اینکه این متن را کپی کردید که «تا پیش از قرن هشتم، به طور کلی فقهای شیعه معمولاً جز در موارد خاص سخنی دربارهٔ وجوب یا عدم وجوب پوشاندن مو به طور خاص (چه در نماز و چه خارج از آن) نمیگفتند» باید عرض شود نام نبردن دلیل بر نبودن نیست، بلکه ممکن است دلیل بر بدیهی بودن مسئله باشد! یعنی در علمای متصل به صدر اسلام از آنجا که بحث کاملا مشخص و مسلّم بود اصلا مسئله ای از آن یاد نمیشد منتها به مرور زمان و با توجه به نفوذ افراد غرب زده شبهاتی مطرح میشد که علما از آن زمان مشغول پاسخگویی به آن شبهات بودند لذا نامشان ثبت شده؛ با این تفسیر مطلب کاملا عکس آنچیزی خواهد شد که شما مدعی آن بودید؛ یعنی در صدر اسلام در لزوم حجاب هیچ اختلافی اصلا نبود و مسئله اجماعی و مفروض در نظر گرفته میشد!
اینکه این متن را کپی کردید که «تا پیش از قرن هشتم، به طور کلی فقهای شیعه معمولاً جز در موارد خاص سخنی دربارهٔ وجوب یا عدم وجوب پوشاندن مو به طور خاص (چه در نماز و چه خارج از آن) نمیگفتند» باید عرض شود نام نبردن دلیل بر نبودن نیست، بلکه ممکن است دلیل بر بدیهی بودن مسئله باشد! یعنی در علمای متصل به صدر اسلام از آنجا که بحث کاملا مشخص و مسلّم بود اصلا مسئله ای از آن یاد نمیشد منتها به مرور زمان و با توجه به نفوذ افراد غرب زده شبهاتی مطرح میشد که علما از آن زمان مشغول پاسخگویی به آن شبهات بودند لذا نامشان ثبت شده؛ با این تفسیر مطلب کاملا عکس آنچیزی خواهد شد که شما مدعی آن بودید؛ یعنی در صدر اسلام در لزوم حجاب هیچ اختلافی اصلا نبود و مسئله اجماعی و مفروض در نظر گرفته میشد!