ‌هسته‌ای] بنده در جزئیّات مذاکره دخالتی نکردم، باز هم نمی کنم. من مسائل کلان، خطوط اصلی، چارچوبهای مهمّ و خطّ قرمزها را به مسئولین کشور همواره گفته‌ام. عمدتاً به رئیس جمهور محترم - که ما با ایشان جلسات مرتّب داریم - و موارد معدودی هم به وزیر محترم خارجه، خطوط اصلی و کلّی. جزئیّات کار، خصوصیّات کوچک که تأثیری در تأمین آن خطوط کلان ندارد، مورد توجّه نیست. اینها در اختیار آنهاست؛ می توانند بروند کار کنند. اینکه حالا گفته بشود که جزئیّات این مذاکرات تحت نظر رهبری است، این حرف دقیقی نیست.

[در خصوص توافقات صورت گرفته هم] نه موافقم، نه مخالف؛ چون هنوز اتّفاقی نیفتاده است. هنوز کاری نشده. همة مشکل بر سر آن جزئیّاتی است که بناست بنشینند و یکایکِ آنها را بحث کنند. این را خود مسئولین هم گفته‌اند. هم به ما گفته‌اند، هم در مصاحبه‌هایشان به مردم این را گفته‌اند. همة مشکل بعد از این است. ممکن است طرف مقابل که یک طرفِ لجوج، بدعهد، بدمعامله، اهل دبّه در آوردن، اهل چک‌وچانه کردن، اهل از پشت خنجر زدن و اهل اینجور کارها و سیاه‌کاری هاست، سرِ جزئیّات بخواهد کشور ما را، ملّت ما را، مذاکره‌ کنندگان ما را در یک دایره‌ای محصور کند. ما هنوز هیچ چیز در اختیار نداریم. هیچ الزامی به وجود نیامده است. اینکه حالا تبریک می گویند، به بنده تبریک می گویند، به دیگران تبریک می گویند، بی‌معنی است. چه تبریکی؟ آنچه تاکنون انجام گرفته است، نه اصل توافق و مذاکرة منتهی به توافق را تضمین می کند، نه محتوای توافق را تضمین می کند؛ هیچ کدام را، حتّی تضمین نمی کند که این مذاکرات تا به آخر برسد و به یک توافق منتهی بشود. اینکه تا الان انجام گرفته، اینجوری است. همه چیز مربوط به بعد از این است.[12]

سؤال: رئیس جمهور آمریکا عنوان کرده است که حضرتعالی برخلاف حمایت و پشتیبانی از دولت و هیئت مذاکره کننده، نمی‌خواهید مسئلة هسته ای در این مذاکرات حلّ و فصل شود. این تحلیل چقدر به واقعیت نزدیک است؟

پاسخ: این دروغ است. در ایران هیچ کس نیست که نخواهد مسئلة هسته‌ای حلّ بشود و با مذاکرات حلّ بشود.[13] بنده با توافقی که بتواند انجام بگیرد، موافقم، البتّه توافق بد، نه. آمریکاییها مکرّر تکرار می کنند و می گویند: «ما معتقدیم که توافق نکردن، بهتر از توافق بد کردن است.» بله، ما هم همین عقیده را داریم. ما هم معتقدیم که توافق نکردن، بهتر است از توافق بد. توافقی که به ضرر منافع ملّی است، توافقی که موجب تحقیر ملّت بزرگ و با عظمت ایران است.[14]

برداشت ما این است که آمریکا مایل به تمام ‌شدن مذاکرات هسته ای نیست. آمریکاییها دوست ندارند گفتگو‌های هسته‌ای تمام شود و مناقشة هسته‌ای حلّ شود؛ وگرنه چنانچه آنها مایل به اتمام این مذاکرات و حلّ این مشکل بودند، راه حلّ، بسیار نزدیک و بسیار آسان بود. ایران در مسئلة هسته‌ای، فقط می خواهد حق غنی‌سازیِ او ــ که حق طبیعی‌اش است ــ از طرف دنیا شناخته شود. مسئولان کشورهایی که مدعی هستند، اعتراف کنند که ملت ایران حق دارد غنی‌سازی هسته‌ای را برای اهداف صلح‌آمیز در کشورِ خودش و به دست خودش انجام دهد. این توقعِ زیادی است؟ این آن چیزی است که ما همیشه گفته‌ایم. آنها همین را نمی خواهند.[15]

