آثار محی الدین بن عربی در مورد مهدویت و امام زمان(ع)

15:44 - 1396/02/17

-محی الدین، فیلسوف و متکلم و عارف بزرگ اهل سنت، در آثار خویش به دفعات، از اندیشه مهدویت سخن به میان آورده و حتی چندین کتاب مستقل در این زمینه تالیف کرده و در آن‌ها مقام شامخ خاتم الاولیا حضرت صاحب العصر و الزمان(علیه‌السلام) را تبیین کرده است.

آثار محی الدین در زمینه مهدویت

«محمّد بن علی بن محمّد ابوبکر حاتمی طائی اندلسی» معروف به «محی الدين ابن عربی» فيلسوف، متصوف و متکلم اهل سنّت است در منطقه مرسيه در اندلس متولد شد و در دمشق استقرار پيدا کرد و در سال 638 هجری وفات يافت. او یکی از عالمان کثیر التألیف اهل سنت و يكی از پركارترين مؤلفان سراسر تاريخ جهان اسلام به شمار می‌رود که از این‌رو جایگاه بسیار ویژه‌ای در میان اهل سنت دارد. گرچه تعداد مولفات وی هنوز به طور دقیق مشخص نیست، ولی خود او طی اجازه‌ی روايت كتبش به الملك المظفر ايوبی در سال 632ق از 290 نوشته خود نام برده است.[1] در فهرست‌ دیگری‌ که‌ ابن‌ عربی‌ بنا بر درخواست‌ یکی‌ از یارانش‌ تهیه‌ کرده‌ است‌، از ۲۵۱ اثر خود نام‌ می‌برد.[2] اما کامل‌ترین‌ فهرست از آثار شیخ محی الدین‌ که‌ تاکنون‌ در دست است عثمان یحیی به‌ شیوه‌ای‌ پژوهش‌گرانه‌، در کتاب‌ «تاریخ‌ و طبقه‌بندی‌ آثار ابن‌ عربی‌» گرد آورده است که در آن‌جا‌ بیش‌ از ۸۰۰ عنوان نوشته را برای ابن‌ عربی‌ ذکر می‌کند.[3]

محی الدین، از آن‌رو که سرآمدِ عرفای اهل سنت است، نقش بسیار پررنگی را در جهت‌دهی عرفان و اندیشه‌های عرفانیِ پس خود ایفا کرده، تا جایی که تنها بر کتاب فصوص الحکم وی، بیش از صد و بیست شرح و تعلیقه نوشته شده است.[4]
از میان کتاب‌های وی دو کتاب از همه مشهورتر است: کتاب الفتوحات المکیه و فصوص الحکم.

محی الدین و تبیین اندیشه مهدویت
محی الدین، بزرگ عارف اهل سنت، یکی از اندیشه‌هایی را که در آثار خود به خوبی پرورانده، اندیشه مهدویت است. رویکرد وی در مهدویت بر خلاف رویکرد مشهور اهل سنت در حوزه مهدویت است.
گرچه اهل سنت اصل مهدویت را پذیرفته‌اند، ولیکن معتقدند که مهدی موعود از نسل امام حسن مجتبی(علیه‌السلام) است که هنوز متولد نشده و در آخر الزمان متولد خواهد شد.[5] به همین‌خاطر مشهور اهل سنت اعتقاد شیعیان در حوزه مهدویت و تعیین مصداق مهدی موعود در حضرت ولی عصر(عجل‌الله‌تعالی‌فرجه‌الشریف) را نمی‌پذیرند و حضرت حجه بن الحسن(علیهماالسلام) را به عنوان قائم آل محمد و مهدی موعود قبول ندارند؛ چراکه طبق نظر مشهور اهل سنت، اعتقاد بر این است که ایشان، وفات یافته و نمی‌تواند مهدی باشد. اما درست برخلاف عقیده‌ی مشهور اهل سنت، محی الدین بن عربی دقیقا به همان عقیده‌ای  که شیعه در حوزه مهدویت و مصداق مهدی موعود قائل است، معتقد گشته و می‌گوید: «مهدی موعود از نسل امام حسین بن علی بن ابی طالب(علیهماالسلام) و فرزند امام حسن عسکری(علیه‌السلام) است که هم‌اکنون نیز در قید حیات مادی، ولی محجوب، غائب و پنهان از دیدگان خلق است و خود مدعی است که بارها با ایشان ملاقات کرده که ما در دو مقاله پیشین، دیدگاه او را در این‌باره تبیین و تحلیل کردیم.»[6]

