میترسم عشقم بهش واقعی باشه

سلام 

سلام من یک پسر 21 ساله هستم. دو سال پیش عاشق دختری شدم که از نظر مالی و فرهنگی هم سطح بودیم البته از فامیل بود. خیلی دوستش داشتم.
بالاخره موضوع را به او گفتم که دوستش دارم او هم قبول کرد. بعد از یک مدت رابطه ما با هم خراب شد من هم قانع شدم که مال هم نیستیم. تو این مدت هم، با دختر های دیگر رابطه داشتم ولی هنوز از دلم نرفته است؛ نمی دانم چرا؟ ما با هم به توافق نرسیدیم و فهمیدیم که مال هم نیستیم ولی باز هم یک حسی به او دارم. می ترسم که عشق باشد!
یک مدت گذشت ندیدمش و آرام شدم ولی دیروز دوباره در خیابان دیدمش الان بدجوری بهم ریختم. همۀ آن دخترهایی که با آنها رابطه داشتم یک طرف این دختر یک طرف. الان خیلی دلم گرفته است و نمی دانم چه کار کنم؟ ازدواجمان منتفی است ولی میترسم عشقم به او واقعی باشد و تا آخر عمرم  بخاطر این عشق در عذاب باشم مثل الان که دارم داغان می شوم.  فکر می کنم او من را کاملا فراموش کرده است؛ قیافه اش که اینجوری نشان می داد. تو رو خدا راهنمایی ام کنید؟

پاسخ

سلام
جدای از عشقی که به طرف دارید باید ببینید آیا شما باهم تناسب لازم فکری، اعتقادی، اخلاقی و رفتاری را دارید یا نه؟ اگه منظور شما از اینکه می گویید "من می دانم مال هم نیستیم" این است که با هم تناسب ندارید که باید بپذیرید که این ازدواج مناسبی نیست. اما اگر صرفا به خاطر مخالفت طرف است، باید ببینید علت مخالفت آن دختر چیست؟ اگه علتش این است که کلا از شما خوشش نمی آید و فکر می کنید به هم نمی خورید که خب پیگیری شما بی فایده است. ولی ممکنه علت مخالفت ایشان به این خاطر باشد که شما خودت اقدام کردی و به او پیشنهاد دوستی دادی و با این کارت نتونستی اعتماد او را جلب کنی.
اگه واقعا می دونی به هم می خورید و می خوای به ایشان برسی، راهش این است که از طریق خانواده اقدام کنی و بروی خواستگاری او. اینجوری علاوه بر اینکه حسن نیت و دوست داشتنت را به او ثابت می کنی احتمال موافقت خانواده ها هم بیشتر است.
در مورد اینکه میگویی " میترسم عشقم بهش واقعی باشه" شما یا با هم تناسب دارید یا نه؟ اگر تناسب دارید که این ازدواج به صلاح است و این علاقه بعد از ازدواج بیشتر هم می شود اما اگر مناسب هم نیستید، این عشق و علاقه هر چقدر هم که شدید باشد آخر خوشی نخواهد داشت؛ چون معمولا بعد از ازدواج کم کم هیجان ها فروکش می کند و تفاوتها خودش را نشان می دهد و این علاقه کم می شود. چنین ازدواجی عاقبت خوبی ندارد. پس این حس که عشق واقعی هست یا نه، حرف درستی نیست و به وجود آمدن عشق، لزوماً به معنای مناسب هم بودن و یک زندگی خوب نیست.
 اگر با این همه به او نرسیدی برای اینکه او را فراموش کنی باید دلت از رسیدن به او نا امید شود. راهش هم این است که دیگر به او فکر نکنی و سعی کنی در جاه هایی که ممکن است او را ببینی نروی. از طرفی می توانی با ازدواج و دل بستن به یکی دیگر او را کاملا از دلت پاک کنی.

پیروز و سربلند باشید