خداوند با مبعوث کردن پیامبر(صل الله علیه و آله و سلم)، شکافهای اجتماعی را به وحدت اصلاح کرد و فاصلهها را به هم پیوند داد و میان خویشان همدلی ایجاد کرد تا مولود کعبه پرچمدار وحدت اسلامی شود.
اتحاد و انسجام اسلامی در سخنان امیرالمؤمنین علی(علیه السلام) از چنان جایگاهی برخوردار است که حضرتش آن را موهبت بیبدیل الهی معرفی کرده و گرانبهاترین نعمت برشمرده است. این ارزش دینی و اجتماعی، برابر فرموده حضرت علی(علیه السلام)، بر پایه اعتقاد به یگانگی خدا، باور به رسالت پیامبر خاتم و معجزه جاودان ایشان بنا نهاده شده و در سایه رعایت حقوق حاکم از سوی مردم و پرداخت حقوق مردم از جانب والی، در جامعه اسلامی نمود خواهد یافت.
اهمیت و جایگاه اتحاد و انسجام اسلامی
از آموزههای نهج البلاغه، این گونه برداشت میشود که حضرت علی(علیه السلام) جایگاه و منزلتی بس والا برای «وحدت امت اسلامی» قائل بوده است؛ به گونهای که آن را منت و موهبتی بیبدیل از جانب خداوند متعال برشمردهاند و در نکوهش کوفیان ـ که قدردان این نعمت نبودهاند ـ میفرمایند: «آگاه باشید! که شما دست از رشته اطاعت کشیده و با زنده کردن ارزشهای عصر جاهلیت، دژ محکم الهی را در هم شکستهاید؛ در حالی که خداوند بر این امت اسلامی بر (وحدت و برادری) منت گذارده بود که در سایه آن زندگی کنند؛ نعمتی که هیچ کس نمیتواند بهای آن را تعیین کند؛ زیرا از هر ارزشی برتر و از هر کرامتی والاتر است.» [1]
اهتمام و عنایت حضرت علی(علیه السلام) به مسئله «وحدت و انسجام اسلامی» به حدی است که ایشان برای تحقق این مهم، از حق مسلّم و منصوص خود ـ که همانا خلافت پس از پیامبر اکرم(صل الله علیه و آله و سلم) است ـ گذشتهاند و میفرمایند: «آن گاه که پیامبر به سوی خدا رفت، مسلمانان پس از وی در کار حکومت با هم درگیر شدند؛ سوگند به خدا نه در فکرم میگذشت و نه در خاطرم میآمد که عرب، خلافت را پس از رسول خدا از اهل بیت او بگرداند یا مرا پس از وی از عهده دار شدن آن باز دارد!» [2]
ایشان در ادامه، حفظ دین را ـ که بیتردید یکی از مهمترین مبانی اتحاد اسلامی به شمار میآید ـ عامل پذیرش حکومت، عنوان و تصریح میکنند: «پس از خلافت برتافتم، تا آنجا که دیدم گروهی از اسلام بازگشته، میخواهند دین محمد را نابود سازند؛ پس بیم داشتم که اگر اسلام و اهلش را یاری نکنم، رخنهای در آن دیده، یا شاهد نابودی آن باشم که مصیبت آن بر من سختتر از رها کردن حکومت بر شماست. پس در میان آن آشوب و غوغا به پا خاستم؛ تا آنکه باطل از میان رفت و کشتی دین در ساحل امن آرامش، پهلو گرفت.» [3]
مبانی اتحاد اسلامی
حضرت علی(علیه السلام) در بخشی از نهج البلاغه، که شماری از عالمان را به سبب اختلاف رأی در احکام قطعی اسلام نکوهش میکند، آنها را به مبانی اتحاد و انسجام اسلامی توجه میدهد و میفرماید: «دعوایی در مورد یکی از احکام اجتماعی نزد عالمی میبرند؛ وی با رأی خود حکمی صادر میکند؛ همان دعوا را نزد دیگری میبرند که او درست برخلاف رأی اولی حکم میدهد؛ سپس همه قضات نزد رئیس خود ـ که آنها را به قضاوت منصوب کرده است ـ گرد هم میآیند؛ او رأی همگی را برحق میشمارد. در صورتی که خدایشان یکی، پیامبرشان یکی و کتابشان یکی است.» [4]
ایشان در نامهای ـ که طی آن حوادث و رخدادهای صفین را یاد آور می شود تصریح می کند: «در آغاز، با مردم شام دیدار کردیم؛ در حالی که ظاهراً پروردگار ما یکی، پیامبر ما یکی و دعوت ما در اسلام یکی بود و در ایمان به خدا و تصدیق پیامبرش، هیچ کدام از ما بر دیگری برتری نداشت و با هم متحد بودیم.»[5]
کلام آخر
اتحاد و انسجام اسلامی یکی از بنیادیترین آرمانهایی است که بایسته است در سایه تحقق حاکمیت اسلام، تجلی یابد. مهمترین دست آورد رعایت حقوق حاکم از سوی مردم و پرداخت حقوق مردم از سوی حاکم دستیابی به «وحدت و انسجام» است.
منابع:
[1] الشریف الرضی، نهج البلاغه گزیدهای از سخنان حضرت علی (علیه السلام)، ترجمه: محمد دشتی، انتشارات: مشرقین،سال چاپ: ش1379، ص60.
[2] همان، ص62.
[3]همان.
[4]همان، خ18.
[5] نهج البلاغة( للصبحي صالح)، شريف الرضى، محمد بن حسين، ناشر: هجرت، سال چاپ: 1414 ق، ص448