- اعتراف به گناه معصومین به خاطر مقام والای آنان بوده که نرسیدن به نهایت قرب و نزدیکی را گناه فرض کردهاند.
شبهه: شیعه امامان خود را معصوم میداند در حالیکه خود آنان در دعاهای خود، خود را گناهکار و عاصی معرفی کرده و حتی خود را فریب خورده شیطان میدانند، به طور مثال امام چهارم آنها در دعای خود میگوید: «قَدْ مَلَكَ الشَّيْطَانُ عِنَانِي فِي سُوءِ الظَّنِّ وَ ضَعْفِ الْيَقِينِ، فَأَنَا أَشْكُو سُوءَ مُجَاوَرَتِهِ لِي، وَ طَاعَةَ نَفْسِي لَهُ، وَ أَسْتَعْصِمُكَ مِنْ مَلَكَتِهِ، وَ أَتَضَرَّعُ إِلَيْكَ فِي صَرْفِ كَيْدِهِ عَنِّي: شيطان عنان من را به دست گرفته و مرا به عرصه بدگمانى مىكشاند و پايههاى يقين من را سست مىگرداند. پس اى خداوند من، از مجاورت چنين همنشين نابهكار، كه مرا به اطاعت خود وا مىدارد، به تو شكايت مىكنم و از تسلط او بر خود، به تو پناه مىآورم و به درگاه تو زارى مىكنم، مگر كيد و مكر او از من دور دارى».[1]
پاسخ: علمای شیعه از زمانهای قدیم تا به حال، بارها پاسخ اینگونه اشکالات را دادهاند و ما نیز در اینجا خلاصهای از آنها را بازگو میکنیم:
قبل از پاسخ به سوال، تذکر این نکته لازم است که اینگونه خطابات در کلام معصومین زیاد به چشم میخورد، اگر به ظاهر آنها اکتفا کنیم با آیات قرآن سازگاری ندارد، به طور مثال امیرالمومنین(علیهالسلام) میفرماید: «إِلَهِي قَلْبِي مَحْجُوبٌ وَ نَفْسِي مَعْيُوبٌ وَ عَقْلِي مَغْلُوبٌ وَ هَوَائِي غَالِبٌ وَ طَاعَتِي قَلِيلَةٌ وَ مَعْصِيَتِي كَثِيرَةٌ وَ لِسَانِي مُقِرٌّ بِالذُّنُوبِ فَكَيْفَ حِيلَتِي يَا سَتَّارَ الْعُيُوب».[2] یا اینکه امام حسین(علیهالسلام) در دعای معروف عرفه میفرماید: «لَوْ لَا سِتْرُكَ إِيَّايَ لَكُنْتُ مِنَ الْمَفْضُوحِين»[3] امام سجاد(علیهالسلام) نیز میفرماید: «إِلَهِي أَلْبَسَتْنِي الْخَطَايَا ثَوْبَ مَذَلَّتِي وَ جَلَّلَنِي التَّبَاعُدُ مِنْكَ لِبَاسَ مَسْكَنَتِي وَ أَمَاتَ قَلْبِي عَظِيمَ جِنَايَتِي»[4] اینگونه خطابات با آیه تطهیر که فرموده است: «إِنَّمَا یُرِیدُ اللهُ لِیُذْهِبَ عَنْکُمُ الرِّجْسَ أَهْلَ الْبَیتِ وَ یُطَهِّرَکُمْ تَطْهِیراً[احزاب/33]» منافات دارد؛ چرا که قرآن اهل بیت(علیهمالسلام) را پاک و پاکیزه معرفی کرده و از اینگونه مسائل که دردعاها آمده مبرا میداند.[5] آیا فرد منصف اعم از شیعی و سنی میتواند ملتزم شود که العیاذ بالله هوای نفس امیرالمومنین(علیهالسلام) بر عقلش غالب، معاصیاش از اطاعتش بیشتر است؟! آیا اگر پردهپوشی خداوند نبود، امام حسین(علیهالسلام) از مفتضحان بین عام و خاص میبود؟! آیا امام سجاد ـ که دائم در سجده و نماز بود ـ جنایاتش قلب و دلش را میرانده بود؟!
حال با توجه به این نکته علمای بزرگ شیعه محملهایی برای اینگونه خطابات در نظر گرفتهاند:
1. ممکن است منظور معصومین(علیهمالسلام) این باشد که اگر مدد الهی نباشد و ما را رها کند، ما چنین خواهیم بود، یعنی اگر ما مستقل باشیم و خدا ما را به خود واگذار کند، مفتضح میشویم، هوای ما غالب میگردد و عنان ما را شیطان میگیرد. اما خداوند متعال ما را رها نمیکند، پس ما چنین نیستیم. لذا اینجا نیز امام سجاد(علیهالسلام) میفرماید: خداوندا اگر من را رها کنی، عنان من را شیطان خواهد گرفت و یقین من را به سستی و سوء ظن مبدل کرده و بر من مسلط شده و من را به قعر جهنم میبرد.(که البته این حفاظت خاص نیز بر اساس حکمت و شایستگی آنان است)
2.از باب حسنات الابرار سیئات المقربین: برخی معتقدند این خطابات به خاطر مقام والای ایشان است؛ شخصیتی چون امیرالمومینن(علیهالسلام) که سرآمد عارفان است، تمام هستی خود را در راه نیل به مقصود و کمال غیرمتناهی خداوند میخواهد صرف کند و هر فعل و حرکت و سخنی که او را نه تنها از آن مقصد دور کند، بلکه باعث کندی یا توقف سیر و حرکت گردد از منظر حضرت، خطا، لغزش و گناه محسوب میشود، چنانکه گفتهاند: «حسنات الابرار، سیئات المقربین» ممکن است یک عارف نماز یک انسان عادی را که ببیند، آنرا از هزار گناه کبیره بدتر بشمارد، چون در آن حضور قلب و توجه نبیند، لذا اگر یک عارف گاهی نمازی بخواند بدون حضور قلب، بارها از آن توبه میکند. لذا حضرات معصومین نیز از اعمال عادی خود که از یاد خدا دور شدهاند با زبان دعا استغفار و آمرزش خواستهاند.
