- یکی از مصادیقی که حکایت از یگانگی ارتباط بین اخلاق و سیاست می کند، فضیلت اخلاقی خدمت به خلق و گره گشایی از گرفتاری های مردم است که این امر از رهبران سیاسی به لحاظ آن که قدرت و نفوذ بیشتری دارند، متوقع تر است.
اسلام به عنوان آخرين دين آسمانی، به همه ابعاد و زوايای زندگی انسان نظارت و توجه دارد و دستوراتی را که برای رشد و تکامل در نظر میگیرد، در انجام يك سلسله عبادات فردی مانند نماز و روزه منحصر نمیداند، بلكه در يك سطح وسيع و مقياس بزرگ، سفارشاتی را در بُعد اجتماعی نیز بیان مینماید. در همین زمینه یکی از مسائلی كه مورد توجه و توصيه فراوان اسلام قرار دارد و از فضائل اخلاقی و خصلتهای نیک انسانی، محسوب میگردد خدمت به مردم و کارگشایی از گرفتاریهای آنان، بدون منت گذاشتن و یا اخذ رشوه است.
امام صادق (صلوات الله علیه) در این راستا میفرمایند: «مَنْ سَعَى فِي حَاجَةِ أَخِيهِ الْمُسْلِمِ فَاجْتَهَدَ فِيهَا فَأَجْرَى اللَّهُ عَلَى يَدَيْهِ قَضَاءَهَا كَتَبَ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ لَهُ حَجَّةً وَ عُمْرَةً وَ اعْتِكَافَ شَهْرَيْنِ فِي الْمَسْجِدِ الْحَرَامِ وَ صِيَامَهُمَا وَ إِنِ اجْتَهَدَ فِيهَا وَ لَمْ يُجْرِ اللَّهُ قَضَاءَهَا عَلَى يَدَيْهِ كَتَبَ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ لَهُ حَجَّةً وَ عُمْرَةً [1] هـر كه براى حاجت برادر مسلمانش سعى و كوشش كند، تا خدا آن را به دست او روا سـازد، خـداى (عـزوجـل) يـك حـج و يـك عـمـره و اعـتـكاف دو ماه در مسجد الحرام را با روزه آن ها برايش نويسد، و اگر او كوشش كند، ولى خدا برآوردنش را به دست او جارى نسازد، خداى (عزوجل) برايش يك حج و يك عمره نويسد.»
نکته قابل توجه در این میان آن است که این وظیفه اخلاقی در حوزه قدرت سیاسی، نه تنها منتفی نیست، بلکه کاملاً مضاعف می شود و از رهبران و مدیران جامعه، به لحاظ آنکه موقعیت اجتماعی بیشتری دارند، توقع بیشتری می رود که در رفع نیاز حاجت مندان بدون هیچ چشم داشتی کوشا باشند، و حتی اگر سیاستمداران در انجام این وظیفه اخلاقی کوتاهی کنند، و یا به شرط رشوه کار دیگران را راه بیندازند در پیشگاه الهی مورد بازخواست و موأخذه قرار میگیرند.
امیرالمومنین (صلوات الله علیه) در این زمینه میفرمایند: «أَيُّمَا وَالٍ احْتَجَبَ عَنْ حَوَائِجِ النَّاسِ احْتَجَبَ اللَّهُ عَنْهُ يَوْمَ الْقِيَامَةِ وَ عَنْ حَوَائِجِهِ وَ إِنْ أَخَذَ هَدِيَّةً كَانَ غُلُولًا وَ إِنْ أَخَذَ الرِّشْوَةَ فَهُوَ مُشْرِكٌ [2] هر والی و زمامداری خود را هنگام نیاز مردم پنهان کند، (و به رفع حوائج آنان مبادرت نورزد) خداوند نیز در روز قیامت خود را از او پنهان دارد (و روی گرداند) و به حاجاتش در آن روز رسیدگی نکند. همچنین اگر کسی (در رسیدگی و رفع نیاز مردم) از آنان هدیه بگیرد مرتکب خیانت شده است و اگر رشوه بگیرد (شرک به خدا محسوب می شود) و مشرک خواهد بود.»
