تغییر اقلیمی در کشور از جمله علتهای اصلی آلودگی هوا است و جلوگیری از آلودگی هوا و تغییر اقلیمی در کشور منوط به یک اراده جازم سیاسی است تا با مافیای آب و محیط زیست در جهت حفاظت از محیطزیست و منبع طبیعی مقابله کند.
بحرانهای محیط زیستی که نتیجه دخالت و بهرهوری نامعقول انسان از طبیعت است سالیانی است توجه دانشمندان را به خود جلب نموده است. به دلیل قرار گرفتن ایران در یکی از مناطق خشک و نیمه خشک و وجود محدودیت منابع آبی همواره با محدودیت آب مواجه است. از جمله آلودگیهای محیطی که اثرات پیدا و پنهان زیادی بر جسم و روان شهروندان دارد آلودگی هوا است. تا آنجا که بر اساس اطلاعات شرکت کنترل کیفیت هوای تهران، هیچ روزی در سه ماهه تابستان ۱۴۰۰ در شرایط پاک نبوده است.
پیرامون دلیل اصلی آلودگی شدید هوا در شهرهای مختلف کشورمان میتوان به تخریب محیط زیست در کشور و کاهش محسوس و شدید منابع آب کشور که به صورت انتقال آب و سدسازی ها در ایران اتفاق افتاد که این سبب تخریب محیط زیست منابع آب و خاک کشور تخریب جنگلها شد که در نهایت به تغییر اقلیم در کشور انجامیده است. در نتیجه این تغییر اقلیم درجه حرارت هوا افزایش پیدا کرده میزان رطوبت کاهش و در نتیجه بارندگی ها کم شده است یعنی حتی سیستم پرفشار و پر انرژی هم که از خارج کشور به داخل وارد میشوند به دلیل گرمای هوا و فقدان رطوبت لازم قدرت بارش آنچنانی در پهنههای نقشه جغرافیایی ایران به ویژه در نقاطی که ما در واقع همیشه منتظر بارندگی بودیم مثل مثل استان های واقع شده در رشته کوه های البرز و رشته کوه های زاگرس به دلیل افزایش درجه حرارت هوا، کاهش رطوبت در کنار بحران هایی مثل بی آبی و کاهش منابع آبی کشور کاهش بسیار محسوسی داشته است.
وقتی در کشور تغییر اقلیم را تجربه میکنیم از طرفی سیستم هوای سرد و پر فشار وارد کشور می شود، در داخل کشور هم سیستم کم فشار و هوای گرم وجود دارد، از طرف دیگر منابع آبی در دسترس نیست و ۹۰ درصد تالابهای کشور در پهنای سرزمینی ایران از جنوب، شمال، شرق و غرب متاسفانه خشکیده و بی آب شده اند، اتفاقی که می افتد این است که منابع آب سطحی از جمله دریاچه ها، رودخانه ها و تالاب ها وقتی که خشک می شوند، بستر آنها در واقع واجد و حاوی ریزگردها و سطح شنی می شوند. از طرفی وقتی تغییر اقلیم داریم و سیستم های پرفشار وارد کشور میشوند، نمیتوانند ایجاد بارندگی بکنند و اتفاقی که پیش می آید این است که تولید باد میکنند و وزش باد در کشور افزایش پیدا میکند. وقتی که وزش باد در کشور افزایش پیدا می کند، این باد تولید شده بر روی خاک تالابها و منابع آب سطحی خشکیده شده شروع به وزش میکند و ریزگردها و شن ها در هوا پراکنده می شوند که تا مسافت های طولانی در حرکت هستند. به عنوان مثال اصفهان و مناطق اطراف آن مورد هجوم ریزگردها از سمت تالاب گاوخونی و رودخانه زاینده رود است که اکنون کاملاً خشک شده است. تهران نیز در معرض ریزگردها از سمت دریاچه ارومیه، دریاچه نمک در قم و دیگری از جانب شمال کشور مثل رودخانه های چالوس، جاجرود و رودخانه کرج است. اهواز، آبادان و شهرهای استان خوزستان ن نیز تحت تأثیر رودخانههای کارون، دز، کرخه و دیگر منابع آب سطحی در خوزستان هستند که الان کاملاً خشک شده اند. بنابراین با وجود این شرایط طبیعی است که ما با ریزگردها و پدیده گرد و غبار مواجه بشویم.
