سختیهای زندگی

سختیهای زندگی

من میخوام ازدواج كنم ولی هركسی به من میرسه و از سختیهای زندگی میگه و توی دلم رو خالی میكنه بیشترین مشكلم هم وضعیت مالی هست برای ازدواج نمیدونم چیكاركنم تورو خدا كمكم كنید شاید بگید خدا میرسونه ولی آخه چجوری وقتی هیچ پولی نیست

***جواب:

سلام

در مورد اینکه می‌گی دیگران از سختی‌های زندگی می‌گن و توی دلت رو خالی می‌کنند عرض می‌کنم: اون دیگران دو دسته اند یا مجردند یا متاهل اگر مجردند که حرفشون اعتبار نداره چون خودشون این مساله رو تجربه نکرده اند

اما اگر متاهلند در این صورت باید دید ایا زندگی مشترکشون با همسر گرمه یا اینکه در زندگی مشکل دارند اگر از قسم دوم باشند حرفاشون ملاک نیست چون وقتی کسی از زندگیش لذت نمی‌بره طبیعیه که هر سختی کمی هم براش زیاد جلوه کنه

اما اگر از کسانی باشند که زندگی مشترک خوبی دارند در این صورت ممکنه علت اینکه تو رو می‌ترسونند یکی از موارد زیر باشه :

اول : شاید در کنار سختی‌ها خوشی‌های زندگی در کنار همسر رو نمی‌بینند و لذا این حرفا رو می‌زنند به عبارت دیگه مثل ماهی توی آب می‌مونند که اصلا وجود آب رو حس نمی‌کنه و در نتیجه بدون در نظر گرفتن لذتها و خوشیهای زندگی مشترک، فقط سختی هاش رو ملاحظه می‌کنند

دوم: ممکنه علت، این باشه که فکر می‌کنند زندگی نباید با سختی همراه باشه در صورتی که ذات دنیا به تعبیر روایتی با بلا امیخته و در هم پیچیده شده و اگر کسی انتظار راحتی کامل از این دنیا رو داشته باشه کاملا در اشتباهه؛

سوم : ممکنه علتش این باشه سختی‌های زندگی متاهلی رو می‌بینند و فکر می‌کنند مجردها رنج نمی‌کشند و ناراحتی ندارند در صورتی که اگر مجردان اون سختی‌ها رو ندارند سختی‌های دیگری دارند که بسیار مخرب تره چون سختی که متاهل داره اولا همراه خوشی رابطه خوب با همسره و ثانیا: اخرش راحتی است چون سختی که متاهل می‌کشه سبب می‌شه برای تهیه منزل و سایر وسایل رفاه خانواده تلاش کنه و در نتیجه بعد چند سال وضع مالیش از یک مجرد که هم سن خودشه بسیار بهتره، ثالثا: سختی به خودی خود سازنده است و انسان رو رشد می‌ده و قدرت تحملش رو بالا می‌بره

اما اون سختی که مجرد می‌کشه نتیجه‌ای جز افسردگی و دلمردگی و ناشادی نداره و اگرم این سختی رو نکشه و خودشو به گناه الوده کنه که در اون صورت پیامدهای منفی متعدد نصیبش می‌شه و ممکنه به جایی برسه که هرزه بشه و اصلا ازدواج به دردش نخوره

علاوه بر اینکه اون راحتی که مجرد داره به ضررشه چون اگرم پولی در میاره برای تهیه اجناس پایدار مثل خونه و سایر وسایل زندگی هزینه نمی‌کنه و در عوض پولهاش رو خرج خورد و خوراک و مسافرت و خوش گذرونی می‌کنه و در نتیجه به مقداری که عمرش می‌گذره سرمایه مالی به دست نمیاره

پس سختی که متاهل می‌کشه هرچند خودشم شاکی باشه به نفعشه و خوشی و راحتی که مجرد داره به ضررشه

پس شما به جای اینکه به حرفای دیگران توجه کنی و از سختی کشیدن فرار کنی به این فکر کن که کدوم کار درسته و همون رو انجام بده لذا اگر فکر می‌کنی که با ازدواج و بودن در کنار همسر، ارامش پیدا خواهی کرد، بدون اینکه از سختی‌ها هراس داشته باشی جلو برو و سختی‌ها رو به جان بخر تا به نتایج مثبتی که در بالا ذکر کردم برسی

در مورد اینکه گفتی پول نداری ازدواج کنی عرض می‌کنم اونی که مسلمه اینه که اقدام برای ازدواج و تشکیل زندگی پول می‌خواد اما خواستگاری و انتخاب همسر که پول نمی‌خواد لذا شما اگر پول نداری می‌تونی قسمت بی پولش رو انجام بدی و برای قسمت هزینه دارش برنامه‌ریزی کنی و تدریجا که شرایطتت جور شد برای اون قسمتش هم اقدام کنی

به عبارت دیگه: شما وقتی پول نداری می‌تونی با برنامه‌ریزی ازدواج کنی یعنی برای خواستگاری اقدام کنی و اصل ازدواج رو مسلم کنی یعنی بررسی‌های اولیه در زمینه پسند طرفینی انجام بشه و قرارها مدارها رو بذارید و در زمینه مالی هم در مورد نحوه و زمان مراسمات ازدواج با خونواده طرف توافق کنی