در همین راستا آن حضرت در عهدنامه خویش به مالک اشتر در مقام تصدّی سمت فرمانداری مصر، به منظور رسیدگی مستقیم و بدون واسطه و خدمت به خلق میفرمایند: «وَ اجْعَلْ لِذَوِي الْحَاجَاتِ مِنْكَ قِسْماً تُفَرِّغُ لَهُمْ فِيهِ شَخْصَكَ وَ تَجْلِسُ لَهُمْ مَجْلِساً عَامّاً فَتَتَوَاضَعُ فِيهِ لِلَّهِ الَّذِي خَلَقَكَ وَ تُقْعِدُ عَنْهُمْ جُنْدَكَ وَ أَعْوَانَكَ مِنْ أَحْرَاسِكَ وَ شُرَطِكَ حَتَّى يُكَلِّمَكَ مُتَكَلِّمُهُمْ غَيْرَ مُتَتَعْتِعٍ فَإِنِّي سَمِعْتُ رَسُولَ اللَّهِ ص يَقُولُ فِي غَيْرِ مَوْطِنٍ لَنْ تُقَدَّسَ أُمَّةٌ لَا يُؤْخَذُ لِلضَّعِيفِ فِيهَا حَقُّهُ مِنَ الْقَوِيِّ غَيْرَ مُتَتَعْتِعٍ ثُمَّ احْتَمِلِ الْخُرْقَ مِنْهُمْ وَ الْعِيَّ وَ نَحِّ عَنْهُمُ الضِّيقَ وَ الْأَنَفَ يَبْسُطِ اللَّهُ عَلَيْكَ بِذَلِكَ أَكْنَافَ رَحْمَتِهِ وَ يُوجِبْ لَكَ ثَوَابَ طَاعَتِه [3] برای کسانی که به تو نیاز دارند، زمانی معین کن که در آن فارغ از هر کاری به آنان پردازی. برای دیدار با ایشان به مجلس عام بنشین، مجلسی که همگان بتوانند در آن حاضر شوند، و برای خدایی که آفریدگار توست، در برابرشان فروتنی نمایی و بفرمای تا سپاهیان و یاران و نگهبانان و پاسپانان به یک سو شوند، تا سخنگویشان بیهراس و بیلکنت زبان سخن خویش بگوید. که من از رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) بارها شنیدم که میگفت: پاک و آراسته نیست امتی که در آن امت، زیردست نتواند بدون لکنت زبان حق خود را از قوی دست بستاند. پس درشت گویی یا عجز آن ها را در سخن گفتن تحمل نمای، و تنگ حوصلگی و خودپسندی را از خود دور ساز تا خداوند درهای رحمتش را به روی تو بگشاید و ثواب طاعتش را به تو عنایت فرماید.»
بنابراین طبق آموزه های دینی، خدمت به خلق و برطرف نمودن حوائج آنان از راه صحیح، یکی از مصادیقی است که حکایت از یگانگی رابطه بین اخلاق و سیاست می کند و بزرگترین افتخار انسان در تصدی پست باید خدمتگزار بودن به مردم باشد. چنان چه پیر جماران، حضرت امام خمینی (رحمة الله علیه) در زمانی که به لطف خدا و کمک مردم انقلابی را به پیروزی رساندند و رهبر سیاسی یک مملکت را عهده دار شدند، با افتخار فرمودند: «اگر به من بگويند خدمتگزار، بهتر از اين است كه بگويند رهبر. رهبرى مطرح نيست، خدمتگزارى مطرح است. اسلام، ما را موظف كرده كه خدمت بكنيم. خدمتگزارى مطرح است.» [4]
_________________________________
پینوشت:
[1]. کلینی، محمد بن يعقوب بن اسحاق الكافي (ط- الإسلامية)، ج2، ص 198، دار الكتب الإسلامية، تهران، 1407 ق.
[2]. شيخ حر عاملى، محمد بن حسن، وسائل الشيعة، ج17، ص 94، مؤسسة آل البيت عليهم السلام، قم، 1409 ق.
[3]. شريف الرضى، محمد بن حسين، نهج البلاغة (للصبحي صالح)، ص439، هجرت، قم، 1414 ق.
[4]. امام خمینی، صحیفه امام، ج10، ص 463.