مغالطه ی دروغ برای خدا کردن بنده خدا

09:18 - 1399/09/29

استوارت اولیوت کتابی به نام «راز تثلیث» نگاشته است که در آن خواسته، ناخواسته دچار مغالطاتی شده است. یکی از این مغالطات، مغالطه «دروغ» می باشد که در اثبات الوهیت حضرت عیسی مسیح (علیه السلام) به آن دچار شده است.

تثلیث

مغالطه ی دروغ برای خدا کردن بنده خدا

 

مقدمه: قبح دروغ تنها از جنبه اخلاقی نیست؛ بلکه از بعد معرفت شناختی هم دارای آثار زیانباری است که می تواند به شدت مخرب باشد. در این جنبه البته، شنوندگان ِدروغند که آسیب می بینند، و درست از این منظر است که دروغ به عنوان یک مغالطه مطرح است.

در مغالطه ی دروغ، صورت استدلال و نیز رعایت قواعد استنتاج بی عیب است؛ اما با کذب (غیر مطابق واقع) بودن مقدمه ی اول و در نتیجه نادرستی این مقدمه، کل استدلال دچار عیب و مشکل عدم اعتبار می گردد. «حال از آنجا که مخاطبان به درستی قضیه اول اعتماد کرده اند، در صحت و درستی نتیجه تردید نخواهند کرد و همین امر چیزی است که باید به عنوان یک مغالطه و لغزشگاه اندیشه مورد توجه قرار گیرد»[1].

استوارت اولیوت در «راز تثلیث» حتی اگر متوجه نباشد فکر می‌کنم دروغ گفته است. وی در فصل 4 کتابش تحت عنوان «الوهیت خداوند عیسی مسیح، پسر خدا» می‌گوید: «کتاب مقدس، کلام خدا مملو از نشانه هائی دال بر الوهیت عیسی مسیح است و این حقیقتی است که هیچ کس نمی تواند آن را انکار کند»[2].

اولیوت، سخنران، مبلغ مسیحی و نویسنده کتاب، در این فصل، در پی توجیه خداییِ! حضرت عیسی مسیح (علیه‌السلام) است. او در اولین بخش از این فصل کتاب ذیل عنوان: «وجود ازلی مسیح» می‌نویسد: «از میان تمام مردان و زنانی که بر این کره خاکی زندگی کرده و می کنند، تنها در مورد عیسی مسیح می توان گفت که زندگیش با تولدش آغاز نشد. او پیش از آنکه به دنیا بیاید وجود داشت . او در ابتدا بود و همه چیز به واسطه ی او آفریده شد (یوحنا 1 : 1-3؛ کولسیان 1: 15-18 ).»[3]. وی در ادامه با چند استناد به سخنان عیسی از انجیل یوحنا (انجیل غیر هم نوا) که در آنها عیسی مسیح خود را آمده از نزد پدر و به عنوان پسر انسان معرفی می‌کند در تلاش است تا کشف کند که مراد عیسی مسیح: «به روشنی این است که به ما بفهماند او خداست»[4]

آن طور که من می‌فهمم، در متن استدلال ِ فوق، آقای اولیوت، آشکارا با آوردن مقدمه‌ای (او در ابتدا بود) که آن را مسجل گرفته و بر مبنای آن و استناد به سخنان عیسی به عنوان شاهد، در پی اثبات الوهیت عیسی مسیح است. او با این مقدمه و استناداتی از انجیل یوحنا که شاهدی بر این مقدمه باشند به مخاطب می باوراند که حق، آن گونه است که او تبیین می‌کند. مخاطبین هم با اعتماد به درستی مقدمه اول در صحت و درستی نتیجه تردید نخواهند کرد، و مغالطه درست همین جاست.

حال ما اگر بتوانیم این مقدمه را رد و ابطال آن را مستدل کنیم او خلع سلاح خواهد شد و استدلالش از پایه فرو خواهد ریخت. بگذارید باهم به عهد عتیق سری بزنیم. این متن مورد اعتماد و باور هر دو فرقه (یهودی و مسیحی) است. در عهد عتیق و در سفر پیدایش در اولین آیه چنین می‌خوانیم: «در ابتدا، خدا آسمانها و زمین را آفرید.»[5].

همان‌گونه که از صراحت و وضوح این عبارت بر می‌آید خدا، در ابتدا آسمان‌ها و زمین را آفریده است. به قید «در ابتدا» دقت کنید! این خدای آفریننده همان‌گونه که از سیاق آیات بر می‌آید خدایی بیرون از ابتدا و قبل از آن است. او در دو سویِ سرمدیت و ازلیت ایستاده است که می‌تواند به چیزی ابتدا و آغاز کند و آن خدا، یقیناً به عیسی مسیح ابتدا نکرده است. او «در ابتدا، آسمانها و زمین» را آفریده است. آن خدا همچنین،  منطقاً و عقلا نمی‌تواند عیسی مسیح باشد؛ چراکه عیسی مسیح از نزد او آمده است[6]؛ اما در ابتدا هم نیست چرا که آسمان‌ها و زمین در ابتدا آفریده شده است[7].

نتیجه آن که اولیوت شاید ناخواسته در دام مغالطه‌ی دروغ افتاده باشد و با صادق فرض کردن مقدمه‌ی کاذبِ بودن عیسی در ابتدا و اعتماد مخاطب به این قضیه و سپس بر ساختن استدلالی غلط، مخاطب را به نشانی بس اشتباهی (خدایی عیسی!!) برده است.

1- خندان، سید علی‌اصغر، منطق کاربردی، تهران، قم، سمت، موسسه فرهنگی طه، ۱۳۷۹،ص 188.

2- اولیوت، استوارت، راز تثلیث (نسخه پی دی اف)، ص 32.

3- همان.

4- همان.

5- پیدایش 1:1.

6- یوحنا 28:16.

7- پیدایش 1:1.

مسیحیت
اعتقادات

Plain text

  • تگ‌های HTML مجاز:
  • آدرس صفحات وب و آدرس‌های پست الکترونیکی بصورت خودکار به پیوند تبدیل می‌شوند.
  • خطوط و پاراگراف‌ها بطور خودکار اعمال می‌شوند.
14 + 0 =
*****