- در برخی از آیات قرآن مطالبی از انجیل نقل شده، نقل قولهایی که هیچگاه نمیتواند به معنای پذیرش نسخههای موجود از آن کتاب باشد.
قرآن کریم، حضرت عیسی (علیه السلام) را پیامبری از پیامبران الهی و انجیل را کتاب وحیانی وی معرفی کرده و فرموده است: «ثُمَّ قَفَّيْنَا عَلَى آثَارِهِمْ بِرُسُلِنَا وَقَفَّيْنَا بِعِيسَى ابْنِ مَرْيَمَ وَآتَيْنَاهُ الْإِنْجِيل[حدید/۲۷] آنگاه به دنبال آنان پيامبران خود را پى درپى آورديم و عيسى پسر مريم را در پى [آنان] آورديم و به او انجيل عطا كرديم.» این آیه بیانگر این مطلب است که سنت الهی در فرستادن دیگر پیامبران، درباره حضرت عیسی (علیه السلام) نیز اجرا شده است. پیامبری که وظیفهاش دریافت پیام الهی و تعلیم آن به دیگران است. همچنانکه در قرآن میخوانیم: «وَيُعَلِّمُهُ الْكِتَابَ وَالْحِكْمَةَ وَالتَّوْرَاةَ وَالْإِنْجِيلَ[آلعمران/۴۷] و به او کتاب و حکمت و تورات و انجیل میآموزد.»
برخی نقل قول قرآن از انجیل را به معنای تحریف نشدن انجیل دانستهاند؛ که در این یادداشت با توجه به نوع تدوین کتاب مقدس و بررسی انجیل در قرآن به پاسخ آن میپردازیم.
الف) مسیحیان و تدوین کتاب مقدس
مسیحیان، حضرت عیسی (علیه السلام) را پیامبر و پیامآوری از جانب خدا معرفی نمیکنند؛ بلکه وی را تجلی پیام الهی و خود وحی بر میشمرند[۱] و براساس این اعتقاد است که خودشان دست به نگارش خاطرات و سفرنامههای حضرت عیسی (علیه السلام) زدند و آن را در ضمن یکسری از سخنان حضرت مسیح، به عنوان کتاب مقدس خود انتخاب کردند. آنها حتی در آن نوشتهها، نامهها و سفرنامههای تبلیغی برخی حواریون و حتی شاگردان آنها را، گنجاندند. چون آنها حضرت عیسی را خدا یا تجلی پیام الهی میدانستند؛ پس منتظر پیامبری نماندند و خودشان دست به نگارش کتاب مقدس زدند. نوشتههایی که بیش از ۱۵۰ سال نگارش و جمعآوری آنها، به طول انجامید و در انتها انتخاب متن اصلی توسط شورای نیقیه و در سال ۳۲۵ پس از میلاد صورت گرفت.[۲]
ب) آنچه در قرآن است
در قرآن کریم همواره انجیل به صورت مفرد به کار رفته ولی آنچه امروز میبینیم وجود چندین انجیل یا اناجیل در کتاب مقدس مسیحیان است. نکتهای که به تنهایی میتواند دست برد به کلام وحی را ثابت کند. امّا، نقل قولهای قرآنی از انجیل به صورت زیر است:
۱- معرفی پیامبر خاتم حضرت محمد(صلی الله علیه و آله)
«الَّذِينَ يَتَّبِعُونَ الرَّسُولَ النَّبِيَّ الْأُمِّيَّ الَّذِي يَجِدُونَهُ مَكْتُوبًا عِنْدَهُمْ فِي التَّوْرَاةِ وَالْإِنْجِيلِ[اعراف/۱۵۷] آنها كه از فرستاده (خدا) پيامبر «امّي» پيروي ميکنند كسي كه صفاتش را در تورات و انجيلي كه نزدشان است ميیابند.» در این آیه خداوند بیان داشته که معرفی پیامبر خاتم، قبلاً در تورات و انجیل آمده و آن نشانهها پس از سالها وجود دارد.
۲- معرفی پیروان حضرت محمد (صلی الله علیه و آله)
«وَمَثَلُهُمْ فِي الْإِنْجِيلِ كَزَرْعٍ أَخْرَجَ شَطْأَهُ فَآزَرَهُ فَاسْتَغْلَظَ فَاسْتَوَى عَلَى سُوقِهِ يُعْجِبُ الزُّرَّاعَ[محمد/۲۹] و توصيف آنها در انجيل همانند زراعتي است كه جوانه هاي خود را خارج ساخته، سپس به تقويت آن پرداخته، تا محكم شده، و بر پاي خود ايستاده است، و به قدري نمو و رشد كرده كه زارعان را به شگفتي وا ميدارد!» در این آیه خداوند مثالی را که با آن، به معرفی اصحاب پیامبر خاتم حضرت محمد(صلی الله علیه و آله) پرداخته را، بازگو میکند.
