اولین اذان در اسلام

15:14 - 1395/10/13

خلاصه: اذان، یکی از نشانه‌ھای اسلام است و اولین موذن از ھمه بلال حبشی بود و وی از امر پیامبر اسلام (صلی اللہ علیه و آله و سلم) اذان گفته است.

اولین اذن

اولین کسی که اذان گفت و از جنس انسان بود، بلال بن رباح، معروف به بلال حبشی بود که بر روی خانه شخصی به نام زید بن ثابت این کار را انجام می داد، و اولین کسی که اذان گفت و از جنس فرشتگان بود، حضرت جبرئیل(عليه السلام) بود که در معراج برای نمازی که حضرت محمد(صلی اللہ علیه و آله و سلم) برپا کردند اذان گفت، آن مکان را بیت المعمور می‌گویند.
۱. تشریع اذان: یعنی زمانی که خداوند اذان را در قانون اسلام نافذ کرد و اذان گفته شد، آن اذان برای نماز صبح گفته شد یعنی گفتن اذان از نماز صبح آغاز شد.[۱]
۲. اولین کسی که اذان گفت: اگر یاد دادن اذان را اذان گفتن به حساب نیاوریم، اولین کسی که اذان گفت، نام وی بلال بن رباح حبشی بود.[۲]
در این مرحله، ذکر نکته زیر نیز لازم است؛
اولین اذان را جبرئیل(عليه السلام) در روی زمین گفته است و او از طرف خداوند در این کار مأمور بود، وقتی که سر مبارک رسول خدا(صلی اللہ علیه و آله و سلم) بر بالین امیرمؤمنان(عليه السلام) بود، رسول خدا(صلی اللہ علیه و آله و سلم) به امیرمؤمنان(علیه السلام) فرمود: ای علی! آیا آنچه جبرئیل گفت شنیدی؟ امام علی(علیه السلام) گفت: بله یا رسول اللہ(صلی اللہ علیه و آله و سلم)، فرمود: پس برو و به بلال یاد بده.[۳]
در این صورت، اولین آدمی که بر روی زمین اذان گفت امیرمؤمنان(عليه السلام) است؛ زیرا او به بلال یاد داده.
۳. اولین کسی که در آسمان اذان گفت، جبرئیل(عليه السلام) بود.[۴] که ظاهراً در زمانی بوده که رسول خدا(صلی اللہ علیه و آله و سلم) را به معراج بردند و در آن جا که جبرئیل اذان را و میکائیل اقامه را گفت.[۵]
اولین مکان‌هایی که اذان گفته شد:
اولین اذانی که به صورت رسمی گفته شد، مدینه بود. این اذان در خانه‌ای نزدیک مسجد النبی(صلی اللہ علیه و آله و سلم) بود که نام صاحب آن خانه زید بن ثابت بود و این خانه از خانه‌ھای دیگر طولانی‌ترین خانه‌ بود. پس بلال روی آن اذان می‌گفت. وقتی مسجد را بنا نهادہ شد پس از آن در پشت بام مسجد اذان می‌گفتند.[۶]
اولین اذانی را که جبرئیل گفت، در آسمان، در مکانی به نام بیت المعمور بود.[۷]

۔۔۔۔۔۔۔۔۔۔۔۔۔۔۔۔۔۔۔۔۔۔۔۔۔۔۔۔۔۔۔۔۔۔۔۔۔۔۔۔
منابع:
[۱] حقی بروسوی، اسماعیل، تفسیر روح البیان، ج ۸، ص ۲۶۱، ناشر، دارالفکر.
[۲] ابن اثیر، اسدالغابة، ج ۱، ص ۲۴۳، بیروت، دارالفکر، چاپ ۱، ۱۴۰۹ق؛ ابن حجر، عسقلانی، الاصابة، ج ۱، ص ۹۷، دارالکتب العلمیة، چاپ ۱، ۱۴۱۵؛ البلاذری، انساب الاشراف، ج ۱، ص ۱۸۷، بیروت، دارالفکر، چاپ ۱، ۱۴۱۷ق؛ مقریزی، امتاع الاسماع، ج۹، ص ۹۶، تهران، دارالکتب العلمیة، چاپ ۱، ۱۴۲۰ق؛ ابن کثیر، البدایة و النهایة، ج ۵، ص ۶۳۳۳، بیروت، دارالفکر، چاپ ۱، ۱۴۰۷ق؛ شیخ صدوق، تهذیب، ج۲، ص ۲۸۴، تهران، دارالکتب العلمیة، ۱۳۶۵ه؛ مجلسی، محمد باقر، بحارالانوار، ج ۲۲، ص ۲۴۸، لبنان، موسسة الوفاء، ۱۴۰۹ق.
[۳] شیخ صدوق، تهذیب، ج ۲، ص ۲۷۷؛ عاملی، حر، وسائل الشیعة، ج ۵، ص ۳۶۹، قم، آل البیت، ۱۴۰۹ق؛ کلینی، یعقوب، کافی، ج۳، ص ۳۰۲، دارالکتب الاسلامیة، تهران، ۱۳۶۵ه.
[۴] صالحی شامر، سبل الهدی، ج ۳، ص ۳۵۸، تهران، دارالکتب العلمیة، چاپ۱، ۱۴۱۴ق؛ ثعلبی نیشابوری، الکشف والبیان عن تفسیر القرآن، ج ۴، ص ۸۳، لبنان، دارالاحیاء التراث العربی، ۱۴۲۲ق.
[۵] وسائل الشیعة، ج ۵، ص ۴۲۰؛ مجلسی، محمد باقر، بحارالانوار، ج ۱۸، ص ۳۵۰.
[۶] تفسیر روح البیان، ج۸، ص۲۶۱، بیروت، دارالفکر.
[۷] ھمان.

کلمات کلیدی: 

Plain text

  • تگ‌های HTML مجاز:
  • آدرس صفحات وب و آدرس‌های پست الکترونیکی بصورت خودکار به پیوند تبدیل می‌شوند.
  • خطوط و پاراگراف‌ها بطور خودکار اعمال می‌شوند.
9 + 8 =
*****