حریم انسان‌ها

10:44 - 1392/07/03
رهروان ولایت ـیکی از اصول زندگی دینی حفظ آبرو دیگران است، آبرو و اعتبار انسان امر با ارزشی است که نباید در معرض خطر و آسیب قرار گیرد، لذا قرآن کریم راه‌کارهایی را برای حفظ این امر مهم بیان فرموده که در صورت رعایت این امور آبروی افراد مصون می‌ماند و افراد جامعه در امنیت بسر می‌برند.
طبیعت

 یکی از سرمايه‌های بزرگ انسان در زندگى حيثيت و آبرو و شخصيت اوست، که در طول زندگی قطره قطره آن را جمع کرده است. آبروی مؤمن مانند مال و جان او دارای حرمت است، و هر چيزی که آن را در معرض خطر بیاندازد مانند آن است كه جان او را به خطر انداخته باشد، بلكه چه بسا ترور شخصيت از ترور شخص مهمتر تلقی شود.

امام صادق علیه‌السلام از رسول خدا صلی‌الله علیه و آله و سلّم  نقل فرمودند که حق‌تعالی فرموده است: هر کس دوستی از دوستان مرا خوار کند، در کمین جنگ با من نشسته است.[1]

برای حفظ آبروی افراد، قرآن کریم در سوره حجرات آیات 11و 12[2]؛ دستورهاى شش‌گانه‌‏اى را مطرح نموده که هر گاه بطور كامل در يك جامعه پياده شود آبرو و حيثيت انسان را از هر نظر تامین می‌نماید:

1-عدم استهزاء یکدیگر: «يا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا لا يَسْخَرْ قَوْمٌ مِنْ قَوْمٍ»؛ گاه تقلید گفتار، کردار، یا صفتی از صفات، یا نقصی از نقایص دیگری برای خنداندن مردم باعث از بین بردن آبروی افراد می‌شود که باید به شدت از این کار پرهیز نمود.

2-ترک عیب‌جویی: «وَ لا تَلْمِزُوا أَنْفُسَكُمْ»؛ و يكديگر را مورد طعن و عيب‌جوئى قرار ندهيد.

«وَ لا تَلْمِزُوا» طعنه زدن و عيب‌جويى در حضور شخص را «لمز» و عيب‌جويى در غياب شخص را «همز» می‌گويند. و گفته شده عيب‌جويى با زبان و چشم و اشاره «لمز» و عيب‌جويى با زبان «همز» است.[3]

عیب‌جویی همراه با سرزنش و تخریب شخصیت و بی‌آبرو کردن فرد است و کسی که به دنبال بی آبرو کردن مؤمنین است خداوند هم اسرار نهانی او را فاش می‌کند. امیرالمؤمنین علیه السلام فرمودند: «کسی که در جستجوی اسرار مردم باشد خداوند اسرارش را آشکار می‌کند.»[4]

3-پرهیز از لقب دادن به یکدیگر: «وَ لا تَنابَزُوا بِالْأَلْقابِ»؛ و با القاب زشت و ناپسند يكديگر را ياد نكنيد.

بسيارى از افراد بی‌‏بند و بار در گذشته و حال اصرار داشته و دارند كه بر ديگران القاب زشتى بگذارند و از اين طريق آنها را تحقير كنند، شخصيتشان را بكوبند، و يا احيانا از آنان انتقام گيرند، و يا اگر كسى در سابق كار بدى داشته سپس توبه كرده و كاملا پاك شده باز هم لقبى كه بازگو كننده وضع سابق باشد بر او بگذارند. اسلام صريحا از اين عمل زشت نهى می‌كند، و هر اسم و لقبى را كه كوچكترين مفهوم نامطلوبى دارد و مايه تحقير مسلمانى است ممنوع شمرده است.[5]

4-پرهیز از گمان بد داشتن: «يا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا اجْتَنِبُوا كَثِيراً مِنَ الظَّنِّ إِنَّ بَعْضَ الظَّنِّ إِثْمٌ»؛از گمان‌ها بپرهيزيد، چرا كه بعضى از گمان‌ها گناه است.

مراد از سوء ظن نداشتن نسبت به دیگران در واقع ترتیب اثر ندادن به آن است که اگر توجه به بدگمانی داشته باشیم باعث بردن آبروی دیگران می‌شویم.  