محی الدین در میان آثار بسیاری که از خود بر جای گذاشته، این اندیشه خویش در حوزه مهدویت و خاتمیت ولایت را به خوبی طرح و بحث کرده است. چنان‌که وقتی به دو کتاب مشهور محی الدین _ یعنی فصوص الحکم و فتوحات مکیه _ بنگریم می‌بینیم که بارها از مهدویت و تبیین مقام ختم‌الولایه و تعیین خاتم الاولیا، سخن به میان آورده و حتی باب‌هایی از فتوحات مانند باب 336 را به مهدویت اختصاص داده است.
اما او آثار مستقلی نیز در این حوزه نگاشته است مانند:

1. «شق الجیب»[7]
برای این کتاب عناوین دیگری نیز ذکر شده است مانند: «درّ الدرر»، «بدر الدرر»، «كتاب شق الجيب بعلم الغيب بكن و يكون و درّ الدرر»، «درّ الدرر فى معرفة العالم الأكبر»، «شق الجيب و رفع حجاب الريب فى إظهار أسرار الغيب».[8]
علامه حسن زاده در مورد این کتاب می‌گوید: «محی الدین رساله شق‏ الجيب‏ را به‌خصوص درباره حضرت مهدى(عليه‌السلام) و در بودِ آن جناب و غیبت وی نوشته است.»[9]

سبك نگارش رساله شق‏‌الجیب، رمزگونه می‏‌باشد؛ چنان‌كه ابن‏‌عربی در آغاز آن آورده است: «این رساله از علومی است كه جز بر صاحبان آن علم، واجب است پوشیده بماند».[10] سپس در جای دیگر کتاب می‏‌گوید: «خواستم آن‌چه را كه گاهی آشكار می‏‌كنم و گاهی پنهان، در این كتاب قرار دهم كه مرتبه نخست آن، این است كه این نسخه انسانیت مقام انبیاست و مرتبت دوم آن، مقام امام مهدی، منسوب به دختر نبی اكرم است».[11]

2. «عنقاء الـمُغرِب فی ختم الاولیاء و شمس المَغرب»[12]
این کتاب با عناوین دیگری نیز شناخته می‌شود: «سدره المنتهى و سر الأنبياء»، «نغمات الأفلاك أو السر المكتوم» «الوعاء المختوم‏ على السر المكتوم»، «البحر المحيط الذی لا يسمع لموجه غطيط»؛ «سر المكتوم»، «كتاب الكشف و الكتم فی معرفة الخليفة و الختم».[13]
مرحوم آیت‌الله سید جلال الدین آشتیانی در مورد عنقاء مغرب یا اسم دیگرش «الوعاء المختوم علی السّر المكتوم» می‌گوید این کتاب از بهترین آثار عرفانی در تمام دوران عرفان می‏‌باشد و مؤلف عظیم آن، آن را در شؤون ختم ولایت مطلقه محمدیه مهدی موعود(عجل‌الله‌تعالی‌فرجه‌الشریف) و نحوه‌ی ظهور آن حضرت تألیف نموده است.[14]

