- انسانهای اطراف ما معمولا، آرامش را تنها در دارایی مال دنیا می دانند، در حالی که منطق دین اسلام، بر خلاف این دیدگاه است. دین اسلام دنیا را زودگذر و فانی می داند و آنچه باقی و ماندگار است، آخرت بوده و لذا انسان بخاطر امور فانی، نباید با از دست دادن آن ناراحت و با بدست آوردن آن خوشحال شود.
همهی ما انسانها به دنبال یک زندگی راحت و همراه با آرامش هستیم، بطوری که دوست نداریم هیچگاه، خللی در این آرامش ایجاد شده و آن را براحتی از دست دهیم. با این زندگی دنیوی که همه را به خود، مشغول کرده است، کمتر کسی است که وقتی از او سوال کنیم، آرامش را در چه میبینی؟ بدون اندکی تامل نگوید: پول و مال دنیا.
با این حال وقتی از او سوال کنیم، چرا شما آرامش را در مال و اموال و امکانات دنیوی می بینی؟ باز بدون تامل میگوید: اگر امکانات رفاهی من مهیا باشد، دیگر نیازی نیست که در دو یا سه شیفت کار کنم و بجای در کنار خانواده بودن، از صبح تا غروب باید سعی و تلاش کنم، در پایان، نه به زندگی میرسم، نه راحتی و آرامش دارم.
بطور خلاصه می توان گفت: آرامش مورد نظر ما در دنیای فعلی، ماشین خوب، خانهی خوب، کار خوب، زن و فرزند خوب... است.
اما فرمولی که دین مبین اسلام بدان اشاره می کند، غیر از آن چیزی است که در نظر بسیاری از ما موجود است.
كارل یانگ روان كاو میگوید: «در طول سی سال گذشته، افراد زیادی از ملیتهای مختلف جهان متمدن، با من مشورت كردند و من صدها تن از بیماران را معالجه و درمان كردهام، اما از میان بیمارانی كه در نیمه دوم عمر خود به سرمی برند، (یعنی از سی و پنج سالگی به بعد) حتی یك بیمار را نیز ندیدم كه اساساً مشكلش نیاز به گرایش دینی در زندگی نباشد. به جرأت میتوانم بگویم كه تك تك آنان به این دلیل قربانی بیماری روانی شده اند كه آن چیزی را كه ادیان موجود در هر زمان به پیروان خود می دهند، را نداشتند و تك تك آنان وقتی به دین و دیدگاههای دینی بازگشته بودند به طور كامل درمان شدند.» [1]
فرمول دین اسلام نسبت به آرامش
فرمولی که دین اسلام، در مورد آرامش ذکر می کند، به مال دنیا خلاصه نمی شود. زیرا اگر ما آرامش را در پول و اموال بیشتر بدانیم، با کم شدن از این مال، دغدغه پیدا میکنم، تا آن را جبران کنیم، یا اینکه وقتی مشاهده کنیم، دیگری مال و اموال بیشتری نسبت به ما دارد، چون آرامش را در مال بیشتر می بینیم، هدفی جز رسیدن به او و یا بالاتر رفتن از او برای خود ترسیم نمی کنیم، بر همین اساس مال دنیا، پلی است، برای از بین رفتن آرامش و ایجاد چشم و هم چشمی و حسادت و حسرت... .
فرمول دین اسلام، در مورد مال دنیا، مانند کارمند بانک، نسبت به پولهایی است که در طول روز دریافت می کند. اولا می داند مالک نیست، ثانیا دغدغهای برای کم شدن و زیادشدن آن ندارد.
لذا خداوند در سوره حدید می فرماید: «لِکَيْلا تَأْسَوْا عَلي ما فاتَکُمْ وَ لا تَفْرَحُوا بِما آتاکُمْ [حدید/23] این بخاطر آن است که برای آنچه از دست دادهاید تأسف نخورید، و به آنچه به شما داده است، دلبسته و شادمان نباشید.»
منطق دین اسلام درباره دنیا
علت گرایش دین مبین اسلام به این دیدگاه در مورد دنیا، به این دلیل است که امور مادى، زودگذر است، چون همه میدانیم که مال دنیا از خصوصیاتش از بین رفتنی و زودگذر بودن است. بلكه انسان مومن باید، دورانديش و به دنبال هدفی باشد که ماندگار است، لذا باید آخرتگرا و داراى همّتى بلند باشد و متوجه اين مطلب باشد كه زندگى دنيا چند روزى بيش نيست و زندگى ابدى و حقيقى در عالم ديگر است. در نتیجه با این دید انسان مومن، همهی زندگى دنيا، نه تنها آنچه نصيب او مىشود، بلكه تمام نعمتهايى را كه در اين جهان هست، نسبت به عالم آخرت پشيزى به حساب نمىآورد و با کم و زیاد شدن آن نه ناراحت و آزرده خاطر می شود و نه خوشحال و مست نسبت به اموالی که بدست آورده است.
در نتیجه دین مبین اسلام، آرامش را در دل نبستن به مال دنیا، دانسته که با کم شدن آن ناراحت و با زیاد شدن آن نیز مست و خوشحال نشود، زیرا دنیا، فانی است و اگر انسان بدین جایگاه برسد و بداند که دنیا، فانی بوده و آنچه ماندگار است، آخرت می باشد، تمام تلاش خود را باید معطوف به اخرت میکند.
ــــــــــــــــــــــــــــــــــ
پی نوشت:
[1]. دانشنامه موضوعی قرآن.