در مورد علامه اقبال‏ توضیح دهید

08:59 - 1400/03/19

علامه اقبال، اندیشمند، عارف و شاعر شهیر پاکستانى، از پیشگامان نهضت بازگشت به خویشتن فرهنگى و از احیا گران اندیشه توحیدى است و تمایل او نسبت به اهل بیت از سروده‏ هایش مشخص است.

علامه اقبال، اندیشمند، عارف و شاعر شهیر پاکستانى، بحق از مفاخر عالم اسلام در قرون معاصر است. این متفکر بزرگ از پیشگامان نهضت بازگشت به خویشتن فرهنگى و از احیا گران اندیشه توحیدى است. اقبال در اشعار خود از خاندان وحى یاد کردهایى دارد و تمایل او نسبت به اهل بیت نکته‏اى است که به سادگى از سروده‏هایش مشخص مى‏گردد. وى در اشعار خود به نهضت خون رنگ عاشورا، علل و انگیزه‏ها، اهداف و دستاوردها و پى‏آمدهاى آن اشاراتى دارد. در مثنوى رمز بیخودى از حسین (ع) و نهضت خونینش سخن گفته و در معنى حریت اسلامى و سیر حادثه کربلا به گفتگو نشته است:
مریم از یک نسبت عیسى عزیزاز سه نسبت حضرت زهرا عزیزنور چشم رحمت للعالمینآن امام اولین و آخرین‏بانوى آن تاجدار هل اتىمرتضى، مشکل‏گشا، شیر خدامادر آن مرکز پرگار عشق‏مادر آن کاروانسالار عشق‏آن یکى شمع شبستان حرمحافظ جمعیت خیر الامم‏و آن دگر مولاى ابرار جهانقوت بازوى احرار جهان‏در نواى زندگى سوز از حسین‏اهل حق، حریت‏آموز از حسین‏هر که پیمان با هو الموجود بست‏گردنش از بند هر معبود رست‏مؤمن از عشق است و عشق از مؤمن است‏عشق را ناممکن ما ممکن است‏عقل را سرمایه از بیم و شک استعشق را عزم و یقین لاینفک استعقل گوید شاد شو، آباد شوعشق گوید بنده شو آزاد شوعشق را، آرام جان حریت است‏ناقه‏اش را ساربان حریت است‏ (1)
در نگاه اقبال حسین (ع) حماسه ستیز عشق با عقل و هوس است:
آن شنیدستى که هنگام نبردعشق با عقل هوس‏پرور چه کردآن امان عاشقان پور بتول‏سرو آزادى زبستان رسول‏اله اله باى بسم‏اله پدرمعنى ذبح عظیم آمد پسر (2)
ستیز هابیل و قابیل، موسى و فرعون، مسیح و قیصر، محمد و ابولهب، و حسین و یزید همه و همه حلقه‏هایى است از زنجیره ستیز حق و باطل، که از بدایت تاریخ تا نهایت آن گسترده است. حقیقت، از خون بزرگ مردانى چونان حسین حیات مى‏گیرد و باطل بقاى خود را وامدار بقاى یزیدیان است. در فلسفه اقبال، این تضادها و درگیریها در نهایت به سود نیروهاى حق جو و عدالت خواه پایان خواهد یافت و سامرى باطل، سرانجام داغ ماتم بر دل، در زیر پاى موسى شکسته و در قربانگاه عشق، سربریده خواهد شد.
موسى و فرعون و شبیر و یزید
این دو قوّت از حیات آمد پدید
اقبال براى مطالعه عاشورا و بهتر نگریستن به آن، از خلافت اسلامى و پیامبر (ص) آغاز مى‏کند. او بدین نکته اذعان دارد که خلافت اسلامى لااقل بعد از امام على بن ابیطالب (ع) رشته از قرآن گسیخته و راه بر کژ راهه برده است. ثمره این حاکمیت سیاسى از قرآن گسسته چیست؟