ابن‏ عربی در این كتاب در تبیین و توضیح خصایص و شروط و كمالات خاتم الولایه، به نقل امتیازاتی می‏‌پردازد كه آن‌ها را جز در شخص قائم آل محمد(صلی‌الله‌‌علیه‌وآله) و امام دوازدهم شیعیان نمی‌‏توان یافت. وی در آخر همان كتاب به تعیین صریح خاتم الاولیا پرداخته و می‏‌گوید: «فَاِنّ الإمام المهدی، المنسوب الی بیت النّبی؛ بدون تردید، امام مهدی، به خاندان نبی اكرم منسوب است».[15] و چنانکه در مقاله «اذعان محی الدین بن عربی به حیات امام زمان» به طور مستند بیان کردیم مقصود وی از «امام مهدی» حضرت حجت محمد بن الحسن العسکری(علیهماالسلام) است.

3. قصيده فى حق المهدى‏
این نسخه خطی که عثمان یحیی آن را فهرست کرده است قصیده‌ای است طولانی که در آن به حیات حضرت مهدی(علیه‌السلام) و شخصیت حضرت و فتنه‌های عصر ظهور و غیبت پرداخته است.[16]

صلوات خاصه محی الدین بر امام زمان(علیه‌السلام)
محی الدین بن عربی رساله‌ای مختصر به نام «مناقب» دارد که با نام «رسالة فی الصلاة علی النبی و الائمة الاثنی عشر» و یا «صلوات محی الدین» نیز شناخته می‌شود. وی در این رساله مختصر، به بیان مقام شامخ چهاره معصوم و فرستادن درود و صلوات بر ایشان پرداخته است که اگر کسی محی الدین و مذهب او را نشناسد بی شک حکم می‌‌کند که گوینده‌ی این سخنان ناب، قطعا شیعه دوازده امامی است. و از آن‌رو که رساله مناقب، حاوی عبارات بلند عرفانی است چندین شرح تاکنون بر این رساله نوشته شده است که از جمله می‌توان به شرح مناقب عالم شیعی سید محمد صالح موسوی خلخالی(م1306ق) اشاره کرد.

محی الدین در مناقب اهل بیت(علیهم‌السلام) می‌گوید: «اللّهمّ انّى اشهدك انّ هؤلاء اهل بيت الرّسالة و مختلف الملائكة و مهبط الوحي و خزّان العلم و منتهى الحكمة و معادن الرّحمة و اصول الكرم و قادة الامم‏ و عناصر الأبرار و دعائم الأخيار و أبواب الإيمان و اصفياء الرّحمن و سلالة خيرة النّبيّين و خلاصة عترة صفوة المرسلين صلوات اللّه و سلامه عليه و عليهم اجمعين‏». این عبارات مناقب، یادآور زیارت جامعه کبیره است. محی الدین در انتهای رساله، در منقبت و صلوات بر حضرت حجت(علیه‌السلام) چنین می‌گوید: «...و علی سرّ السّرائر العلیة و خفی الارواح القدسیة معراج العقول موصل الاصول قطب رحی الوجود مرکز دائرة الشهود کمال النّشاة و منشأ الکمال جمال الجمیع و مجمع الجمال الوجود المعلوم و العلم الموجود المائل نحوه الثابت فی الابود المحاذی للمرآت المصطفویة المتحقق بالاسرار المرتضویة و المترشح بانوار الالهیة و المربی بالاسرار الربوبیة فیاض الحقایق الوجودیة قسّام الدّقایق الشّهودیة الاسم الاعظم الالهی الحاوی للنشآت الغیر المتناهی غوّاص یم الرّحمانیة مسلک الآیاء الرحیمیة طور تجلی الالوهیة نار شجرة النّاسوتیة ناموس اللّه الاکبر غایة البشر اب الوقت مولی الزّمان الذی هو للخلق امان ناظم مناظم السّر و العلن ابی القاسم م‌ح‌م‌د بن الحسن صلوات اللّه وسلامه علیهم اجمعین».[16]

