کارکرد دین، مثبت یا منفی؟

01:16 - 1397/05/12

-اگر به مبانی اسلام عمل می‌شد، الان کشورهای اسلای پیشرفته‌ترین و عالی‌ترین کشورهای دنیا بودند و اثری از فقر و بیکاری و تضاد طبقاتی در جامعه نبود.

عقب ماندگی کشور های مسلمان

ضد اسلام: در کشورهای بی‌دین و یا مسیحی مردم زندگی بهتری از مسلمان ها دارند، با اینکه دین شان به اعتقاد مسلمان ها تحریف شده است و یا اصلاً دین ندارند. هم از مسلمان ها مهربان ترند، هم دزدی و فساد خیلی کم دارند.
من: آموزه های اسلام بر خلاف تصور شما در بردارنده همان چیزهایی است که آن ها را نقطه قوت برخی جامعه ها می‌دانید.

ضد اسلام: این جواب شما قانع کننده نیست، چون شما می بینید که کشورهای غیر مسلمان در ساختن جوامع خود، از مسلمانان بسیار جلوترند. در حقیقت مسلمان ها تابع و دنباله رو آن ها هستند و از خود یک ایده و دیدگاه قابل قبول برای تنظیم مسائل زندگی شان ندارند. جنگ و ناامنی و ترور و فقر و بی سوادی و ... در این کشورها کم نیست. علت را باید در اسلام جستجو کرد، زیرا وجه مشترک کشورهای مسلمان اسلام است.
من: این سخن را باید در دو بخش جداگانه مطرح کرد تا کاملاً روشن شود: نخست این که جوامع اسلامی با بدترین نابسامانی های اجتماعی دست به گریبان هستند؛ چیزهایی که در کمتر جوامعی به چشم می خورد. این سخن از نظر واقع خارجی تا حدودی درست است. اما چیزی که تأمل و دقت می طلبد این است که این کشورها آیا با عمل به مبانی اسلام به این وضع در آمده اند یا با ترک عمل به مبانی اسلام؟
جواب این سؤال چندان سخت نیست.  بدون شک علم آموزی، کار و تلاش و جدیت، نظم و وجدان کاری، خدمت به دیگران، تعدی نکردن به حقوق دیگران و حتی حقوق سایر جانداران، عزت در برابر دیگران، تقویت بنیه دفاعی برای صیانت از کیان خود، کرنش نکردن در برابر غیر خدا، اعتماد نکردن به دشمنان و ... بخش هایی از تعالیم اسلام است. پس مبانی و دستورات اسلام بد نیست و عمل به آن ها عقب ماندگی به دنبال ندارد.

من: نکته دوم اینکه: شما همه چیز را در مسائل اقتصادی می بینید، که درست نیست.
مخاطب: آره دیگه اونا خیلی پیشرفت کردن.
من: کشورهای غیرمسلمان به خصوص کشورهای غربی، جوامع به مراتب بهتری از جوامع اسلامی دارند و برای مردم خود رفاه و سعادت را ایجاد کرده اند. این قضاوت یک‌جانبه است و مسائل مهمی در آن مغفول مانده است؛ در همین جوامع بی عدالتی، تبعیض و بودن ثروت در دست عده ای خاص، وجود دارد. اخلاق، عاطفه و انسانیت در میان آن ها معنا ندارد؛ خانواده بی‌معنا بوده و جایگاهی ندارد، فساد اخلاقی در جامعه موج می‌زند، زن تنها یک ابزار شهوت رانی برای مردان است و به شدت بی ارزش بوده و در حد یک کالاست.

ضد اسلام: بالاخره مردم خودشان را راضی نگه می دارند و این دستاورد بزرگی است.
من: بله، ولی به چه قیمتی؛ به قیمت نابودی جهان سوم، جنگ جهانی اول و دوم و بکارگیری سلاح هسته ای و ... نمونه هایی از تجاوز آن ها به کشورهای جهان سوم است، آنان ثروت ملت های دیگر را چیاول کرده و از خون آن ها برای خود کاخ ساختند.

ضد اسلام: بالاخره پشرفت کرده‌اند و کشورهای مسلمان عقب افتاده اند.
من: بله، درست می‌فرمایید، اما به نظر من علت این عقب ماندگی عوامل ذیل است نه اسلام:

1. عدم پایبندی به تعالیم اسلام: وقتی تنبلی و بی حوصلگی، از خودگسیختگی، توجه به بیگانگان و فراموش کردن نیرو و ظرفیت داخلی هم در تولید علم و هم در صنعت جایگزین کار، تلاش، توجه به خود و توکل و اعتماد به خدا می شود دیگر نباید انتظار پیشرفت و توسعه داشت.

2. وجود حاکمان نالایق و فاسد: وقتی به تاریخ 200 ساله کشورهای اسلامی می‌نگریم، تنها چیزی که به چشم می‌خورد، وجود حاکمان بی‌لیاقت و هوس ران و خود فروخته است که بدون توجه به دستورات دین و با تسامح و تساهل بی‌حد و حساب، راه تضعیف مبانی دین و انحراف و تباهی را در جامعه هموار می‌کردند. این نوع حاکمان بیشتر از آن که به فکر توسعه و پیشرفت و عمل به دستورات دینی باشند، به فکر عیاشی و هوس رانی و سرسپردگی به قدرت های دنیا بودند؛ به همین جهت موجب از هم گسیختگی و فرومایگی جامعه اسلامی شدند.

3. عوامل خارجی و دخالت های دولت های بیگانه: همواره در طول تاریخ، اسلام دشمنان سرسخت داخلی و خارجی داشته و دارد؛ و همواره حرکت ها و نهضت های زیادی از سوی دشمنان اسلام و به منظور تضعیف اسلام و مسلمانان صورت گرفته است که جنگ های صلیبی و حمله مغول از نمونه های بارز این حملات می باشد.
امروزه نیز شاهد هجوم بی امان بيگانگان و استعمارگران و تلاش آنها برای عقب نگاه داشتن كشورهای جهان سوم برای استثمار منابع انسانی و طبيعی و تداوم سلطه غرب بر اين كشورها هستیم.
اینان با ایجاد تفرقه و جنگ های داخلی و جانشين ساختن شعارهای استعماری همچون، ناسيوناليزم، پان‏ عربيسم، به جای تكيه بر اصولگرايی و اتحاد بين الملل اسلامی، درصدد تضعیف مسلمانان و غلبه و تسلط بر جوامع اسلامی هستند که ایجاد اختلاف و تفرقه میان شیعه و سنی و حمایت و تجهیز کردن شبکه های ماهواره ای و همچنین گروه های تکفیری از جمله داعش و ... نمونه های دیگری از این نفوذ و دخالت بیگانگان می باشد.

من: شما نتوانستید به مبانی اسلام اشکالی وارد کنید، بلکه اشکال شما به کشورهای اسلامی بود.
ضد اسلام: بله دیگه، ما کشورهای اسلامی رو می‌بینیم.

ضد اسلام: باید روی این مطالب تأمل کنم.
من: بله تأمل کنید، بدون شک سخن من را تایید خواهید کرد.

Plain text

  • تگ‌های HTML مجاز:
  • آدرس صفحات وب و آدرس‌های پست الکترونیکی بصورت خودکار به پیوند تبدیل می‌شوند.
  • خطوط و پاراگراف‌ها بطور خودکار اعمال می‌شوند.
11 + 5 =
*****