با توجه به اينکه ديده مي شود ثروت مندان بواسطه ثروتشان مشکلي در فراهم کردن امکانات راحتي خود ندارند و چون پول دارند به راحتي خيرات انجام مي دهند اين سوال مطرح است که چرا ثروت مندان بايد در دنيا و آخرت در راحتي باشند، اما فقرا بر عكس، در دنيا و آخرت زيان كارند؟ آيا اين با عدالت خداوند سازگار مي باشد؟
در مورد موضوع مورد بحث بايد به نکاتي توجه داشت اول اينکه فقر و غنا، مثل هر پديدهاي تحت شرايط و عوامل خاصي پديد ميآيد و خداوند مقصر نيست، مثلاً کسي با تلاش خود به ثروت رسيده و ديگري تنبلي كرده و به فقر مبتلا شده و يا فردي از طريق ارث و بخشش ثروت مند شده و ديگري محروم بوده، ياکسي از طريق ظلم و چپاول و تضييع حقوق ديگران و خيانت در بيت المال و اختلاس و ربا، ثروت اندوزي كرده و ديگري از اين امور چشم پوشي كرده و پاک مانده است. فقر و غنا چه از راه مشروع باشد و چه از راه غير مشروع، تقصير خدا نيست، همان طوري كه فقير شدن معلول عواملي مثل، بيكاري، عدم توزيع عادلانه ثروت، عدم تحقق عدالت اجتماعي و عمل نكردن ثروت مندان به وظايف شرعي ميباشد كه باز به مردم برميگردد و نبايد آن را به حساب خدا گذاشت، البته در عين حال، همه اينها جزء قوانين و سنن الهي مي باشد و به اراده او تحقق مييابد. عده اي از اين عوامل براي ما شناخته شده و برخي ناشناخته است.
کما اينکه امام علي(ع) ميفرمايد: "هر جامعهاي كه از نعمتها و زندگي دل پذير محروم ميشوند، به خاطر گناهان و خطاهايي است كه در پيش مي گيرند و خدا بر بندهاي ظلم نمي كند".[1]
امام صادق(ع) ميفرمايد: "اگر همه مردم زكات اموال خود را بپردازند، مسلمان فقير و نيازمند، باقي نخواهد ماند. مردم فقير و محتاج نميشوند، مگر به خاطر گناه ثروت مندان".[2] در جاي ديگر ميفرمايد: "اگر مردم حقوق مالي خويش را بپردازند، همه در رفاه زندگي خواهند كرد".[3]
البته به طور كلي نمي شود گفت، همه ثروت مندان در دنيا و آخرت راحت اند و فقرا در دنيا و آخرت گرفتارند. اين قاعده كلي درست نيست. چون نه در زندگي دنيايي ميتوان ثروت را مساوي با آرامش دانست و نه در مورد آخرت، موجب سعادت مندي. هميشه ثروت داشتن براي ثروتمند مسئوليت آفرين است. کما اينکه امام صادق(ع) ميفرمايد: "خدا بر بندهاي نعمتي نداد، مگر اين كه در آن نعمت، حجتي از خدا برعهده او است. از اين رو هر كه را خداوند توانمندي مالي داده، حجت بر او، مال او است كه ميبايست هزينههاي فقيران را برعهده گيرد".[4] قرآن مجيد ميفرمايد: "در اموال ثروت مندان حقي معلوم براي سائل و محروم است".(معارج ، آيه 5 - 24) لذا مسئوليت ثروتمندان عظيم و طاقت فرسا مي باشد.