ترجمه متن: «[ستايش و سپاس پاينده از حقائق مجرده و حاملين عرش بر آن حقيقت مضمر و نور مستتر الهى باد] كه حقيقت اسرار والاست و باطن ارواح قدسيه، ادراك كنه ذاتش معراج عقول بشريه است و او خود رساننده فروع بر اصول نظريه، محور آسياب وجود و مركز دايره شهود، كمال عالم طبيعت و منشأ هرگونه كمال و نهايت جمال همه عوالم و مجمع هر نوع جمال، وجود معلوم و علم موجود است كه مایل است‏ به جانب او، هر آن‌‏كس كه ثابت است در دهر، و حقيقت ذات شريفش روبری آئینه مصطفى و متحقق به اسرار مرتضوى و تراونده به انوار الهی و تربيت‏شده با اسرار ربوبيت، افاضه‌کننده و بخشايش‌گر حقايق وجودی، قسمت‌کننده‌ی دقايق شهودی، و اسم اعظم الهى و داراى عوالم غير متناهى، غواص درياى رحمانيه و ناظم نعمات رحيميه، طور تجلى الوهی و آتش درخت ناسوتی، ناموس اكبر الهى و نهايت امكان بشريت، صاحب وقت و مولاى زمان، ناظم عالم امكان، مايه آسايش و امان، ابو القاسم م‌ح‌م‌د بن حسن عليه و على آبائه الصلاه و السلام».

عبارات بلند محی الدین را در وصف و منقبت حضرت مهدی(علیه‌السلام) دیدیم و اگر نتوانیم محی الدین را شیعه خالص دوازده امامی بدانیم، او قطعا یک سنّی دوازده امامی خواهد بود.
محی الدین به واسطه پذیرش اصل ولایت _ که نزد اکثر عرفا امری پذیرفته شده است _ و نیز پذیرش این اصل که در هیچ عصری، زمین و زمان از وجود انسان کامل و خلیفه الله و ولیّ الله الاعظم خالی نخواهد بود به وجود مبارک حضرت بقیة الله الاعظم معتقد شده و همانند آنچه که شیعه درباره حضرتش قائل است او نیز قائل گشته و از همین‌رو در جای جای آثار خویش از مقام شامخ خاتم الاولیا صاحب العصر و الزمان(علیه‌السلام) سخن به میان آورده است و حتی کتب مستقلی را در این جهت تالیف کرده است.