۳- معرفی بهشت به عنوان پاداشی برای شهدا
«إِنَّ اللَّهَ اشْتَرَى مِنَ الْمُؤْمِنِينَ أَنْفُسَهُمْ وَأَمْوَالَهُمْ بِأَنَّ لَهُمُ الْجَنَّةَ يُقَاتِلُونَ فِي سَبِيلِ اللَّهِ فَيَقْتُلُونَ وَيُقْتَلُونَ وَعْدًا عَلَيْهِ حَقًّا فِي التَّوْرَاةِ وَالْإِنْجِيلِ وَالْقُرْآنِ[توبه/۱۱۱] خداوند از مؤمنان جانها و اموالشان را خريداري ميکند كه (در برابرش) بهشت براي آنان باشد (به اين گونه كه) در راه خدا پيكار ميکنند، ميکشند و كشته ميشوند، اين وعده حقي است بر او كه در تورات و انجيل و قرآن ذكر فرموده است.» در این آیه نیز خداوند به بهشت اشاره کرده و فرموده است؛ طبق آنچه در قرآن، تورات و انجیل آمده، بهشت پاداش شهیدان است.
ج) نقل قول دلیلی بر عدم تحریف نیست!
برخی با توجه به این نقل قولها، میخواهند تحریف نشدن انجیل را اثبات کنند. در حالی که تاریخچه نگارش کتاب مقدس خود گویای تحریف و بشری بودن انتخاب مطالب، نگارش و جمع آوری آن است. به علاوه آنکه بیان چند مطلب از یک کتاب، به هیچ عنوان نمیتواند دلیلی بر پذیرش تمام آن باشد.
بله اگر کتاب حضرت عیسی (علیه السلام) تغییر نکرده باقی مانده بود؛ قرآن تمام آن را میپذیرفت. ولی در شرایطی که تاریخچه تدوین این کتاب چیز دیگری را میگوید؛ قرآن نیز آن را تحریف شده بیان داشته و علت دوری از حق و حقیقت را تحریفات صورت گرفته در انجیل دانسته و فرموده است: «أَفَتَطْمَعُونَ أَنْ يُؤْمِنُوا لَكُمْ وَقَدْ كَانَ فَرِيقٌ مِنْهُمْ يَسْمَعُونَ كَلَامَ اللَّهِ ثُمَّ يُحَرِّفُونَهُ مِنْ بَعْدِ مَا عَقَلُوهُ وَهُمْ يَعْلَمُونَ[بقره/۷۵]آيا انتظار داريد به (آئين) شما ايمان بياورند، با اينكه عدهاي از آنها سخنان خدا را مي شنيدند و پس از فهميدن آنرا تحريف مي كردند در حالي كه علم و اطلاع داشتند.» در این آیه ایمان نیاوردن اهل کتاب به علت تحریفات مندرج در کتابشان دانسته شده و در آیهای دیگر این تحریفات را ناشی از هوای نفس و قلبهای سیاه آنان، معرفی میکند. «فَبِمَا نَقْضِهِمْ مِيثَاقَهُمْ لَعَنَّاهُمْ وَجَعَلْنَا قُلُوبَهُمْ قَاسِيَةً يُحَرِّفُونَ الْكَلِمَ عَنْ مَوَاضِعِهِ وَنَسُوا حَظًّا مِمَّا ذُكِّرُوا بِهِ[مائده/۱۳] اما به خاطر پيمان شكني، آنها را از رحمت خويش دور ساختيم و دلهاي آنها را سخت و سنگين کرديم (تا آنجا كه) سخنان (خدا) را از مورد خود تحريف ميکنند و بخشي از آنچه را به آنها گوشزد شده بود فراموش كردند.»
نتیجه پایانی
با در نظر گرفتن تاریخچه تدوین کتاب مقدس و البته گواهی قرآن، به روشنی میتوان تحریف شدن انجیل را بیان و اثبات کرد. در این میان مطلب کاملاً غیر منطقی آن است که برخی نقل قولهای اندک قرآن از انجیل را دلیل عدم تحریف کل آن فرض کنند.
پینوشت
[۱] آشنایی با ادیان بزرگ، حسین توفیقی، انتشارات سمت، تهران، ۱۳۸۵، ص۱۵۴.
[۲] عیسی پیام آور اسلام، احمد بهشتی، ناشر: اطلاعات، تهران، سال چاپ: ۱۳۷۳، ص۱۳۳.