3. تفسیر تعلیمی و تربیتی: برخی نیز معتقدند امامان معصوم در دعاهای خود در مقام تعلیم و یاد دادن چگونگی ذکر دعا و ارتباط با خداوند برای دیگران بودند. آنان به طور غیر مستقیم میخواستند به انسانهای گناهکار تعلیم دهند که با اعتراف به گناهان خود و یادآوری آنها به صورت متناوب، دل را از سیاهی و کدورتها پاک نموده و به سوی نور و روشنایی حرکت میدهند. پس مخاطب اینگونه خطابات مردم عادی هستند نه خود آن بزرگواران، یعنی آی مردم اینچنین با خدا صحبت کنید.
4. حمل بر استغفار دفعی: برخی دیگر در تحلیل و توجیه اعترافات امامان نوشتهاند: استغفاری که در این دعاها آمده، استغفار دفعی است؛ یعنی استغفاری که مانع عروض غفلت و گناه میشود، نه استغفار رفعی که برای آمرزش گناه و خطای موجود است؛ مثل کسی است که پارچهای برای آینه شفاف آویزان میکند تا غبار بر آن ننشیند، نه مانند کسی که بر روی آینه غبار گرفتهاش دستمال میکشد تا غبار آن را بزداید.
5 . برخی دیگر بر این عقیدهاند: نباید این بزرگواران(علیهم السلام) را با انسانهای معمولی مقایسه کرد؛ چرا که برای ما انسانهای معمولی، همین که نماز و روزه و خمس و دیگر واجبات را انجام دهیم میگوییم: «تکلیف خود را انجام دادم» و بعد از انجام واجبات، به کارهای خود اعم از شخصی و عمومی میپردازیم؛ ولی حضرات معصومین(علیهم السلام) خداوند متعال را با تمام کمال و صفاتش می شناسند؛ حال وقتی در این دنیا به اشتغالی غیر از عبودیت و ذکر الهی مشغول میشوند، خود را غفلتزده از خدا میبینند و برای این غفلتها استغفار میکنند. در حالی که انسانهای معمولی، حتی این اشتغالها را توجیه میکنند. حضرات معصومین(علیهم السلام) همواره خود را در محضر الهی میبینند و لحظهای که به غیر خدا مثل امور مردم مشغول شوند را خسارت میدانند. برای تقریب اذهان مثالی را میزنم: فرض بفرمایید در محضر مبارک مقام معظم رهبری هستید، در حال سخن با ایشان، شخصی نیز در همان حال به شما مراجعه کند و از شما بخواهد نامهای را امضا کنید و کارش را حل کنید. حال آیا اینگونه نیست که شما برای امضای مزبور از مقام معظم رهبری معذرت میخواهید و احساس شرمندگی از آن بزرگوار میکنید؟
مثالی دیگر: فرض بفرمایید با شخص محترمی مشغول سخن گفتن هستید؛ حال شما سرفه کنید، آیا اینگونه نیست که به خاطر سرفهای که بیاختیار کردهاید، معذرتخواهی میکنید؟
حضرات معصومین(علیهم السلام) نیز به خاطر لحظاتی که به غیر خدا اشتغال داشتهاند، توبه و انابه میکنند گرچه این غفلتها از سوی مردم به ایشان تحمیل شوند.
___________________________________________________
پینوشت
[1]. صحیفه سجادیه، دعای 32.
[2]. مجلسى، محمد باقر بن محمد تقى، بحار الأنوار، دار إحياء التراث العربي - بيروت، چاپ دوم، 1403 ق، ج84، ص 341.
[3]. كفعمى، ابراهيم بن على عاملى، البلد الأمين و الدرع الحصين، مؤسسة الأعلمي للمطبوعات - بيروت، چاپ اول، 1418 ق، ص 254.
[4]. بحارالانوار، همان، ج91، ص 142.
[5]. لطفا به این مطلب و این مطلب مراجعه کنید.
شبهه: شیعه امامان خود را معصوم میداند در حالیکه خود آنان در دعاهای خود، خود را گناهکار و عاصی معرفی کرده و حتی خود را فریب خورده شیطان میدانند.
پاسخ: حضرات معصومین(علیهم السلام) خداوند متعال را با تمام کمال و صفاتش میشناسند؛ حال وقتی در این دنیا به اشتغالی غیر از عبودیت و ذکر الهی مشغول می شوند، خود را غفلتزده از خدا میبینند و برای این غفلتها استغفار می کنند.