حیله و فریب الهی!

02:15 - 1392/05/12
رهروان ولایت ـ منظور از کید در آیه در مورد خداوند متعال، همان چاره‌جویی و بر آب کردن نقشه‌های دشمان است.
کید الهی

در بعضی از آیات قرآن کریم بیان شده است که خداوند متعال دارای کید و حیله است و در مقابل کید و حیله و شیطنت دشمنان، او نیز کید دارد و با آنان مقابله می‌کند؛ از جمله این‌که در سوره طارق آیه 15 می‌فرماید: «إِنَّهُمْ يَكِيدُونَ كَيْداً * وَ أَكِيدُ كَيْداً». یعنی: آن‌ها پيوسته حيله می‌كنند. و من نیز در مقابل آن‌ها حیله(چاره‌جویی) می‌كنم. کید و حیله عملی مذموم و قبیح شمرده می‌شود، حال سوال این است که آیا در مورد خداوند متعال هم همین معنا را دارد یا چیز دیگری مد نظر است، و اگر همین معنا مد نظر بوده آیا با صفات کمالی الهی سازگار است یا خیر؟

«كيد» به گفته «راغب» در مفردات، نوعى چاره‌جويى است (كه جنبه پنهانی و مقدماتی دارد) و آن، دو گونه است: نكوهيده و پسنديده؛ هر چند استعمال آن در مذموم بيشتر است، ولى در عين حال در ممدوح نيز به كار می‌رود، مانند «كَذلِكَ كِدْنا لِيُوسُفَ(یوسف- 76): ما اين‌گونه براى يوسف چاره‌جويى كرديم».(1)

معنای «کید» در مورد دشمنان، همان معنای مذمومی است که مورد نکوهش قرآن است، و منظور همان نقشه‌های شومی بود که برای از بین بردن اسلام و پیامبر اکرم(صلی الله علیه و آله) می‌ریختند، و قرآن پر است از نقل توطئه‌هاى موذيانه و نقشه‌هاى شرورانه آن‌ها؛ آنان گاه از طريق استهزا وارد می‌شدند، گاه به محاصره اقتصادى دست می‌زدند، گاه مؤمنان را شكنجه و آزار می‌دادند، گاه می‌گفتند: به اين قرآن گوش فرا ندهيد، و به هنگام تلاوت آن سر و صدا و غوغا می‌كردند، گاه پیامبر(صلی الله علیه و آله) را ساحر می‌خواندند، گاه كاهن، و گاهی نیز او را ديوانه خطاب می‌کردند. گاه در آغاز صبح ايمان می‌آوردند و به هنگام عصر كافر می‌شدند، تا گروهى را به دنبال خود بكشند، گاه با حالت تمسخر می‌گفتند: كسانى كه دور پیامبر(صلی الله علیه و آله) را گرفته‌اند فقرا و بينوايان هستند، گاه به پیامبر(صلی الله علیه و آله) می‌گفتند: لااقل بعضى از خدايان ما را به رسميت بشناس تا با تو همراه شويم، و گاه نقشه تبعيد يا قتل پیامبر(صلی الله علیه و آله) را می‌كشیدند؛ خلاصه هر لحظه به شكلى و هر دم به لباسى در می‌آمدند، تا جمع مسلمان را متفرق سازند، و ياران پیامبر(صلی الله علیه و آله) را در فشار قرار دهند.

اما هرگز این معنا راجع به خداوند متعال صحیح نمی‌باشد، زیرا ساحت قدسی او از هر عمل قبیحی مبراست؛ و چون کید به این معنا در نزد عقلای عالم، عملی نکوهیده و مذموم است، هرگز خداوند متعال آن را انجام نمی‌دهد. لذا منظور از کید در آیه در مورد خداوند متعال، همان چاره‌جویی و بر آب کردن نقشه‌های دشمان است. اما در اين‌كه منظور از كيد الهى در اين‌جا چيست؟ بعضى گفته‌اند: همان مهلت دادنى است كه سرانجام منتهى به عذابی دردناك می‌شود، و بعضى آن‌را به معنى خود عذاب دانسته‌اند. ولى مناسب‌تر اين است كه گفته شود منظور همان الطافى است كه شامل حال پيامبر (صلی الله علیه و آله) و مؤمنان می‌شد و دشمنان اسلام را غافل‌گير می‌ساخت، و كوشش‌هاى آن‌ها را از ميان می‌برد، و توطئه‌هاى آنان را درهم می‌شكست، كه نمونه‌هايش در تاريخ اسلام فراوان است.(2)

 

پی نوشت :
(1). آیت الله مکارم شیرازی، تفسير نمونه، ج‏26، ص376.
(2). همان.

 

نظرات

Plain text

  • تگ‌های HTML مجاز:
  • آدرس صفحات وب و آدرس‌های پست الکترونیکی بصورت خودکار به پیوند تبدیل می‌شوند.
  • خطوط و پاراگراف‌ها بطور خودکار اعمال می‌شوند.
6 + 9 =
*****