سؤال: پس مانع اصلی در حلّ و فصل مسئلة هسته ای خود دولت آمریکاست؟

پاسخ: پیشنهاد مذاکره از سوی آمریکاییها، یک تاکتیک آمریکایی و برای فریب‌ دادن افکار عمومی است؛ افکار عمومی دنیا و افکار عمومی مردممان... آنها می گویند: ما نگرانی داریم که شما به سمت تولید سلاح هسته‌ای بروید!  چند تا کشور هم بیش تر نیستند - که اسم آوردم - اسم خودشان را می گذارند «جامعة جهانی» می گویند: جامعة جهانی نگرانی دارد. نخیر، جامعة جهانی هیچ نگرانی‌ای ندارد. اکثر کشورهای دنیا طرف جمهوری اسلامی هستند و از خواستة ما حمایت می کنند؛ چون خواستة به حقّی است. آمریکاییها اگر می خواستند مسئله حلّ شود، این راه حلِّ بسیار آسانی بود؛ می توانستند به حقّ غنی سازی برای ملّت ایران اعتراف کنند. برای اینکه نگرانی‌ای هم از آن جهات نداشته باشند، می توانستند مقرّرات قانونی آژانس هسته‌ای را هم اعمال کنند. ما هم از اول هیچ مخالفتی با اعمال این نظارتها و مقرّرات نداشتیم. هر وقت نزدیک به راه حلّ می شویم، آمریکاییها یک سنگی می‌اندازند که جلوی راه حلّ گرفته شود. هدف آنها طبق تلقّی‌ و برداشتی که من دارم، این است که می خواهند این قضیه باقی بماند تا بهانه‌ای باشد برای فشار... اگر آمریکاییها صادقانه می خواهند کار تمام شود، بنده راه حلّ را ارائه می دهم؛ راه حلّ این است: آمریکاییها از دشمنی با جمهوری اسلامی دست بردارند. از دشمنی با ملّت ایران دست بردارند. پیشنهاد مذاکره، حرف منطقی و متین و مستدلّی نیست. حرف درست این است: اگر می خواهند مشکلات فیما‌‌بین وجود نداشته باشد ــ که می گویند: ما می‎خواهیم بین ایران و آمریکا مشکلی وجود نداشته باشد ــ دست از دشمنی بردارند.

سؤال: حضرتعالی در یکی از بیانات فرمودید که مسئولین امر از فرزندان انقلاب هستند و به آنها اعتماد دارید. با وجود اعتمادی که ملّت به واسطة فرمایش شما  به هیئت مذاکره کننده دارند، باز هم جای نگرانی ای وجود دارد؟

پاسخ: همان‌طور که عرض کردم، بنده به مجریان امر اعتماد دارم... این آقایانی که مشغول کار هستند، اینها افرادی هستند مورد اعتماد ما. من در مورد آنها هیچ تردیدی [ندارم]. در آنچه تا حالا بودند، ان‌شاءالله بعد از این هم تردیدی به وجود نخواهد آمد. هیچ تردیدی نسبت به آنها ندارم.[16] هیچ‌کس نباید این مجموعة مذاکره‌کنندگان ما را با مجموعة شامل آمریکا - همان شش دولت، به اصطلاح 5+1 - سازش‌کار بداند. این غلط است. اینها مأموران دولت جمهوری اسلامی ایران هستند. اینها بچّه‌های خودمان هستند.[17] در عین ‌حال من نگرانم؛ چون طرف مقابل، طرف حیله‌گری است. از جمله چیزهایی که غالباً پنهان می ماند از چشمها، حیله‌گری اشخاص یا جهاتی است که دارای ظاهر بزرگ و فربهی هستند. آدم فکر نمی کند که اینها هم حیله‌گر باشند. خب، امروز آمریکا ظاهر فربهی دارد؛ قدرت مالی، قدرت اقتصادی، قدرت سیاسی، قدرت نظامی، قدرت امنیّتی، و غفلت می شود از اینکه همین دستگاه صاحب قدرت، اهل موذی گری های آدمهای ضعیف هم باشد؛ ولی هست؛ اهل حیله گری است، اهل خدعه است، اهل خنجر از پشت زدن است. اینجوری است. ما نباید اینجور تصوّر کنیم که حالا اینها چون مثلاً بمب اتم دارند یا وسایل نظامی قدرتمندی دارند، بنابراین، احتیاجی ندارند به اینکه دست به حیله و خدعه بزنند؛ نه، اتّفاقاً احتیاجشان هم زیاد است و عمل هم می کنند و واقعاً خدعه‌گری می کنند. این ما را نگران می کند. باید مراقب شگردهای دشمن باشیم. هر وقتی که یک زمان معیّن شده است برای پایان مذاکرات و ما به این زمان نزدیک می شویم، لحن طرف مقابل – به خصوص لحن آمریکاییها - تندتر، سخت‌تر و خشن‌تر می شود.[18]

