فقط باید «راه بلد» باشی

09:19 - 1392/06/29
رهروان ولایت _ نه احساسات دوران جوانی، نه رنج دوری از والدین و خانواده و نه حتی ترس از مرگ نتوانست مانع از حضور و جانفشانی آنان گردد.
دفاع مقدس

کار کردن برای خدا در هر عرصه ای که باشد نتیجه اش پاکیزگی روح و نورانیت قلب است. و یکی از این عرصه هایی که جوانان این مرز و بوم را تا حد نورانیت عرفای سالخورده، بالا برد عبارت بود ازعرصه ی سرنوشت ساز «هشت سال دفاع مقدس». آن هنگام که دشمنان خدا و دین خدا با تمام توان برای محو شریعت الهی، جنگ نابرابری را بر ما تحمیل کردند این جوانان مؤمن و انقلابی بودند که برای رضایت خداوند از تمام زندگی خود گذشتند و پا در میدان نبردی سهمگین نهادند.

همان ها که نه احساسات دوران جوانی، نه رنج دوری از والدین و خانواده و نه حتی ترس از مرگ نتوانست مانع از حضور و جانفشانی آنان گردد. نتیجه ی چنین حضور خالصانه ای این بود که روز به روز به صفا و نورانیت آن رزمندگان، اضافه می شد و لحظه به لحظه به لحظه سبک بار تر می شدند؛ تا جاییکه برای پروازشان دیگر هیچ مانعی وجود نداشت.

«معروف بود در دوران دفاع مقدس ميگفتند فلانى نور بالا ميزند...يعنى بزودى شهيد خواهد شد... اين را من خودم مشاهده كردم. نه یک بار و دو بار. ... يك سرگرد ارتشى كه بعد ما فهميديم ايشان اهل آشخانه است - سرگرد رستمى - به ميل خود، به صورت بسيجى آمده بود در مجموعه‌ى گروه شهيد چمران، آنجا فعاليت ميكرد. بنده مكرراً او را ميديدم؛ مى‌آمد، ميرفت. يك شبى با مرحوم چمران نشسته بوديم راجع به مسائل جبهه و كارهایى كه فردا داشتيم، صحبت ميكرديم؛ در باز شد، همين شهيد رستمى وارد شد. چند روزى بود من او را نديده بودم. ديدم سرتاپايش گل‌آلود است؛ اين پوتينها گل‌آلود، بدنش خاك‌آلود، صورتش خسته، ريشش بلند؛ اما چهره را كه نگاه كردم، ديدم مثل ماه ميدرخشد؛ نورانى بود. روزهاى قبل، من اين حالت را در او نديده بودم. رفته بود در يك منطقه‌ى عملياتى، آنجا فعاليت زيادى كرده بود؛ حالا آمده بود، ميخواست گزارش بدهد. او بعد از چندى هم به شهادت رسيد...اين نورانيت را خيلى‌ها ديدند؛ ما هم ديديم.» [1]

و امروز که سال ها از دوران دفاع مقدس می گذرد، همچنان حسرت نورانی شدن و پر کشیدن به سمت ملکوت، بر دلهای بی قرار، باقی مانده است. یادمان باشد که مسیر کمال، مسدود شدنی نیست و فیض مستمر الهی، برای رسیدن به روح و جان عاشقان، مهیاست؛ فقط باید «راه بلد» مسیر باشی... «با ولایت تا شهادت»

 

پاورقی:

1- رهبر معظم انقلاب/ 24 مهر 1391

نظرات

تصویر جدا افتاده

کار کردن برای خدا در هر عرصه ای که باشد نتیجه اش پاکیزگی روح و نورانیت قلب است.

سلام مهربان
سپاس از مطلبتون

تصویر خانم سلیمی

سلام
سایت بسیارزیبایی دارید.
اگرباتبادل لینک موافق هستیدبه ماهم اطلاع بدهید.
یاحق

تصویر رضا رستمی

سلام و عرض تشکر از حضور شما ... امکان لینک دیگران، در این سایت تعبیه نشده است.

تصویر مهشیدخانوم

ممنون ک به وبم سر زدید و به همه سوالام جواب دادید......

تصویر صالحی
نویسنده صالحی در

سلام ممنون از حضورتون خداقوت
یاحق

تصویر نجوا
نویسنده نجوا در

به پاکی شون غبطه میخورم.
به روح بلند و آسمونیشون....

تصویر mohaddese
نویسنده mohaddese در

همچنان حسرت نورانی شدن و پر کشیدن به سمت ملکوت ...
چرا بستند راه اسمان را چرا برداشتند این نردبان را ...

