- روایت حجتالاسلام والمسلمین اژهای از گفتوگوهایش با کروبی و موسوی و اقدامات وزارت اطلاعات پیش و پس از انتخابات ریاست جمهوری سال ۸۸ در کتاب جدیدی به نام «فتنه تغلب» آمده است.
بخشی از روایت غلامحسین محسنی اژهای وزیر اطلاعات وقت از رایزنی با نامزدهای معترض انتخابات 1388 که در کتاب جدیدی به نام «فتنه تغلب» آمده است به شرح دیل است:
«گفتم من یک مطلبی را از آقای هاشمی شنیدم که ایشان از قول آقای ریشهری اینطوری نقل کرده. خود آقای ریشهری نیز نشسته بود. گفتم: آقای هاشمی من از شما میپرسم همه شمایی که دور این میز هستید اغلب در انتخابات شرکت کردهاید، یا مسئولیت داشتید و در وزارت کشور یا این طرف آن طرف درگیر انتخابات بودهاید. اینکه شما از قول آقای ری شهری نقل میکنید که یک هفته قبل صندوق رسمی بگذارند و به مردم بگویند بیایید پای صندوق رای بایستید بعد هم در طول این یک هفته کسی نفهمد که در روز جمعه قبل در یک شهر صندوق رای گذاشتهاند و اصلا چنین چیزی امکانپذیر است؟ عقل شما میتواند این را باور کند؟ (اینها دیگر ضبط شده است) آقای ریشهری! وقتی چنین خبری به شما رسیده است، شما که من را میشناسید، وزارت اطلاعات را میشناسید، خودتان وزیر بودهاید، نمیشود این خبر را به ما بگویید تا پیگیری کنیم؟ چرا به آقای هاشمی رفسنجانی گفتید؟ دیگر ما هم نمیخواستیم دعوا بشود. آقای ریشهری همانجا گفت: من اینطور نگفتم. چون معمولا جلسات مجمع ضبط میشود، گفتم: الحمدالله که نگفتید. آقای هاشمی گفت: نخیر، (آقای ری شهری) اینطور گفتید.
آقای مجید انصاری هم گفت: بله، صندوقهایی را دزدیدند و بردند و داخلش رای ریختند و دوباره آوردند. گفتم آقای انصاری مثل اینکه ما در ایران نیستیم و اصلا داریم از جایی دیگر حرف میزنیم. صندوقی که چند تا نیروی انتظامی آنجا هست و مردم دورش هستند، چطور این صندوقها را دزدیدند؟ چطور هیچ کس نفهمید؟ چطور این خبر به شما رسید ولی به هیچ دستگاه دیگری نرسید؟ نیروی انتظامی یا مردمی که پای صندوق هستند آیا چنین چیزی را در زمان اخذ رای یا قبل و بعدش دیدهاند؟ بالاخره هیئت اجرایی چند نفر هستند، زن هستند، مرد هستند.
آقای کروبی را چند بار دیگر هم دعوت کردیم. در مورد ادعایی که ایشان کرده بود. مثلا اینکه صندوقها را فلان طور میسازند و ...گفتم آقای کروبی! اگر نخورده باشیم نان گندم، دیدهایم دست مردم. شما خودت این را قبول میکنی؟ با چند صندوق میشود این کار را کرد؟ هر صندوقی را 4 یا 5 نفر باز میکنند و بعد پلمب میکنند. شما میگویید چند تا صندوق چنین مشکلی داشته است؟ گفت: من نمیدانم. گفتم همینطوری یک عدد حدسی بگویید. فرض کنید هزار صندوق. یعنی اگر در هر صندوق 5 نفر عامل اجرایی و نظارتی باشد، باید با 5 هزار نفر تبانی شود! چه کسی چنین توانی دارد؟ بعد هم مگر میشود هیچ کس نفهمد؟ تازه مگر در هر صندوقی چند تا رای است؟ فرض کنید همه صندوقهایی که مثلا اینطور بوده ابطال شود؛ آن وقت رای شما بالا میرود و شما برنده میشوید؟
ایشان خودش هم قبول داشت که واقعا در جمهوری اسلامی این قضیه به این ترتیب شدنی نیست. اما گفت بالاخره تقلب است. گفتم آخر یعنی چه؟ همینطوری که نمیشود گفت تقلب شده است. دست کم یکی از شما حرف واضح محکم بزند. آن از آقای هاشمی که از قول آقای ریشهری نقل میکند اما خود آقای ریشهری تکذیب میکند. آن از حرفی که آقای مجید انصاری میزند که زمان رایگیری صندوق را بدزند و به قول ایشان رای داخلش بیندازند و کسی نفهمد.
در مجمع گفتم: بالاخره یک صندوق را دزدیدند یا هزار تا صندوق را؟ فرض کنید صندوقی را دزدیدند و به قول شما در این شهر به این بزرگی هیچ کس هم نفهمید؛ چند تا رای میشود در صندوق ریخت؟ آخر این چه حرفی است، میزنید؟ چیزی بگویید که قابل فهم و قابل قبول باشد.»