اخلاق اجتماعي

در گذر زمان، شکل زندگی در جوامع هم دست‌خوش تغییراتی شده است. ازدواج سفید از جمله این تغییرات و شاید بتوان گفت مهمترین این تغییرات است؛ چرا که جامعه از خانواده تشکیل می‌شود و جامعه‌ای که بر پایه غلط و سست بنا شود، بعد از اندک مدتی فرو می‌پاشد.

امر به معروف و نهی از منکر از وظایف شرعی و اخلاقی همه مسلمانان است و انجام صحیح آن باید با ظرافت و رعایت جوانب وحساسیت ها انجام پذیرد که اثر معکوس به جا نگذارد، بلکه «ناهنجاری» را به «هنجار» و «گریز» را به «رغبت» تبدیل کند.

حاکمیت موجود در برخی خانواده‌ها، حاکمیت دیکتاتوری است و گویی اعضای خانواده به عنوان برده‌ای در سایه حکومت استبدادی یک نفر هستند و مشاهده می‌شود که والدین هیچ گونه حق انتخاب و رأیی برای فرزندان خود، به خصوص در امر ازدواج قائل نیستند و توجهی به علاقه آن‌ها ندارند.

  خانواده یک نهاد اساسی و محوری در جامعه است؛ لذا خداوند متعال فقط تداوم و تکثیر نسل را نمی‌خواهد آنچه برای او مهم است، تربیت نسل توحیدی است. از این رو لازم است که خانواده، در چارچوب آن نسل، تداوم یابد و در دامان آن تربیت شود.

اگر زن و شوهر به همدیگر علاقه داشته باشند و محبت بینشان حکمفرما باشد، تمام فاصله‌ها برداشته و منیت‌ها شکسته خواهد شد. اما زمانی که کانون خانواده از محبت تهی و فارغ شود جوان، آن خانه و هم‌خانگی‌ای را که طعم محبت را از آن احساس کند به کانون خانواده ترجیح می‌دهد.

برخی افراد تصور می‌کنند که با ازدواج و پذیرفتن قبول تعهدات و مسئولیت‌ها در حقیقت امنیت، آزادی و آسایش زندگی‌شان بار سفر می‌بندد و دچار محدودیت‌هایی در زندگی مشترک می‌شوند، ازاین رو تن به ازدواج سفید می‌دهند تا بتوانند خود را از نیازهای پرهزینه زندگی دور و آن تعهدات و مسئولیت‌ها را از خود سلب کنند.

-برخی از مردان در بحث روابط جنسی، قائل به تنوع جنسی هستند، نه ارضای نیاز جنسی به صورت تک‌همسری و تکرار گزینی در زندگی مشترک. که این امر و نگرش باعث کنار گذاشتن نکاح در جامعه می‌شود و از سویی این عطش تنوع طلبی جنسی، جز با ارتباط‌های متنوع، مکرر و بی‌قید و بند که دارای جذابیت‌ها و هیجانات جنسی باشد سیراب نمی‌شود.

- کسی می تواند مسلمان واقعی باشد که اخلاقش نیز مثل پیامبر اسلام باشد.

-همان طور که جسم انسان در حالاتی، توان همراهی با خواسته ها را نخواهد داشت، روح انسان نیز چنین است. پس باید حالت مناسب روح را در مسیر رسیدن به مطلوب مورد توجه قرار داد.

مهم ترین راه کسب محبوبیت در پیشگاه خداوند این است که انسان بداند ذات اقدس الهی چه اموری را می‏ پسندد و مورد رضایتش است، و همچنین از چه اموری کراهت و نهی دارد تا از آنها اجتناب کند؛ تا از این طریق، توجهات و عنایات خداوند را به خود

 جلب کرده و خود را به او نزدیک نماید تا محبوب او شود.

- لا به لاى اين جهانِ سرعتى، بعضى چيزها كمى عمق می خواهد، كمى صبر، كمى آرامش... ١٥ ثانيه برای عميق شدن و پيدا شدن کم است! يک جاهایی باید جهانِ سرعت را رها كنیم و اجازه بدهیم قدم هاى آرام، ما را پیش ببرد!

-در آیات و روایات هیچ چیز به اندازه تعلیم و تعلّم نکات تربیتی و معرفتی که انسان را از گمراهی به سعادت هدایت کند دارای ارزش نیست.