________________________
پی‌نوشت: 
[1]. صورة اجازة من‌ الشیخ‌ الاکبر، محی الدین محمد ابن‌ عربی‌، الاندلس‌، ص۲۲۱ - ۱۲۸،
[2]. ابن‌ عربی‌، فهرست‌ مؤلفات‌، به‌ کوشش‌ ابوالعلاء عفیفی‌، کلیة الاداب‌، دانشگاه‌ اسکندریه‌، ۱۹۵۴م‌، شم ۸، ص ۱۹۳-۲۰۷،
[3]. هزار و يك نكته‏، حسن علامه حسن زاده آملى‏، تهران، مركز نشر فرهنگى رجاء، چاپ پنجم‏، 1365ش، نکته 590، ص336.
[4]. عثمان یحیی، برای فصوص الحکم، حدود 122 شرح و تعلیقه را احصاء کرده است.
[5]. أسمى المطالب في سيرة أمير المؤمنين علي بن أبي طالب رضي الله عنه، عَلي محمد محمد الصَّلاَّبی، الإمارات، الشارقة، مكتبة الصحابة، 1425ق-2004 م، ج2، ص990؛/ و همو، دولة الموحدين، عمان، دار البيارق للنشر، ص39.
[6]. ر.ک: اذعان «محی الدین بن عربی» به حیات امام زمان؛ و ملاقات‌های محی الدین بن عربی با امام زمانِ شیعیان.
[7]. این کتاب با این عنوان «کتاب‌ شق‌ الجیب‌ فی‌ اسرار حروف‌ علم‌ الغیب‌«، در مجموعة الرسائل‌ الالهیة، در قاهره‌، به سال ۱۳۲۵ق‌ چاپ شده است. این کتاب در کتاب «الشجرة النعمانية بشرح صدر الدين القونوى‏» با تحقیق عاصم ابراهيم الكيالى الحسينى الشاذلى الدرقاوى‏، در انتشارات دارالکتب العلمیه بیروت به سال 1425 از ص61 به بعد آمده است.
[8]. مؤلفات ابن عربى تاريخُها و تصنيفُها، عثمان يحيى و احمد محمد الطيب‏، مصر، الهيئة المصرية العامة للكتاب‏، چاپ اول، 2001م،‏ ص394.
[9]. هزار و یک نکته، پیشین، نکته631، ص388، و نکته 797، ص634.
[10]. محی الدین ابن‏ عربی، حجاب هستی (چهار رساله)، رساله شق‏الجیب، مترجم: گل بابا سعیدی، تهران، ص127.
[11]. همان، ص161.
[12]. این کتاب با عنوان «عنقاء مُغرب‌ فی‌ معرفة ختم‌ الاولیاء و شمس‌ المغرب»‌، در قاهره‌، در سالهای ۱۳۳۲، ۱۳۵۳، ۱۳۷۳ق‌، و نیز۱۹۷۰م‌، به چاپ رسیده است.
[13]. مؤلفات ابن عربى تاريخُها و تصنيفُها، پیشین، ص419.
[14]. ر.ک: به مقدمه استاد سید جلال الدین آشتیانی بر "تفسیر فاتحه الكتاب" از مولفی ناشناخته، تهران، انجمن اسلامى حکمت و فلسفه ایران، 1402ق-1360ش.
[15]. عنقاء مغرب فى ختم الاولياء و شمس المغرب‏، محيى الدين بن عربى‏، محقق و مصحح: عاصم ابراهيم الكيالى الحسينى الشاذلى الدرقاوى‏، بیروت، دار الكتب العلمية، 1426ق‏، ص93.
[16]. مؤلفات ابن عربى تاريخُها و تصنيفُها، پیشین، ص515.
[17]. شرح مناقب محيى الدين عربى‏، صالح موسوى خلخالى‏، ‏تهران‏، كتابخانه خورشيد، چاپ اول، 1322ش‏، ص335-336.

محی الدین بن عربی، عارف بزرگ اهل سنت که در زمینه عرفان نظری و فلسفه و علم کلام در فضای جهان اسلام تاثیرگذار بوده در میان اهل سنت از جایگاه والایی برخوردار است به طوری که همواره مخالفان و موافقان او، به تحلیل و بررسی اندیشه‌های وی پرداخته‌اند. یکی از اندیشه‌هایی که محی الدین به طور گسترده به آن پرداخته اندیشه مهدویت و ختم ولایت است. او بر خلاف اکثریت اهل سنت، مصداق مهدی موعود را شخص حضرت حجة بن الحسن العسکری(علیهماالسلام) می‌داند و در جای جای آثار خود به تبیین مقام خاتم الاولیاء و شخصیت حضرت مهدی(علیه‌السلام) و یاران ایشان و نیز عصر ظهور و فتنه‌های آخر الزمان پرداخته است [مانند باب 366 کتاب فتوحات مکیه و چند فص از کتاب فصوص الحکم] و حتی کتب مستقلی را در این باره به رشته تحریر در آورده است که از کتب به جای مانده از ایشان می‌توان سه کتاب را نام برد: کتاب شق الجیب، عنقاء المغرب، و قصيدة فى حق المهدى‏.

Plain text

  • تگ‌های HTML مجاز:
  • آدرس صفحات وب و آدرس‌های پست الکترونیکی بصورت خودکار به پیوند تبدیل می‌شوند.
  • خطوط و پاراگراف‌ها بطور خودکار اعمال می‌شوند.
4 + 3 =
*****