اگر این طور عمل کنی انگیزه ات هم برای کار و تلاش چند برابر می‌شه و خانواده‌ها هم به قدری که بتونن در این مدت کمک می‌کنند

یه حسن دیگه این روش داره که وقتی می‌دونن که از نظر مالی قوی نیستی توقعات بی جا از تو نخواهند داشت

حسن دیگرش اینه که وقتی امکانات مالیت جور شد فوری زندگی رو تشکیل می‌دی اما اگر این کار رو نکنی تازه اون زمان، باید مدت زیادی رو برای انتخاب همسر صرف کنی که کلی وقتت در این جهت تلف می‌شه و مقدار زیادی زمان رو باز هم در تجرد می‌گذرونی

شاید بگی : این روش رو خونواده دخترا قبول نمی‌کنن جوابش اینه که اولا: همه یه جور نیستند نشونه‌اش هم اینه که بسیاری از پسران در دوران دانشجویی ازدواج می‌کنند و این نشون می‌ده که خونواده‌هایی هم که این طور ازدواج رو قبول کنند هستند پس می‌تونی خونواده‌ای رو پیدا کنی که این روش رو قبول کنه ثانیا: اگر قبول نکردند شما می‌تونی باهاشون صحبت کنی و بگی که پول و شغل و امکانات در درجه دومه و اونی که درجه اول اهمیت رو داره اینه که پسر جوهره کار رو داشته باشه و مسئولیت پذیر باشه چون اگر کسی این طور باشه به هر صورت زندگیش رو لنگ نمی‌ذاره

اینا در صورتیه که شغل نداری اما اگر شاغل هستی و فقط هزینه‌های اقدام برای ازدواج رو نداری کارت اسون تره و می‌تونی راحت‌تر خونواده دختر رو راضی کنی که عقد کنید و بعد از فراهم شدن شرایط مالی عروسی رو انجام بدید

در مورد اینکه گفتی وقتی هیچ پولی نیست خدا چه جوری می‌رسونه؟ عرض می‌کنم: وقتی که خدا قول داده کسی رو که ازدواج کنه و فقیر باشه بی نیاز کنه، خودش بلده که چه جور این کار رو انجام بده چون همه عالم مال خدا است و راههای روزی رسونی رو هم بلده پس اگر کسی به او توکل کنه و با تکیه به او جلو بره لنگش نمی‌ذاره و به قول قران "یرزقه من حیث لا یحتسب" ممکنه از جایی که احتمالش رو هم نمی‌ده براش برسونه

البته در مورد توکل به خدا باید اینو بدونی که روزی رسونی خدا ممکنه با سختی همراه باشه چون این طور نیست که خدا روزی تو رو الزاما از جایی که تو می‌خوای، و در زمانی که تو می‌خوای، و به مقداری که تو می‌خوای، برسونه، یعنی امکان داره پول و امکاناتی رو که می‌خوای از طریقی که انتظارش رو نداری برسونه و یا اینکه یه مقدار به تاخیرش بندازه یا اینکه مقدارش کمتر از اونی باشه تو انتظارش رو داری

شاید بگی خدا چرا درست عمل نمی‌کنه که خیال ادم راحت بشه جوابش اینه که خدا فقط دنیای ادم رو در نظر نداره بلکه خدا می‌خواد انسان از جهت معنوی و ایمانی هم رشد کنه و اینکه خدا گاهی روزی رسونی رو سخت می‌کنه سبب می‌شه که انسان تربیت بشه چون در این صورت اعتمادش به خدا بیشتر از جیب خودش می‌شه و دلش به خدا بیشتر از پول گرم خواهد بود و علاوه بر اینکه ارتباطش با خدا محکم‌تر می‌شه چون یقین پیدا می‌کنه که خدا لنگش نمی‌ذاره، بر خلاف کسی که همیشه هر مقدار پول که می‌خواد داره، چون چنین فردی هیچ وقت از نظر مالی کمبودی نداره که به یاد خدا بیفته و ممکنه بخاط احساس بی نیازی که داره غفلت او رو بگیره و خدا رو فراموش کنه و به یک انسان طغیانگر تبدیل بشه همون طور که قران می‌فرماید "ان الانسان لیطغی ان راه استغنی" یعنی انسان در صورتی که احساس بی نیازی از خدا کنه طغیان گر می‌شه

پس اگر کسی با توکل به خدا و اعتماد به او ازدواج کنه درسته که ممکنه سختی بکشه اما در عوضش ایمان و معنویتش تقویت می‌شه که برای اخرتش خوبه

علاوه بر اینکه کسی که مزه توکل به خدا رو وقت ازدواج بچشه و روزی رسونی خدا رو به چشمش ببینه و اعتمادش به او زیاد بشه در صحنه‌های مختلف زندگی وقتی به سختی گرفتار بشه، کمتر بر اشفته می‌شه و می‌لرزه چون احساس می‌کنه که خدا او رو تنها نخواهد گذاشت و مشکل مالیش رو هر طوری که صلاح بدونه حل می‌کنه

موفق باشید