-جهتها و گرایشات قلبی انسان به این دلیل که دریچه ورود به عمل هستند اهمیت ویژهای دارند.
جهتها و گرایشات قلبی انسان به این دلیل که دریچه ورود به عمل هستند اهمیت ویژهای دارند. انسان فقط به سبب دانشش نمیتواند گامهای عملش را استوار کند و در مسیر پیش رو ثابتقدم باشد بلکه برای استواری قدمهایش به چیزی از جنس باور نیازمند است که آن را باید با اتصال فکر به قلب ایجاد نماید. وقتی قلب و دلوجان آدم با چیزی پیوند پیدا کرد رفتارهای قوی و باثبات نیز از او صادر خواهد شد.
ایمان و باور چیزی است فراتر از علم و دانش چراکه بسیاری ممکن است علم به چیزهای مطلوب داشته باشند اما آن را به باور و ایمان تبدیل نکرده باشند. ایمان همان علمی است که از دریچه قلب نیز گذشته باشد و گرایشات انسان را نیز تحت تأثیر خود قرار داده باشد. پس برای به دست آوردن آن باید مراحلی را طی کرد که در حدیث نبوی بدان اشاره شده است آنجا که پیامبر خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) میفرمایند: «لا یکمُلُ عبدٌ الایمانَ بالله، حَتی یکونَ فیه خمس خِصالٍ: التوکلُ علی الله، و التفویضُ الی الله، و التسلیم لِاَمرِالله، و الرّضا یِقضاءالله، و الصَّبرُ علی بلاء الله. انّه مَن اَحبَّ فی الله، و ابغَضَ فِی الله، و اَعطی لِله، وَ مَنَعَ لِله، فقد استَکمَلَ الایمان؛[1] ایمان بنده به خدا کامل نمیشود مگر اینکه در او پنج خصلت باشد: توکل بر خدا، واگذاری امور به خدا، تسلیم در برابر مقدّرات او، رضایت به قضای الهی، شکیبایی بر آزمایش خدا، چراکه هر که دوستی و دشمنیاش و عطا و منع عطایش خدایی باشد، ایمان را کامل کرده است.»
توکل به خدا، واگذاری امور به او، تسلیم، رضایت به قضا و قدر او، صبر، دستی و دشمنی همه از اموراتی هستند که یک شعبه در قلب و یک شعبه در فکر و شناخت دارند و استحکام ایمان است که عمل صالح و باثبات میآورد.
در دوران آخرالزمان که کارزارها سخت میشوند این ایمان افراد است که به کمک آنها میآید تا ثبات قدم خود را از دست ندهند. تعبیر رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) نیز درباره حفظ ایمان در آخرالزمان توسط یاران آخرالزمانی حضرت حجت (ارواحنا له الفداء) شنیدنی است آنجا که میفرمایند: «أَصْحَابِي وَ إِخْوَانِي قَوْمٌ مِنْ آخرالزمان آمَنُوا بِي وَ لَمْ يَرَوْنِي لَقَدْ عَرَّفَنِيهِمُ اَللَّهُ بِأَسْمَائِهِمْ وَ أَسْمَاءِ آبَائِهِمْ مِنْ قَبْلِ أَنْ يُخْرِجَهُمْ مِنْ أَصْلاَبِ آبَائِهِمْ وَ أَرْحَامِ أُمَّهَاتِهِمْ لَأَحَدُهُمْ أَشَدُّ بَقِيَّةً عَلَى دِينِهِ مِنْ خَرْطِ اَلْقَتَادِ فِي اَللَّيْلَةِ اَلظَّلْمَاءِ أَوْ كَالْقَابِضِ عَلَى جَمْرِ اَلْغَضَا أُولَئِكَ مَصَابِيحُ اَلدُّجَى يُنْجِيهِمُ اَللَّهُ مِنْ كُلِّ فِتْنَةٍ غَبْرَاءَ مُظْلِمَةٍ؛[2] یاران و برادران من مردمى در آخرالزمان هستند كه به من ايمان مىآورند، با اينكه مرا نديدهاند. خداوند آنها را با نام و نام پدرانشان، پيش از آنكه از صلب پدران و رحم مادرانشان بيرون بيايند، به من شناسانده است. ثابت ماندن يكى از آنها بر دين خود، از صاف كردن درخت خاردار (قتاد) با دست در شب ظلمانى، دشوارتر است. و يا مانند كسى است كه پارهاى از آتش چوب درخت «غضا» را در دست نگاه دارد. آنها چراغهای شب تار میباشند، پروردگار آنان را از هر فتنه تیرهوتاری نجات میدهد.»