«مثل اينكه نزد تو از كسى بدگويى كنند، و تو دچار سوء ظن به او شوى و اين سوء ظن را بپذيرى، و در مقام ترتيب اثر دادن بر آمده او را توهين كنى، و يا همان نسبت را كه شنيده‌‏اى به او بدهى و يا اثر عملى ديگرى بر مظنه‏ات بار كنى كه همه اين‌ها آثارى است بد و گناه و حرام»[6]

5- عدم تجسس در کار دیگران: «وَ لا تَجَسَّسُوا»، و هرگز در كار ديگران تجسس نكني.

كلمه" تجسس"- با جيم- به معناى پی‌گيرى و تفحص از امور مردم است، امورى كه مردم عنايت دارند پنهان بماند و تو آن‌ها را پی‌‏گيرى كنى تا خبردار شوى.[7]

که با تجسس از عیوب دیگران و بر ملا کردن آن باعث هتک آبرو. و از بین بردن حیثیت و شخصیت آن‌ها می‌شوند، و در این آیه شریفه از این رذیله اخلاقی نیز نهی شده است.

6- غیبت نکردن: «وَ لا يَغْتَبْ بَعْضُكُمْ بَعْضاً»؛ یکی دیگر از اموری که جزء گناهان کبیره است و باعث لکه دار شدن آبروی افراد می‌شود غیبت کردن است. که در غیاب شخص به بیان آن‌چه نقلش مایه ناخشنودی اوست بپردازند. که در قرآن و روایات به شدت از این عمل زشت نهی شده است.

آبروى انسان مسلمان همچون گوشت تن اوست، و ريختن اين آبرو به وسيله غيبت همچون خوردن گوشت تن اوست که در قرآن کریم به آن اشاره شده است: «أَ يُحِبُّ أَحَدُكُمْ أَنْ يَأْكُلَ لَحْمَ أَخِيهِ مَيْتاً»؛ [حجرات، 12]؛ «آيا كسى از شما دوست دارد كه گوشت برادر مرده خود را بخورد.»

بنابراین با توجه به اهتمامی که دین مبین اسلام برای حفظ آبرو قائل شده است، هر شخصی موظف است در حفظ آبروی دیگران دقیق و کوشا باشد، و اگر به این اموری که ذکر شد توجه کامل داشته باشیم آبروی افراد محفظ و مصون خواهد ماند.

پی‌نوشت:

[1].الکافی، ج 2، ص 351.

[2].- يا أَيُّهَا الَّذينَ آمَنُوا لا يَسْخَرْ قَوْمٌ مِنْ قَوْمٍ عَسى‏ أَنْ يَكُونُوا خَيْراً مِنْهُمْ وَ لا نِساءٌ مِنْ نِساءٍ عَسى‏ أَنْ يَكُنَّ خَيْراً مِنْهُنَّ وَ لا تَلْمِزُوا أَنْفُسَكُمْ وَ لا تَنابَزُوا بِالْأَلْقابِ بِئْسَ الاِسْمُ الْفُسُوقُ بَعْدَ الْإيمانِ وَ مَنْ لَمْ يَتُبْ فَأُولئِكَ هُمُ الظَّالِمُونَ [11]؛  يا أَيُّهَا الَّذينَ آمَنُوا اجْتَنِبُوا كَثيراً مِنَ الظَّنِّ إِنَّ بَعْضَ الظَّنِّ إِثْمٌ وَ لا تَجَسَّسُوا وَ لا يَغْتَبْ بَعْضُكُمْ بَعْضاً أَ يُحِبُّ أَحَدُكُمْ أَنْ يَأْكُلَ لَحْمَ أَخيهِ مَيْتاً فَكَرِهْتُمُوهُ وَ اتَّقُوا اللَّهَ إِنَّ اللَّهَ تَوَّابٌ رَحيمٌ[12]

[3].جوامع الجامع، ج6، ص95

[4].غررالحکم، ص124

[5].برگزيده تفسير نمونه، ج‏4، ص 503

[6].ترجمه تفسیر المیزان، ج18،ص483

[7].ترجمه الميزان، ج‏18، ص: 484

کلمات کلیدی: 

Plain text

  • تگ‌های HTML مجاز:
  • آدرس صفحات وب و آدرس‌های پست الکترونیکی بصورت خودکار به پیوند تبدیل می‌شوند.
  • خطوط و پاراگراف‌ها بطور خودکار اعمال می‌شوند.
4 + 3 =
*****