تصویر انجمن جلال آل احمد

سلام دوست بزرگوار.
ممنون که وقت گذاشتیدو مطالب وبلاگ "انجمن جلال آل احمد" را مطلعه فرمودید..
و بسیار ممنون‌تر به خاطر نظرات خوب و قشنگتون...

[گل]

تصویر حکیم مهدوی

سلام اقای رستمی
ممنون ازاین که به وبلاگ این بنده حقیرسرزدید.
باتشکرازمطالب مفیدوسودمندشما
خدانگهدار

تصویر nakisa
نویسنده nakisa در

خیلی برام جالبه و البته ارزشمند که یه عده انقدر یه هدفی براشون مهم بوده که از جونشون مایه گذاشتن... جرات و از خود گذشتگی میخواد واقعا... ولی باز نظر دادن در رابطه با این موضوع خیلی سخته :)

تصویر ژیلا
نویسنده ژیلا در

سلام مرسی که به وب من سر زدی با تشکر از حضور سبزتان شما هم موفق باشید

تصویر ستاره سهیل

سلام ممنون واسه نظراتتون
بسیار متن جالبی بود
استفاده کردم

تصویر احمدیان
نویسنده احمدیان در

وب خوبی داری ان شااله که موفق باشی

تصویر شیرین  خانوم

سلام
ممنونم

قراربود واسم ایمیل بفرستین چی شد؟

تصویر رضا رستمی

سلام بر شما ... برای پاسخ به اون شبهه، مطلبم آماده است ولی آدرس ایمیل شما را پیدا نکردم.

تصویر sia
نویسنده sia در

میترسم اگر یک شب هم راضی شدی به خوابم بیایی....من به یادت بیدار نشسته باشم . . .

تصویر ناشناس

سبکباران خرامیدند و رفتند...

ممنون از حضور سبزتان.

تصویر محمد طالبی

سلام علیکم
حالا سوال همیشگی اینه که چگونه می توانیم فرهنگ دفاع مقدس را به نسل های بعدی منتقل کنیم؟
یا علی

تصویر رضا رستمی

علیکم السلام محمد آقا ... پاسخ خلاصه اینکه اول از همه باید خودمون این فرهنگ پاک را درک و عمل کنیم و بعد به فکر انتقال باشیم.

تصویر abstract
نویسنده abstract در

کی ما نور بالا می زنیم...کاشکی راه بلد مسیر بودم.

تصویر معصومه

خنده مصائب و مشکلات زندگی را کوچک و آلام روحی را محو می نماید

تصویر فاطی
نویسنده فاطی در

مطالبت عالییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییی موفق باشی دادا

تصویر شیرین  خانوم

سلام

خوندم ....چی بود این حتما پاکش میکنم ....

عجب آدم نحسی بوده ها ...

اونو یکی واسم فرستاده هیچ خودشم نمیدونه ها این چه جونوریه ...

وهابیت بکنار واسه اینکه اهل سنته پاکش میکنم وبمو از نجاست پاک میکنم ...

واقعا ممنون

تصویر لعیا
نویسنده لعیا در

فقط میتونم بگم
اللهم الرزقنا الشهاده.
حیف که خدایی شدن و برای خدا بودن و عمل کردن خیلی کم شده.

تصویر عدالت
نویسنده عدالت در

با سلام خدمت شما برادر بزرگوار

راه بلد ... ؟!
آره باید راه بلد بود ...
افسوس که این روزها همه راه بلدن اما راه دور زدن رو ...!
چه خوبه که راه بلد باشیم
اما راه بلد واقعی وجدانش آسوده ست !
این روزها کی با وجدان آسوده شب به خواب می ره نمی دونم !
.
.
.
فقط می تونم بگم حیف از اونا که رفتن
و حیف از ما که موندیم تو این دنیای پر از آدم های مدعی راه بلد !

تصویر منتظر
نویسنده منتظر در

فرمانده سرشان داد مي‌زد. شانزده، هفده ساله بودند. دو نفري رفته بودند يك كيلومتر جلوتر درگير شده بودند، ناامن كرده بودند ولي موقع برگشتن نتوانسته بودند اسلحه‌هاشان را بياورند. فرمانده سرشان داد مي‌زد. مي‌گفت: «شما كه لياقت نداشتيد، نبايد مي‌رفتيد.» بقيه ولي تحسينشان مي‌كردند. مخصوصاً جرأتشان را.
شب كه شد غيبشان زد نزديك سحر ديديم دو نفر مي‌آيند سمت خاكريز. از سر و كولشان هم انواع و اقسام اسلحه آويزان است. شانزده، هفده ساله به نظر مي‌رسيدند.