ایمان در حرکت یاران آخرالزمانی حضرت بقیهالله الاعظم (ارواحنا له الفداء) حرف اول را میزند چراکه بهوسیلهی همین باور عمیق است که به پیامبر اسلام (صلی الله علیه و آله و سلم) پس از قرنها بااینکه او را ندیدهاند ایمان میآورند و شک و تردید به دل خود راه نمیدهند.
معرفی محور اصلی این باور قلبی و جریان یافتن آن در یک خطدهی اصلی برای اقدامات بعدیِ هر کسی که علاقهمند به یاری امام زمان (ارواحنا له الفداء) است اهمیت ویژهای دارد. امام صادق (علیهالسلام) بر پایه آیه 54 از سوره مائده، محبت الهی را محور گرایشات قلبی قرار میدهد و عزتبخشی به مؤمنان و برخورد مهربانانه با آنها و همچنین خواری مستکبران و برخورد سخت و جدی با آنها را محور اقدامات عملی یاران حضرت مهدی (علیهالسلام) معرفی میفرماید: «إنَّ صاحِبَ هذَا الأَمرِ مَحْفوظَةٌ لَهُ أصحابُهُ لَو ذَهَبَ النّاسُ جَميعا ، أَتَى اللّهُ لَهُ بِأَصْحابِهِ ، وَهُمُ الَّذينَ قالَ اللّهُ عز و جل : «فَإِن يَكْفُرْ بِهَا هَـؤُلاَءِ فَقَدْ وَكَّلْنَا بِهَا قَوْمًا لَّيْسُواْ بِهَا بِكَـفِرِينَ» وَهُمُ الَّذينَ قالَ اللّهُ فِيهِم: «فَسَوْفَ يَأْتِى اللَّهُ بِقَوْمٍ يُحِبُّهُمْ وَيُحِبُّونَهُ أَذِلَّةٍ عَلَى الْمُؤْمِنِينَ أَعِزَّةٍ عَلَى الْكَـفِرِينَ؛[3] به راستى صاحب اين امر (امام زمان علیهالسلام) ، يارانش براى او نگهدارى شدهاند . اگر همه مردم نيز از بين بروند ، خداوند يارانش را به او میرساند ، و آنان همان كسانى هستند كه خداى عز و جل فرموده: «و اگر اينان بدان (به اسلام) كفر ورزند ، بیگمان ، گروهى [ديگر] را بر آن گماريم كه كافر نباشند» و آنان همان كسانى هستند كه خداوند درباره آنان فرموده: «خداوند بهزودی گروهى را خواهد آورد كه آنان را دوست میدارد و آنان [نيز ]او را دوست دارند . [اينان] با مؤمنان ، مهربان و فروتناند و با كافران سختگيرند»
بهعنوان جمله پایان باید گفت که ماجرای ظهور به رفتارهایی گرهخورده که ناشی از باور و اعتقاد قلبی محکم و راسخ باشد، رفتارهایی که مرزهای دقیق آن مشخصشده باشد و بهظاهر آن بسنده نشده باشد که خدایناکرده با ظاهری زیبا آب در آسیب دشمن ریخته شود و برآیند آن به نفع مؤمنان و مظلومان عالم نباشد.
_____________________________________
1.بحار الأنوار ، محمدباقر بن محمدتقی مجلسی، ج 77، ص 177، انتشارات دار احیاء التراث العربی، بیروت.
2.بصائر الدرجات في فضائل آل محمد علیهم السلام، محمد بن حسن صفار، ج ۱، ص ۸۴، انتشارات مکتبه آیت الله العظمی المرعشی النجفی، قم، 1404 ه ق.
3.الغيبة (للنعمانی)، مصحح: علی اکبر غفاری، ج ۱، ص ۳۱۶، انتشارات مکتبه الصدوق، تهران، 1399.
ماجرای ظهور به رفتارهایی گرهخورده که ناشی از باور و اعتقاد قلبی محکم و راسخ باشد، رفتارهایی که مرزهای دقیق آن مشخصشده باشد و بهظاهر آن بسنده نشده باشد که خدایناکرده با ظاهری زیبا آب در آسیاب دشمن ریخته شود و برآیند آن به نفع مؤمنان و مظلومان عالم نباشد.