-با توجه به فضای تقابل میان جمهوری اسلامی و ایالات متحده که در دوران دونالد ترامپ، و فشار حداکثری بکار گرفته شده از طرف او بر ضد تهران، طبیعی به نظر می رسد که انتخابات در ایالات متحده برای ایرانیان با جذابیت بیشتری همراه باشد و مردم با جدیت بیشتری به پیگیری فرایند انتخابات در ایالات متحده بپردازند و پروای بیشتری نسبت به کاندیدای خاصی داشته باشند،
با توجه به فضای تقابل میان جمهوری اسلامی و ایالات متحده که در دوران دونالد ترامپ، و فشار حداکثری بکار گرفته شده از طرف او بر ضد تهران، طبیعی به نظر می رسد که انتخابات در ایالات متحده برای ایرانیان با جذابیت بیشتری همراه باشد و مردم با جدیت بیشتری به پیگیری فرایند انتخابات در ایالات متحده بپردازند و پروای بیشتری نسبت به کاندیدای خاصی داشته باشند، علی الخصوص که فرد مورد نظر بر خلاف ترامپ که از توافقنامه برجام خارج شد، اعلام می دارد که در صورت پیروزی به این توافقنامه برگشت خواهد کرد.
اینها دلایلی است که جامعه ایرانی را نسبت به انتخابات آمریکایی حساس می کند، اما علی رغم فضای روانی ایجاد شده در کشورمان که با پیروزی جو بایدن در ایالات متحده، موجی از خوش بینیها را ایجاد کرده به نظر میرسد که رئیس جمهور جدید در ایالات متحده نیز در عرصه سیاست خارجی با اجرای یک سیاست فراحزبی، راهی را در پیش گیرد که ترامپ برایش به ارث گذاشته است. چرا که چه برای ترامپ و چه جو بایدن، رژیم اسرائیل یک متحد استراتژیک در منطقه محسوب میشود، که هر دو رئیس جمهور تعهد به حفظ منافع آن دارند که از لوازم این امر، تقابل با تهران و فشار بر آن به عنوان دشمن بالقوه اسرائیل میباشد و امری قابل پیشبینی است.
از طرفی دیگر همانطور که جو بایدن بدان پرداخت، برگشت به برجام از سوی دولت او با شروطی همراه خواهد بود، از جمله بحث پیرامون فعالیتهای موشکی و منطقهای تهران، که البته با توجه به موضع مقامات جمهوری اسلامی که بر اساس نفی هرگونه مذاکره مجدد پیرامون برجام است با شروط بایدن برای پیوستن به برجام همخوانی ندارد و از طرفی دیگر جو بایدن با اتخاذ مواضعی معتدلتر نسبت به رئیس جمهور ترامپ از توانایی بیشتری برای همراه نمودن شرکای اروپایی خود برخوردار است و از طرفی رئیس جمهور جدید ایالات متحده حتی از این پتانسیل برخوردار خواهد بود تا تنشهای میان واشنگتن و پکن و همچنین مسکو را کم رنگتر از پیش کند و یک سیاست تنش زدا را در پیش گیرد که این امر می تواند سبب تعدیل شدت واکنشهای احتمالی مسکو و پکن در تقابل با آمریکا علی الخصوص در بحث همراهی با جمهوری اسلامی را در پی داشته باشد و جو بایدن همانند رئیس جمهور دموکرات خود باراک اوباما یک اجماع بینالمللی و جهانی را علیه تهران پایه ریزی نماید.
البته دموکراتها نشان دادهاند البته دموکراتها نشان دادهاند که در مسئله مذاکره و تعاملات بینالمللی جهت ایجاد همگرایی در عرصه بینالملل قویتر از رقبای جمهوری خواه خود عمل مینمایند و درعرصه قدرتِ سخت نیز از این پتانسیل در جهت ایجاد ائتلافها و همگراییهای نظامی استفاده میکنند. به عنوان مثال در دوران همان اوبامای دموکراتی که جو بایدن معاونش بود، مسئله ناتوی عربی برای تقابل با تهران مورد پروا قرار گرفت و همچنین طرح فشار حداکثری بر تهران با همراهی سایر قدرت های بزرگ نیز اعمال شد که ما حصل آن توافقنامه برجام بود. البته اقدامات زمان اوباما تنها در مسئله تعامل او با جمهوری اسلامی خلاصه نمیشود، بلکه تصویب دکترین نظامی علیه کره شمالی و دخالت نظامی در سوریه و لیبی نیز بخشی از این اقدامات است. با توجه به مسائل یاد شده باید گفت به نظر نمیرسد که استراتژی بایدن در قبال جمهوری اسلامی متفاوت از ترامپ باشد بلکه آنچه میتوانیم شاهد آن باشیم، بکارگیری تاکتیکها و تکنیکهای متفاوت از سوی بایدن خواهد بود.
با این حساب نباید انتظار یک تحول بزرگ در زمینه تعاملات میان تهران و واشنگتن در دوران زمامداری بایدن را داشت. به نظر میرسد ما همچنان شاهد اصطکاک میان دو کشور باشیم و از طرفی همانطور که بیان شد شاید با توجه به نوع عملکرد دموکراتها در ساحت روابط بین الملل شاهد یک ائتلاف و همکاری بیشتر بین اعضا در جهت فشار بر ایران قرار بگیریم، که این مسئله نمیتواند نوید بخش یک شرایط و فضای بهتر برای کشورمان نسبت به دوران ترامپ باشد. به نظر میرسد آنچه که بیش از تغییر رئیس جمهور در آمریکا میتواند بسترساز یک افق روشنتر برای جامعه ایرانی باشد عملکرد مسئولین و دولت مردان کشورمان خواهد بود نه تغییر شخص رئیس جمهور در ایالات متحده.