سؤال: اخیراً مقامات رسمی آمریکا مجدداً ایران را تهدید نظامی کرده‌اند. در چنین شرایطی روند مذاکرات را چگونه ارزیابی می‌فرمایید؟

پاسخ: برنامه‌های دشمن اینهاست: فشار اقتصادی، تهدید نظامی، جنگ روانی برای اثرگذاری بر روی افکار عمومی.[19] همین چندروزه، دو نفر از مقامات رسمی آمریکا تهدید نظامی کردند. حالا کار به آن افرادی که مسئولیّتهای خیلی مهمّ و حسّاسی ندارند، نداریم؛ [اما] من نمی فهمم، مذاکره در زیر شبح تهدید چه معنایی دارد؟ مذاکره کنیم زیر شبح تهدید! مثل اینکه یک شمشیری بالای سر [ما باشد]. ملّت ایران اینجوری نیست. ملّت ایران مذاکرة زیر سایة تهدید را برنمی تابد؛ چرا تهدید می کنند؟ چرا غلط زیادی می کنند؟ می گوید: اگر چنین نشود، چنان نشود، ممکن است ما حملة نظامی به ایران بکنیم؛ اوّلاً که غلط می کنید. ثانیاً من در زمان رئیس‌جمهور قبلی آمریکا -  آن ‌وقت هم تهدید می کردند – گفتم: دوران بزن و در رو تمام شده. اینجور نیست که شما بگویید می زنیم و در می رویم؛ نخیر. پاهایتان گیر خواهد افتاد و ما دنبال می کنیم... مذاکره‌کنندگان ما هم توجّه داشته باشند. خطوط قرمز و خطوط اساسی که گفته شده است، همواره در نظرشان باشد - که البتّه لابد هست، ان‌شاءالله مورد نظرشان هست و از این خطوط عبور نخواهند کرد؛ اما - این معنا هم قابل قبول نیست که آنها مدام بنشینند، تهدید بکنند. چه تهدیدی؟ شما به این مذاکرات کم تر از ما احتیاج ندارید؛ بله، ما دوست داریم تحریمها برداشته بشود؛ اما اگر تحریم هم برداشته نشود، ما می توانیم از طرق دیگری خودمان را اداره کنیم... دولت کنونی آمریکا به این مذاکرات نیاز واقعی دارد. اینها در کارنامة خودشان، یک نقطة اساسی که می توانند مطرح کنند، این است که ما توانستیم جمهوری اسلامی ایران را بیاوریم سر میز مذاکره و فلان مطلب را به او تحمیل کنیم. اینها احتیاج دارند به این. اگر احتیاج طرف مقابل به این مذاکرات بیش تر از ما نباشد - که حتماً هست - لااقل کم تر از ما نیست؛ چرا تهدید می کنند؟ بنده با مذاکراتی که در زیر شبح تهدید انجام بگیرد، موافق نیستم. بروند حرف بزنند، مذاکره کنند، به توافق برسند، اشکالی ندارد - البتّه در حالی ‌که آن خطوط اصلی را رعایت کرده باشند - لکن به هیچ وجه تحمیل را قبول نکنند. زور را قبول نکنند. تحقیر را قبول نکنند. تهدید را قبول نکنند.

سؤال: به موضوع اصلی بازگردیم. با توجّه به نظر حضرتعالی در خصوص حلّ معضلات اقتصادی و معیشتی مردم در داخل کشور، سیاستهای کلان مورد نظر حضرتعالی در این خصوص چیست؟

