بلا راهی برای شناخت نقاط ضعف و رشد معنوی

10:05 - 1400/09/14

از دیگر ثمرات بلا و امتحان نمایان شدن ظرفیت و نقاط ضعف ما در اتفاقات و حوادث گوناگون است. که اگر ما روحیه بلا پذیری را در خود تقویت نکنیم، نمی توانیم رشد معنوی و تربیتی خوبی داشته باشیم.

خاصیت بلا

بلا راهی برای شناخت نقاط ضعف و رشد معنوی

از دیگر برکات بلا و امتحان، شناخته شدن نقاط ضعف انسان ها است. زیرا در امنیت و آسایش کاستی های ما شناخته نمی شود و نیاز به سختی و رنج تا مشخص شود چقدر ضعف و کمبود های اخلاقی یا اعتقادی داریم.
خداوند در قرآن می فرماید:«إذَا مَسَّهُ الشَّرُّ جَزُوعاً [معارج/20] زمانی که شری به او می رسد، جزع و بی تابی می کند.» خوب قطعا ما نقاط ضعفی زیادی داریم که تا در مشکلات با آنها مواجه نشویم، به آنها پی نمی بریم. خداوند هم با روش تربیتی خود رنج هایی را در مسیر ما قرار می دهد، تا ما زودتر به این ضعف ها پی ببریم و در صدد ترمیم و بهبود آنها برآییم.
خداوند حتی در مورد پیامبرانش هم این گونه عمل کرده؛ مثلا حضرت یونس را به خاطر یک عجله در خارج شدن از میان قومش و نا امیدی از هدایت آنها در شکم ماهی گرفتار کرد.[1]
امام حسین(علیه السلام) در دعای عرفه ازخداوند می خواهند: «أَوْقِفْنِي عَلَى مَرَاكِزِ اضْطِرَارِي‏ [2] مرا به نقاط اضطرارم آگاه فرما.» یعنی ما باید برای رشد و ارتقاء دنبال این باشیم که خداوند بر اساس حکمت و شناختش از بندگان در قالب های مختلف مثل بلا و امتحان، نقاط ضعف ما را برایمان آشکار کند. مثلا در مورد افراد پشت کنکوری، می بینیم تا آخر سال، امتحان های دوره ای فراوانی دارند تا اشکالات آنها مشخص شود و بتوانند نقاط ضعف را بر طرف کنند. لذا امام علی (علیه السلام) هم در کلامی نورانی می فرمایند: «در دگرگونی روزگار و فراز و نشیب های روزگار، گوهر مردان شناخته می شود.»[2] پس برای شناخت نیاز به مشکلات هست و ما نباید از این امتحانات و گرفتاری ها فرار کنیم یا جزع و فزع کنیم، بلکه باید بلا پذیر باشیم.
در احوالات امام خمینی(رحمة الله علیه) داریم: «که وقتی حاج احمد خبر شهادت آقا مصطفی را با گریه به امام می دهند، ایشان  نه گریه می کنند و نه واکنش خاصی دارند و فقط سه مرتبه لاحول و لا قوة الا بالله العلی العظیم و سه مرتبه انا لله و انا الیه راجعون گفتند و در تشییع جنازه هم  امام رسمش این بود که 5 دقیقه قبل از تشییع جنازه می‏ رفت و در جمع تشییع‏ کنندگان حضور پیدا می ‏کرد سپس مسافتی را بین پنجاه تا صد متر به عنوان تشییع دنبال جنازه می‏ رفت و بعداً از تشییع ‏کنندگان جدا می‏ شد و به منزل بر می‏ گشت. آن روز برای فرزندش هم همین کار را کرد، یعنی هیچ تفاوتی قائل نشد.»[4]

پی نوشت:
[1]. اسلام کوئست.
[2]. ابن طاووس، على بن موسى،  إقبال الأعمال، تعداد جلد: 2، ناشر: دار الكتب الإسلاميه‏، مكان چاپ: تهران‏‏، ج1، ص349.
[3]. «فی تَقَلّبِ الاَحوال عُلِمَ جَواهِرُ الرِجال» نهج البلاغه، سید رضی، حکمت 208.
[4]. پرتابل امام خمینی.

Plain text

  • تگ‌های HTML مجاز:
  • آدرس صفحات وب و آدرس‌های پست الکترونیکی بصورت خودکار به پیوند تبدیل می‌شوند.
  • خطوط و پاراگراف‌ها بطور خودکار اعمال می‌شوند.
3 + 1 =
*****