- اگر دنیا را محلی برای آزمون الهی بدانیم؛ دیگر برای داشتهها سرمست و مغرور نمیشویم و از دست دادن آنها، باعث تأسف خوردن ما نمیشود؛ زیرا میدانیم دنیا باقی ماندنی نیست و تنها محلی برای عبور است.
انسان در دنیا همواره به دنبال آرامش بوده و برای رسیدن به آن هر تلاشی را متحمل شده است. آموزههای وحیانی نیز همواره دنبال به ارمغان آوردن آرامشی حقیقی برای انسان بوده است. در ادبیات دینی نیز راهکارهایی برای رسیدن به این آرامش مطرح شده است. بزرگترین راهکار را امام علی (علیه السلام) در حدیثی مطرح و معرفی کرده و فرمودند: « الرَّاحَةُ فِي الزُّهْد؛ الزُّهْدُ فِي الدُّنْيَا الرَّاحَةُ الْعُظْمَى[۱] آسایش در زهد است. زهد در دنیا آسایش و راحتی بزرگی است.» در این یادداشت به معناشناسی زهد و معرفی زهد از منظر قرآن و اهل بیت (علیهم السلام) میپردازیم و در انتها یک پرسش را پاسخ خواهیم داد.
زهد در لغت و اصطلاح
لغت زهد، را به معنای کمبودن چیزی و زهید را هم معنی ناچیز دانستهاند.[۲] طریحی نیز در معنای زهد، ترک کردن را هم در نظر داشته و گفته است: «زَهِدَ فی الشی ء بالکسر زُهْداً و زَهَادَةً بِمَعنى تَرکِه و أعْرض عنْه؛[۳]در چیزی زهد ورزید؛ آن را ترک نمود و از آن روی گردانید.» در معنای اصطلاحی این صفت، تعابیر مختلفی وارد شده است. مثلاً ابن سینا در بیان آن گفته: «المعرض عَن مَتَاع الدُنیَا وَ طَیِبَاتُها، یَخُصّ بَاسم الزاهد[۴] دوری کردن از کالای دنیا و خوشیهای آن، نشانه کسی است که زاهد است.» آیت الله خوئی نزدیک شدن و رغبت به آخرت را به تعریف ابن سینا اضافه کرده است[۵] و فیض کاشانی، برگرداندن میل و رغبت از چیزی به چیزی بهتر از آن را زهد دانسته است.[۶]
کج فهمیها از زهد، در همان صدر اسلام، باعث شد برخی، این لغت را نادرست بفهمند و آن را به معنای رهبانیت و دوری از اجتماع و ترک دنیا بگیرند، ازدواج نکنند و سر به بیابانها بگذارند؛ کاری که پیامبر (صلی الله علیه و آله) از آن نهی کردند و فرمودند: «لَا رَهْبَانِيَّةَ فِي الْإِسْلَامِ[۷] گوشه گیری در اسلام نیست.» بنابراین شناخت زهد حقیقی که مورد قبول اسلام باشد؛ باید سراغ قرآن و اهل بیت (علیهم السلام) رفت.
زهد در منظر قرآن و اهل بیت
امام علی (علیه السلام) زهد را در دو عبارت قرآنی دانسته و فرمودند: «الزُّهدُ كُلُّهُ في كَلِمَتَينِ مِنَ القُرآنِ، قالَ اللّه ُ تعالى: "لِكَيْلا تَأْسَوا عَلى ما فاتَكُمْ وَ لا تَفْرَحُوا بِما آتاكُمْ" فَمَن لم يَأسَ عَلَى الماضِي و لم يَفرَحْ بالاْتي فهُو الزاهِدُ[۸] همه زهد در دو جمله قرآن آمده است؛ خداوند متعال فرموده: تا بر آنچه از دستتان مىرود، اندوهگين نشويد و بر آنچه به دستتان مىآيد، شادمانى نكنيد» طبق این حدیث نورانی اگر انسان وقتی نعمتی به او میرسد، سرمست نشود و خودشیفتگی را رها کند؛ یک مرحله از زهد را انجام داده است و چنانچه در از دست دادن همان خوشیها، بیقراری نکرده و لب به شکوه بازنکند، نا امید هم نشود؛ زاهدی کامل و واقعی است. حضرت امیرالمؤمنین در حدیثی دیگر و در تعریف زهد، فرمودند: «الزاهِدُ فلا يَفرَحُ بِشيءٍ مِنَ الدنيا أتاهُ، و لا يَحزَنُ على شَيءٍ منها فاتَهُ [۹] زاهد کسی است که اگر به چيزى از دنيا دست يابد، شاد نمىشود و هرگاه چيزى از آن را از دست دهد، افسوس نمى خورد.»