پاسخ: اقتصاد مقاومتی بهترین راه حلّ مشکلات اقتصادی کشور است.[20] تحریم را با مجاهدتِ در باب اقتصاد مقاومتی بایستی خنثی کرد.[21] اقتصاد مقاومتی برای کشور ضروری است. تحریم باشد هم لازم است، تحریم نباشد هم لازم است. آن ‌روزی که تحریمی هم در این کشور وجود نداشته باشد، اقتصاد مقاومتی برای این کشور ضروری است، لازم است. اقتصاد مقاومتی؛ یعنی ما بنای اقتصادی کشور را جوری تنظیم کنیم و ترتیب بدهیم که تکانهای جهانی در آن اثر نگذارد... اگر در کشور اقتصاد مقاومتی باشد، هیچ کدام از این تکانهای بین‌المللی نمی تواند به زندگی مردم آسیب وارد کند.[22]

از وقتی که این عنوان مطرح شده، شاید هزار مرتبه از طرف مسئولین - با کم و زیادش - تأیید شده؛ مسئولین مختلف، فعّالان اقتصادی، حتّی فعّالان سیاسی، مسئولین دولتی، مجلس، غیره. مکرّر گفته‌اند: اقتصاد مقاومتی، اقتصاد مقاومتی؛ خب، خوب است؛ لکن با اسم و با تکرار زبانی هیچ اتّفاقی نمی‌افتد... با بردن اسم دارو و تکرار اسم دارو هیچ بیماری خوب نمی شود. دارو را باید مصرف کرد.[23]

ستون فقرات اقتصاد مقاومتی که ما عرض کردیم، عبارت است از: تقویت تولید داخلی. اگر این کار تحقّق پیدا کرد و همّتها متوجّه به این مسئله شد، مسائل کار به تدریج حلّ می شود. کار ارزش پیدا می کند. کارگر ارزش پیدا می کند. اشتغال، عمومی می شود. بی کاری که یک معضلی است، در جامعه به تدریج کم می شود و از بین می رود. اساس کار، مسئلة تولید است.[24]

سؤال: به نظر حضرتعالی تقویت تولید داخلی با وجود تحریمهای نفتی، بانکی و... امکان پذیر است؟

پاسخ: بنده انکار نمی کنم که این تحریمهای ظالمانه‌ای که دشمنان ملّت ایران و دشمنان انقلاب بر ملّت ایران تحمیل کرده‌اند، تأثیر دارد. بلاشک بی‌تأثیر نیست؛ منتها این را من انکار می کنم که این تحریمها بتواند جلوی یک تلاش عمومی سازمان‌یافتة برنامه‌ریزی شده برای رونق تولید را بگیرد. این را من قبول ندارم. بنده نگاه می کنم به سطح کشور، می بینم در بخشهای مختلفی که اتّفاقاً در بعضی از این بخشها فشار دشمنان و تحریم و امثال ذلک شدیدتر هم بوده است، به خاطر همّت مسئولان و کارگران و جوانان علاقمند، تولید پیش رفته است. این را من دارم مشاهده می کنم و می بینم. جلوی چشم همه است. فرض بفرمایید در زمینة صنایع نظامی... یا در زمینة علوم زیستی، زیست فنّاوری، ما پیشرفتهای زیادی کردیم؛ در حالی ‌که همان محدودیّتها، همان تحریمها وجود داشته است.

یا در بعضی از علوم نو مثل فنّاوری نانو - که اینها جزء فنّاوریهای جدید دنیاست – هیچ کس در دنیا به ما در این زمینه‌ها کمک نمی کند و کمک نکرده است، بعد از این هم کمک نخواهند کرد. ما جلو هستیم. عناصر ما، جوانهای ما، محقّقین ما، دانشمندان ما در این زمینه‌ها دارند کار می کنند، تلاش می کنند. پیشرفتهای چشمگیری پیدا کرده‌اند. فرض بفرمایید در صنایع دانش‌بنیان... امروز ما در زمینة شرکتهای دانش‌بنیان [نسبت‌] به ده سال پیش، پانزده سال پیش خیلی پیشرفت کرده‌ایم. اینها همه در حال تحریم اتّفاق افتاده است... بله، اگر تحریم ظالمانة دشمنان وجود نداشت، ممکن بود ما در همین زمینه‌ها بیش تر پیش برویم - این را انکار نمی کنیم - البتّه ممکن هم بود که بی‌توجّهی کنیم، نگاه نکنیم به نیازهای کشور و از پول نفت و واردات و امثال این چیزها به اموری بپردازیم که پیشرفتِ تولید را برای کشور به وجود نیاورد. این هم ممکن بود... واقعاً باید به این توجّه کنیم که یک مقدار از پیشرفتهای ما بر اثر منع از بیرون بوده است. این را باید قدر بدانیم. ندادند، مجبور شدیم خودمان اقدام کنیم. وقتی راه واردات بی‌رویّه باز بشود و هرچه خواستید، بیاورید، سهل‌گراییِ انسان، انسان را می کشاند به سمت تنبلی، بی کارگی. این هم یک طرف قضیّه است. بنابراین، بنده تکیه‌ای که روی مسئلة تولید می کنم، نبایستی پاسخ داده بشود که تولید در شرایط تحریمِ سفت و سخت ممکن نیست؛ نه، ممکن است. هر کاری که شما تصمیم بگیرید انجام بدهید، همّت کنید، نیروهایتان را بیاورید در صحنه، از خدای متعال هم کمک بخواهید، هدایت بخواهید، شدنی است. این را ما امتحان کردیم.[25]

