بوسیدن ضریح احترام به مزور

11:30 - 1400/04/10

ازجمله ایرادات وهابیت نسبت به شیعیان در اظهار ارادت به ائمه (علیهم‌السلام) بوسیدن عتبات و ضریح‌های ایشان است. فهماندن این نکته به آنان که شیعیان هدفشان بوسه بر سنگ و فلز و غیره نیست و درواقع منظور ایشان ابراز ارادت نسبت به ائمه خود می‌باشد کاری بس دشوار است که علامه سید شرف‌الدین باهوش و ذکاوت به‌خوبی این کار را انجام داد.

تبرک به ضریح

یکی از موارد پرکاربرد در جهان امروزی و با توجه به بالارفتن سطح آگاهی‌های نوع بشر، استفاده از هوش و ذکاوت در امور مختلف است.

از طرفی در مبحث جدل و مناظره یکی از شیوه‌های بسیار موثر، آوردن دلیل از اعتقادات و اعمال طرف مقابل است، به‌ نحوی‌ که طرف مقابل به آن امور پایبند است؛ در این خصوص می‌توان به مماشات حضرت ابراهیم با ماه‌پرستان و خورشیدپرستان اشاره کرد. [1]

این سوژه‌‌ای است که با بهره‌وری مناسب و به‌جا می‌توان برای غلبه و شخص مقابل از آن استفاده نمود.

ازجمله موارد مورد تنش و اختلاف و سوءبرداشت از ناحیه‌ی وهابیت، مسئله بوسیدن اماکن متبرکه است که معمولاً در بین شیعیان بسیار متداول است.

بارها و به کرّات دیده‌شده است که شیعیان و به‌خصوص ایرانیانی که برای انجام اعمال حج راهی عربستان سعودی می‌شوند، بدون در نظر گرفتن این مسئله،

سعی در بوسیدن اماکن متبرکه در آن کشور رادارند که بعضاً با ممانعت سعودی‌ها مواجه شده و شدت تنش بر روی این قضیه هیچ‌گاه به سردی نمی‌گراید؛ چراکه قبول این‌که منظور شیعیان از انجام این عمل، متوسل شدن به درب و پنجره و چوب و غیره نیست، [2] بسیار مشکل است و به‌سادگی برای ایشان قابل‌هضم نیست.

در این میان یکی از علمای شیعه به نام علامه سید شرف‌الدین که برای انجام اعمال حج به عربستان رفته بود، از سوی دربار حکومت به ضیافتی نزد پادشاه عربستان دعوت شد.

ایشان هم اجابت کردند و البته یک قرآن هم با جلدی که از پوست «بز» تهیه‌شده بود را به همراه خود بردند تا به‌رسم هدیه به پادشاه بدهند. علامه وقتی به دربار حکومت رسید، در ملاقات با پادشاه، آن قرآن را نیز به پادشاه داد.

در این هنگام پادشاه عربستان برای این‌که ارادت ظاهری خود را به قرآن ثابت کند، وقتی آن را گرفت، به‌ رسم ادب بر آن بوسه زد.

در اینجا تیزهوشی و ذکاوت این عالم شیعی باعث شد تا ایشان فرصت به‌ دست‌ آمده را غنیمت شمرد و در قالب یک سوال از پادشاه بپرسد که: جناب پادشاه آیا شما بر «پوست بز» (که در واقع همان جلد قرآن مجید بود) بوسه زدید؟ یعنی شما پوست بز را محترم می‌شمرید؟

پادشاه عربستان چاره‌ای جز این نداشت که بگوید منظور من احترام گذاشتن به قرآن و محتوایی است که درون این پوستین قرار دارد.

علامه شرف‌الدین هم از فرصت استفاده کرد و ضمن تأیید عمل پادشاه گفت: منظور ما شیعیان هم از بوسیدن ضریح و در و دیوار حرم نبوی احترام به شخص نبی اکرم (صلی‌الله علیه و آله و سلم) می‌باشد و هدف ما صرفاً بوسیدن سنگ و چوب و امثالهم نیست!

در این‌جا بود که پادشاه از آن به‌بعد اجازه تبرک از آستان حرم نبوی را صادر کردند که البته متأسفانه این رویه فقط در زمان همان پادشاه بود و پادشاهان بعدی از آن ممانعت کردند![3]

پی‌نوشت:
[1]. آیة الله مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، ج 5، ص 311
[2]. سایت تبیان، «فلسفه بوسیدن ضریح امامان و تبرّك كردن اشیاء چیست؟»
[3]. شیعه نیوز، «ماجرای مناظره خواندنی علامه شرف الدین با حاکم وقت عربستان» کد خبر: 35060، تاریخ نشر: 1391/02/24

 منبع: پایگاه جامع فرق، ادیان و مذاهب

Plain text

  • تگ‌های HTML مجاز:
  • آدرس صفحات وب و آدرس‌های پست الکترونیکی بصورت خودکار به پیوند تبدیل می‌شوند.
  • خطوط و پاراگراف‌ها بطور خودکار اعمال می‌شوند.
4 + 15 =
*****