اقبال اعتقاد بر آن دارد که جدایى دین از سیاست دستاوردى جز زهر در کام آزادى‏ ریختن ندارد. آزادى در نگاه اقبال تنها در سایه پیوند دین و سیاست ممکن است و لاغیر. نهضت خونین اباعبداللّه (ع) همچون سحابى که آزادى مى‏بارد و عشق مى‏پرورد و رودى است که از هر کجا که مى‏گذرد جوانمردى را از خاک برمى‏انگیزد. حسین بن على (ع) در نگاه اقبال تبلور عینى و عینیت متبلور شعار اساسى توحید - لا اله الا اللّه - است.
چون خلافت رشته از قرآن گسیخت‏حریت را زهر اندر کام ریخت‏خواست آن سر جلوه خیر الاممچون سحاب قبله باران در قدم‏بر زمین کربلا بارید و رفتلاله در ویرانه‏ها کارید و رفت‏تا قیامت قطع استبداد کردموج خون او چمن ایجاد کردبهر حق در خاک و خون غلطیده استپس بناى لا اله گردیده است‏ (3)
عده‏اى از محققان برآن‏اند که امام به انگیزه حکومت و با عدم علم به شهادت پا به کربلا نهاد، بنابراین شهادت هدف نبوده است. در مقابل این دیدگاه، نظریه دیگرى وجود دارد که هدف نهایى امام (ع) را شهادت و رسوا نمودن رژیم اموى به وسیله بذل خون مى‏داند. اندیشمندان و صاحب نظرانى که به این نظریه معتقدند برآن‏اند که امام با آگاهى به شهادت پاى به سرزمین کربلا نهاده است و شهادت انتخاب حسین بن على است. شهادت سلاحى است که سالار شهیدان تاریخ براى مبارزه با رژیم یزیدى آگاهانه آن را برگزیده است. اقبال از زمره اندیشمندانى است که بدین نظریه باور دارند. او در اثبات نظر خویش به نحوه حرکت امام از مکه اشاره مى‏کند؛ خروج دسته جمعى و پر سر و صدا، تعداد کم نفرات، همراه بودن زنان و کودکان، ادامه راه با وجود خبردار شدن از شهادت مسلم - فرستاده امام به کوفه -، اعلام متوالى این مطلب که این کاروان به سوى شهادت مى‏رود و...
اقبال هدف سید الشهدا را حفظ عزت مسلمین و حراست از مرزهاى حماسه جاوید مى‏داند:
مدعایش سلطنت بودى اگرخود نکردى با چنین سامان سفردشمنان چون ریگ صحرا لاتعددوستان او به یزیدان هم عددسرّ ابراهیم و اسماعیل بودیعنى آن اجمال را تفصیل بودتیغ بهر عزت دین است و بس‏مقصد او حفظ آیین است و بس‏ما سوى اله را مسلمان بنده نیست‏پیش فرعونى سرش افکنده نیست‏خون او تفسیر این اسرار کردملت خوابیده را بیدار کردتیغ لا چون از میان بیرون کشیداز رگ ارباب باطل خون کشیدنقش اله اللّه بر صحرا نوشت‏سطر عنوان نجات ما نوشت‏رمز قرآن از حسین آموختیمزآتش او شعله‏ها اندوختیم‏تار ما از زخمه‏اش لرزان هنوزتازه از تکبیر او ایمان هنوزاى صبا اى پیک دور افتادگان‏اشک ما بر خاک پاک او رسان‏ (4)
------------------------------------------------------------------------------------------------------------
(1) - دیوان اشعار، اقبال لاهورى، ص 103.
(2) - همان، ص 74.
(3) - همان.
(4) - همان، بر گرفته از روزنامه جمهورى اسلامى، شماره 1351 - 20 مهر 1366.

برگرفته از مرکز ملی پاسخگویی به سوالات دینی

Plain text

  • تگ‌های HTML مجاز:
  • آدرس صفحات وب و آدرس‌های پست الکترونیکی بصورت خودکار به پیوند تبدیل می‌شوند.
  • خطوط و پاراگراف‌ها بطور خودکار اعمال می‌شوند.
2 + 16 =
*****

با عضویت در خبرنامه مطالب ویژه، روزانه به ایمیل شما ارسال خواهد شد.