سؤال: در این صورت، نیازمند یک همت عمومی است!

پاسخ: این کار، یک‌بُعدی نیست. همه بایست با هم‌ [همکاری کنند؛] هم سرمایه‌گذار، هم کارگر، هم مصرف‌کننده، هم دستگاه‌های متولّی دولتی. همه وظایفی دارند:

1. سرمایه‌گذار و کسانی که امکان دارند، بایستی سرمایه‌گذاری کنند. بنده می‌شناختم افرادی را که می توانستند پولشان را ببرند در بخشهای پردرآمدی که غیر تولیدی است صرف کنند، نکردند. گفتند: نمی کنیم. می خواهیم به کشور خدمت کنیم. آمدند در تولید سرمایه‌گذاری کردند، با سود کم تر، درآمد کم تر؛ برای خاطر اینکه فهمیدند کشور احتیاج دارد. خب، این عبادت است.

2. کارگر درستکار نقش دارد. کارگری که سختیهای کار را تحمّل می کند - کار سخت است دیگر؛ کار جسمانی یکی از امور سخت در زندگی است - کارگری که عمر خود را، وقت خود را، نیروی خود را صرف می کند تا کار را تمیز از آب در بیاورد، دارد عبادت می کند. این حسنه است.

3. مصرف‌کنندة باانصاف، مصرف‌کنندة باوجدان هم می تواند همین جور به تولید کشور کمک کند. دنبال اسم و رسم نروند. دنبال بِرَند نروند - این حرفی که حالا مرتّب تکرار می کنند: بِرَند، بِرَند - دنبال مارک نروند. دنبال مصلحت بروند. مصلحت کشور، مصرف تولید داخلی است. کمک به کارگر ایرانی است.

4. یکی دیگر از ارکان، دستگاه مبارزه با قاچاق است. مسئلة مبارزه با قاچاق را این همه ما تأکید کردیم. دولتهای مختلف از سالها پیش همین طور مرتّب آمده‌اند و رفته‌اند؛ خب، این کار یک کاری است که باید تحقّق پیدا کند و این هم ممکن است. نگویند نمی شود. کاملاً می شود جلوی قاچاق را به طور قاطع بگیرند. بنده یک وقتی گفتم: فقط سرِ مرز دنبال قاچاق نروید. میلیاردها دلار امروز در داخل کشور... دارد صرف جنس قاچاق می شود. قاچاق را از لب مرز و از پیش از مرز تا داخل مغازه دنبال کنید. این، یک قلم بسیار مهمّ است. یک کار بسیار مهمّ است، و آن کسانی که این کار را بکنند، آنها هم دارند مجاهدت می کنند. آنها هم دارند عبادت می کنند. این هم حسنه است.

5. یک رکن دیگر، دستگاه‌های متولّی وارداتند. این دستگاه‌ها هم بایستی نگاه کنند. بعضی از چیزها هست که در اختیار دولت نیست. بخش خصوصی فعّالیّت می کند و چاره‌ای هم نیست؛ لکن دستگاه‌های دولتی می توانند با نظارت، هدایت کنند. کاری بکنند که مسئلة واردات به تولید داخلی لطمه نزند.

6. یکی هم مسئلة مسئولیّت دستگاه‌های تبلیغی و رسانه‌هاست. رسانه‌ها هم همین جور. صدا و سیما، دیگران، بایستی روی مسئلة مصرف داخلی و تولید داخلی به معنای واقعی کلمه کار کنند. اینها تأثیر می گذارد.