***
اللهم عجل لولیک الفرج[گل]

تصویر ناشناس
نویسنده ناشناس در

من نوسنده وبلاگ من و اکبر هستم.چرا هر وقت میخام وارد سایت بشم عضویتم و قبول نمیکنه؟قبلا عضو بودم.خبرنامه برام میاد

تصویر رضا رستمی

سلام و ممنون از حضور شما ... راستش مسایل فنی سایت از حیطه تخصص من خارجه.

تصویر تسبیح
نویسنده تسبیح در

سلام.
زمانه آنان را شجاع بار آورده بود یا آنان شجاعان زمان بودند...
همه مدیون شهدا هستیم تا ابد...

تصویر سعید جرّاحی

سلام.
چند تا عکس متنوّع و قابل توجّه برای هفتۀ دفاع مقدّس..

تصویر muris
نویسنده muris در

salam
are vala
yadesh be kheyr

تصویر ساسا
نویسنده ساسا در

همه ایران سرای من است پس هیچ کس حق توهین به سرای من
را ندارد!

تصویر معراج
نویسنده معراج در

بسم رب فاطمه سلام اله علیها

تا زمانی که بیاد خدا باشید پیروزید
پیرو رهبر باشید
امت بی رهبر و رهبر بی پیرو ره بجایی نبرد.
شهید بایرام دردی کریمی

دعامون کنید
یازهرای مرضیه سلام اله علیها

تصویر  محمدرضا عباسي چاشتخواراني

سلام ؛

به یاد داشته باش کسانی که به راحتی یک لیوان آب آبروی دیگران را میریزند ، همیشه تشنه یک لیوان آبرو هستند

تصویر ماژین
نویسنده ماژین در

فوق العاده است
امیدوارم به کارتون ادامه بدین

تصویر جدا افتاده

بیهوده نقاش بوده ام این همه سال !
به چشم هایت که میرسم ، قلم موها خیس میشوند !
به لب هایت که میرسم ، دستم می لرزد !
رنگ ها می گریزند ، و قاب ها خالی !
تنها ، نبودن تو را …
به دیوار زندگی ام می کوبند !

با سلام
آپم منتظر حضور سبزتون

تصویر چادر خاکی

سلام علیکم ، خدا قوت

ممنونم از حضور شما بزرگوار

مطلب این پست هم عالی بود
..............................................

خدایا، ای برترین درگاه حاجت حاجتمندان، ای مایه امید

امیدواران، ای چشمه سار الطاف پنهان، به کرمت بر من رحم آور

و به غفرانت از من درگذر.

به مددت یاری ام کن و هرگز لحظه ای مرا از یاد مبر، ای معبود مهربان من.

ای درگذرنده از خطا و لغزش، از لغزشم درگذر. ای ندای اجابت

دعا گویان، دعایم را پاسخ گوی. ای شنوای صدای نجواگویان،

صدایم را بشنو و بر من مهربانی کن.

تصویر ع
نویسنده ع در

با سلام
ای کاش ما هم راه را بلد باشیم

تصویر زهرابانو

نشسته ام که بهاری به این خزان بدهی
به غصه های دل من خودی نشان بدهی
دلیل غیبت تو اشتباه های من است
چقدر جای من آقا تو امتحان بدهی؟
چقدر مانده زمان تا زمان آن برسد
که ما شکسته دلان را دوباره جان بدهی
وضو گرفته ام از اشک چشم و منتظرم
خودت بیایی و در کربلا اذان بدهی

اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم
اللهم عجل لولیک الفرج

تصویر ناشناس
نویسنده ناشناس در

سلام
ممنونم از مطلب زیبا و ارزشمندتون
خدا قوت بزرگوار

تصویر صهبا
نویسنده صهبا در

از اینکه اینجا وقت بگذارم
و متنی بخوانم
هیچوقت پشیمان نشدم

اللهم الرزقنا توفیق الشهاده

تصویر جدا افتاده

باز هم شعر به جان خودم انداخته ام

غزلی بی تو برای دل خود ساخته ام

نه از آن دست غزلها که خودت میدانی

بارها بی تو در آن قافیه را باخته ام

جاده را بر سر روزی که بیایی بستم

به خودم بی تو در این فاصله پرداخته ام

رفتنت.... شعر بلندی شده اما امشب

چند بیتی به دل مثنویم تاخته ام

نکند باز بفهمی که برایت امشب

باز هم شعر به جان خودم انداخته ام

Plain text

  • تگ‌های HTML مجاز:
  • آدرس صفحات وب و آدرس‌های پست الکترونیکی بصورت خودکار به پیوند تبدیل می‌شوند.
  • خطوط و پاراگراف‌ها بطور خودکار اعمال می‌شوند.
1 + 13 =
*****