امام صادق(ع) ميفرمايد: "كسي كه سرمايههاي كلان را براي خود انباشته سازد (ده هزار درهم آن زمان داشته باشد) شيعه واقعي نيست، مگر اين كه از راست و چپ و هر جهت در بهرهمند ساختن ديگران كوتاهي نكند".[5] پس انباشت ثروت را نبايد موهبت بدانيم، بلكه كوهي از مسئوليت مي باشد. امام صادق(ع) ميفرمايد: "به داراييهاي مردم نبايد غبطه خورد، چون با فزوني مال درصد خطاها نيز افزايش مييابد".[6]
چطور مي شود از راحتي ثروت مندان در آخرت گفت، در حالي كه روايات مي گويند: "در حلال دنيا حساب و در حرامش عذاب است". [7] پس آن كه بيش تر دارد، بيشتر از او حساب ميكشند، حتي اگر از راه حلال باشد، تا چه رسد به حرام! لذا زندگي آسايش بخش و معقول و دل خواه دين، زندگي در حد كفايت است. امام علي(ع) ميفرمايد: "آسايش در اين است كه انسان در زندگي به مقدار كفايت بسنده كند".[8]
نمي شود قضاوت کرد که فقرا به خاطر فقرشان در آخرت بينصيب باشند، چون به خاطر فقر نتوانسته اند بعضي از عبادات مالي مانند خمس، زكات، انفاق صدقه و كارهاي خير ديگر را انجام بدهند، و ثروت مندان به خاطر ثروت و انفاق آن از خير دنيا و آخرت برخوردار باشند ؛ چون اعمال انسان علاوه بر اين كه بايد از حُسن فاعلي و حُسن فعلي برخوردار باشد، يعني قصدش خالص براي خدا و شكل عمل نيز مطابق فرمان خدا باشد، وليکن كميّت آن هم بايد بر اساس آيه شريفه "لا يكلّف اللَّه نفساً إلاّ وُسْعَها" متناسب با امكانات و مقدورات سنجيده شود، مثلاً پاداش فردي كه كل درآمدش يكصد تومان است، اگر 20 تومان آن را در راه خدا انفاق كند با پاداش فردي كه يك ميليون تومان درآمد دارد و يكصد هزار تومان آن را در راه خدا انفاق ميكند، برابر و يكسان نيست، زيرا اوّلي يك پنجم درآمدش و دومي يك دهم آن را انفاق نموده است.
کما اينکه فقيراني که هيچ تمکن مالي نداشته باشند ، از طريق ديگر به ثواب ميرسند.جمعي از فقرا خدمت رسول خدا (ص) رسيدند و گفتند: ثروت مندان اموالي براي انفاق دارند و ما چيزي نداريم. وسيله براي حج دارند و ما نداريم. امكانات براي آزاد كردن بردگان دارند و ما نداريم. پيامبر(ص) فرمود: "هر كس صد بار تكبير بگويد، از آزاد كردن يك برده افضل است. كسي كه صد بار تسبيح بگويد، از اين كه يك صد اسب را براي جهاد لجام كند، افضل است. كسي كه صد بار لا اله الا الله بگويد، عملش از تمام مردم در آن روز برتر است، مگر اين كه كسي بيشتر بگويد".اين سخن به گوش ثروت مندان رسيد و به اذكار روي آوردند. فقرا اين موضوع را با پيامبر(ص) مطرح كردند. حضرت فرمود: "اين فضل الهي است به هر كس بخواهد ميدهد".[9]
حتي بالاتر فقيري كه توان انجام كار خير را ندارد، اگر واقعاً نيت خير داشته باشد، همان ثوابي را خواهد داشت كه ثروت مند با انفاق خود به آن ثواب دست پيدا كرده است، زيرا نقش نيت در اعمال، بسيار مهم و اساسي است.
کما اينکه حضرت امام صادق(ع) ميفرمايد: "همانا بنده مؤمن آرزو ميكند و ميگويد:
خدايا! به من رزق و روزي وسيعي عطا فرما تا من هم بتوانم - مانند ثروت مندان - كارهاي خير انجام دهم. اگر آن فرد صداقت و پاكي نيت داشته باشد و خداوند اين صداقت را در او ملاحظه نمايد، به او اجر و ثوابي ميدهد برابر با پاداشي كه اگر ثروت زياد و وسعت روزي داشت و با هزينه كردن پولها در راه خدا، آن اعمال صالح را انجام مي داد".[10]
پی نوشت :
1. مستدرك الوسائل، ج 12، ص 37
2. وسائل الشيعه، ج 6، ص 4
3. الحياة، ج 4، ص 337
4.وافي، ج 1، ص 554
5. الحياة، ج 5، ص 471
6.الحياة، ج 5، ص 33
7. بحارالانوار، ج 67، ص 311
8.الحياة، ج 4، ص 272
9. مجمع البيان، ج 10، ص 284
10. وسايل الشيعه، چاپ بيروت، ج 1، ص 35