حال به بیان راهحلها در این زمینه میپردازیم راهحلها در این زمینه زیاد است اما در اینجا به چند مورد اشاره میشود. راهکار اول اینکه باید یک اراده سیاسی وجود داشته باشد و بیشتر از این اجازه ندهد که مافیای آب و محیط زیست در عرصههای طبیعی کشور تاخت و تازه کنند و سبب تخریب محیط زیست شوند. راهکار دوم اینکه اگر معاونت دیپلماسی آب در وزارت امورخارجه جمهوری اسلامی شکل بگیرد ما می توانیم به آبهای مرزی به حقابه ایران از کشورهایی مثل افغانستان، عراق، ترکیه، سوریه و دیگر کشورهای همسایه امید داشته باشیم.
سومین راهکار اینکه باید تغییر اقلیم در کشور ایران شکسته شود. با وجود آغاز به کار دولت جدید هنوز برای سازمان حفاظت محیط زیست مدیریتی در نظر گرفته نشده است در صورتی که می بایست به محیط زیست و به آب و خاک کشور حتماً توجه و حمایت های لازم صورت بگیرد. راهکار چهارم اینکه باید منابع آب کشور را احیا کرد. شما می دانید که ۳۰ درصد آب پشت سدهای کشور تبخیر می شود. این ۳۰ درصد مختص محیط زیست، منابع آب سطحی، تالابها، رودخانه ها و دریاچه هایی است که الان خشک شده است.
راهکار پنجم این است که باید طرحهای انتقال آب قبلی را که اکنون هیچ منفعتی ندارد و آسیب زا و در حال نابودی کشور است، تعطیل و منتفی اعلام کرد تا منابع آب سطحی طبیعت حقابه خودش را دریافت کند. چون اگر طبیعت حقابه خودش را دریافت کند، مشکلات کشاورزان، مردم روستا و شهر در خصوص کم آبی هم برطرف می شود. ششمین راهکار اینکه ما باید دریچه های سدهایی که الان مغایر با محیط زیست است بر روی منابع آبی کشور و محیط زیست باز کنیم. اگر طرحهای انتقال آب و سدسازی ها را متوقف کنیم و دریچه سدها را باز کنیم منافعی از قبیل: تغییر اقلیم در کشور شکسته می شود، طراوت، سرسبزی و آب به طبیعت باز میگردد، محیط زیست کشور نفس راحتی می کشد که منافع این امر در واقع بسیار بیشتر از ضرر و زیان است.
به عنوان مثال طرح های انتقال آبی را که الان برای صنعت و کشاورزی و دیگر موارد تعریف شده است به نفع گردشگری و مشاغلی که در این صنعت تولید میشود، تعریف کنیم. در واقع با حذف طرحهای انتقال آب و سدسازی ها شاهد آثار شگرفی در اقتصاد و معیشت کشور خواهیم بود. بنابراین باید تغییر اقلیم شکسته شود به صورتی که کاهش درجه حرارت صورت بگیرد، رطوبت افزایش پیدا کند و ما بارندگی را مجدد در کشور داشته باشیم که همه این مسایل هم یک اراده سیاسی می خواهد و بسیار راحت می شود که وضعیت محیط زیست کشور را نجات داد.
اهواز، آبادان و شهرهای استان خوزستان تحت تأثیر رودخانههای کارون، دز، کرخه و دیگر منابع آب سطحی در خوزستان هستند که الان کاملاً خشک شده اند. با وجود این شرایط طبیعی است که ما با ریزگردها و پدیده گرد و غبار مواجه بشویم.