امام علی (علیه السلام) زهد را منشأ آرامش دانستهاند. آرامشی که ناشی از مدیریت لحظههایی خاص در زندگی است و چه آرامشی بالاتر از اینکه دل فرد از حرص، طمع و دنیاپرستی دور باشد و رضایتمندانه زندگی کند؟
مگر میشود؟
از نظر برخی از افراد چنین کاری شدنی نیست. آنها این پرسش را مطرح میکنند که مگر چنین چیزی امکان دارد؟ آنها میگویند: آیا شدنی است که انسان چیزی را از دست بدهد و تأسف نخورد؟ یا چیزی را بدست بیاورد و شادمان نشود؟ در پاسخ باید گفت: چرا نشود؟
اگر عقیده انسان نسبت به دنیا، طبق جهانبینی الهی شکل یافته باشد و دنیا را محل امتحان الهی بداند؛ میداند که هر آنچه در دنیا رخ میدهد تنها و تنها وسیلهای برای آزمایش انسان است؛ موضوعی که خدا هیچکس را از آن مُعاف نکرده و فرموده است: «لَتُبْلَوُنَّ فِي أَمْوَالِكُمْ وَأَنْفُسِكُمْ[آلعمران/۱۸۶] قطعا در مالها و جانهايتان آزموده خواهيد شد.» در این آیه اعطاء جانها و ثروتها یا گرفتن آنها، به موازات یکدیگر، وسیله امتحان الهی ذکر شده و در آیهای دیگر دامنه امتحانات را اینگونه آمده است: «وَلَنَبْلُوَنَّكُمْ بِشَيْءٍ مِنَ الْخَوْفِ وَالْجُوعِ وَنَقْصٍ مِنَ الْأَمْوَالِ وَالْأَنْفُسِ وَالثَّمَرَاتِ وَبَشِّرِ الصَّابِرِينَ[بقره/۱۵۵] قطعا همه شما را با چيزي از ترس، گرسنگي، زيان مالي و جاني، و كمبود ميوه ها آزمايش ميكنيم و بشارت ده به استقامت كنندگان!»
وقتی چنین است و وقتی انسان میبیند با تأسف خوردن، آنچه از دست رفته، برگشتنی نیست؛ دیگر چرا تأسف بخورد یا زبان به شکوه و نالههای بیاثر بدهد؟! در مورد روی آوردن خوشیها نیز اینچنین است. هیچ خوشیای ماندنی نیست و در نهایت توسط مرگ از انسان گرفته میشود. اگر چنین است هیچ جایی برای سرمستی و شادمانی مفرط وجود ندارد.
کلام نهایی
زهد واقعی که مورد پسند قرآن و اهل بیت (علیهم السلام) است به معنای گوشه گیری و ترک دنیا نیست؛ بلکه عدم دلبستگی به دنیا، سرمست نشدن در برابر خوشیهای آن و تأسف نخوردن در مقابل از دست دادنیها برای درک معنای زهد و رسیدن به مقام زاهدین کافی است. به هر روی آن کسی که درک درست و جهانبینی صحیحی از دنیا داشته باشد؛ میداند غم و شادی هیچکدام پایدار نیست و در نهایت مرگ پایان دهنده همه چیز و پل عبور برای رسیدن به سرای باقی است و اگر چنین است چرا شادیها و غمها به گونهای مدیریت نشود که فرد از آنها توشهای برای آخرت خویش برچیند؟!
پینوشت
[۱] تصنيف غرر الحكم و درر الكلم، تميمى آمدى، ناشر: دفتر تبليغات اسلامی، قم، سال چاپ:۱۳۶۶، ص۲۷۶.
[۲] مقاییس اللغه، ابنفارس، ناشر: مکتب الاعلام الاسلامی، قم، سال چاپ: ۱۴۰۴ق، ج۳، ص۳۰.
[۳] مجمع البحرین، فخرالدین الطریحی؛ تحقیق احمد الحسینی، ناشر: مرتضوی، تهران،سال چاپ: ۱۳۷۵، ج۱، ص۵۹.
[۴] الاشارات و التنبیهات، ابنسینا، ناشر: بلاغه، سال چاپ: ۱۳۷۵، ج۳، ص۳۶.
[۵] منهاج البراعة، خویی، حبیبالله هاشمی، ناشر: المکتبة الاسلامیه، تهران، سال چاپ: ۱۳۹۸ق، ج۵، ص۳۲۶.
[۶] محجة البیضاء، فیض کاشانی ؛ تصحیح علیاکبر غفاری، ناشر: مؤسسه الاعلمی للمطبوعات، بیروت، سال چاپ: ۱۴۰۳، ج۷، ص۳۴۵.
[۷] دعائم الإسلام، ابن حيون، ناشر: مؤسسة آل البيت عليهم السلام، قم، سال چاپ: ۱۳۸۵ ق، ج۲، ص۱۹۳.
[۸] بحار الأنوار، مجلسى، محمد باقر بن محمد تقى، ناشر: دار إحياء التراث العربي، بیروت،سال چاپ:۱۴۰۳، ج۷۵، ص۷۱.
[۹] الأمالي، ابن بابويه، محمد بن على، ناشر: كتابچى، تهران، سال نشر۱۳۷۶، ص۳۴۴.