7. یک مسئله، مسئلة ثبات در قوانین است - که این به عهدة مجلس است - مراقب باشند، مدام قوانین مربوط به مسائل اقتصادی از جمله مسائل مربوط به کار را هر روز عوض و بدل نکنند که بشود آن کسانی که می خواهند برنامه‌ریزی کنند، برنامه‌ریزی کنند.

8. متولّیان فرهنگی کشور در نکوهش بی کاری و کم‌کاری و فرار از کار سخت، برای کار فرهنگی برنامه‌ریزی کنند. آقاجان! کار سخت را باید قبول کرد. اگر کار سخت را ما به خودمان تحمیل نکنیم، قبول نکنیم، به جایی نمی رسیم. فقط دنبال کار آسان که نمی شود رفت. باید انسان کار سخت را قبول کند؛ در هر جایی که هست. آن کسانی که توانستند در صنعت، در فنّاوری، در مسائل علمی به اوج برسند، کارهای سخت را بر خودشان تحمیل کردند. این، فرهنگ‌سازی لازم دارد. اینکه فقط دنبال کارهای آسان باشیم، کار پیش نمی رود.

9. متولّیان مبارزه با فساد هم در این زمینه نقش دارند. حالا اسم فساد زیاد آورده می شود. حرف زدن راجع به فساد که فایده ای ندارد. با «دزد دزد» گفتن، دزد از دزدی دست بر نمی دارد. باید رفت، وارد شد. مسئولان کشور، روزنامه که نیستند که راجع به فساد حرف می زنند. بله، روزنامه راجع به فساد ممکن است حرف بزند. من و شما که مسئول هستیم، باید اقدام کنیم. حرف دیگر چیست؟ وارد بشوید [ اگر] بلدیم، اقدام کنیم، جلوی فساد را به معنای واقعی کلمه بگیریم.

مشکل اقتصادی کشور اگر بخواهد حلّ بشود، باید روی تولید متمرکز شد. همه به همین شکلی که عرض کردیم، مسئولیّت دارند، البتّه بعضی مسئولیّتها سنگین‌تر است، بعضی سبک‌تر است؛ اما همه اینجوری مسئولند. کلید حلّ مشکلات اقتصادی در لوزان و ژنو و نیویورک نیست، در داخل کشور است.[26]

ادامه دارد...

___________________________________________

[1]. ذکر دو نکته در اینجا ضروری است:

الف) فرمایشات مقام معظم رهبری> برگرفته از سایت دفتر ایشان به نشانی www.khamenei.ir است و عبارات و جملاتی که بر آن افزوده شده، با علامت [] نشانه‏گذاری شده است.

ب) در ذکر مأخذ سخنان مقام معظم رهبری> به تاریخ سخنرانی اکتفا شده و علاقمندان می‏توانند با مراجعه به سایت مذکور، محل سخنرانی و حاضرین در آن را ملاحظه نمایند.

[2]. بیانات مقام معظم رهبری> در تاریخ 19/10/92.

[3]. بیانات معظم له، تاریخ  28 /11/92.

[4]. بیانات معظم له، تاریخ 12/8/92.

[5]. بیانات معظم له، تاریخ 20/1/93.

[6]. بیانات معظم له، تاریخ 11/2/84.

[7]. بیانات معظم له، تاریخ 16/4/93.

[8]. بیانات معظم له، تاریخ 1/1/94.

[9]. بیانات معظم له، تاریخ 24/7/90.

[10]. بیانات معظم له، تاریخ 26/9/82.

[11]. بیانات معظم له، تاریخ 24/7/90.

[12]. بیانات معظم له، تاریخ 20/1/94.

[13]. بیانات معظم له، تاریخ 1/1/94.

[14]. بیانات معظم له، تاریخ 19/11/93.

[15]. بیانات معظم له، تاریخ 1/1/92.

[16]. بیانات معظم له، تاریخ 20/1/94.

[17]. بیانات معظم له، تاریخ 12/8/92.

[18]. بیانات معظم له، تاریخ 21/12/93.

[19]. بیانات معظم له، تاریخ 27/5/89.

[20]. بیانات معظم له، تاریخ  1/1/93.

[21]. بیانات معظم له، تاریخ 16/4/93.

[22]. بیانات معظم له، تاریخ 29/11/93.

[23]. بیانات معظم له، تاریخ 6/11/93.

[24]. بیانات معظم له، تاریخ 9/2/94.

[25]. بیانات معظم له، تاریخ 9/2/94.

[26]. بیانات معظم له، تاریخ 9/2/94.