بخش دوم بررسی سریال جیران

11:51 - 1400/12/12
جیران

فیلم نامه و شخصیت پردازی :

ظاهرا فتحی تمام انرژِی اش در سه قسمت اول را وقف پرداخت به شخصیت ها کرده و در پرداخت به بعضی از شخصیت ها از جمله خود ناصر الدین شاه، بد عمل نکرده است. اما شخصیت های درون سریال آنقدر زیاد هستند که برای پرداخت به همه شخصیت ها مجالی نیست.
پرداخت نصف و نیمه به چندین شخصیت بدون این که نقششان مشخص باشد و پرداخت درستی داشته باشند، نشان از ضعف جدی فیلم نامه اثر است. مهمترین ضعف این روزهای آثار ایرانی بدون شک فیلم نامه های این آثار است و جیران نیز درست ازهمین مشکل، ضربه  دیده است.

داستانی کلیشه ای که بیش از حد طولانی شده و به راحتی می شد به جای سه قسمت در یک قسمت به تمام این مسائل پرداخت. اما کشش بیش از حد به دلیل ضعف های فیلم نامه ای است و فیلسماز مجبور شده با صحنه های اضافی و بی دلیل، ضعف فیلم نامه را جبران کند که موفق نمی شود.

دیالوگ های شعاری و عجیب و غریبی که نویسنده در دهان کاراکترها گذاشته است به دلیل همین ضعف در فیلمنامه و شخصیت پردازی، حاصلی جز پس زدن مخاطب ندارد.

در شهرزاد هم این دیالوگ ها بود ولیکن ما بزرگ آقا، فرهاد و شهرزادی را داشتیم که این دیالوگ ها اندازه دهانشان بود.

یکی دیگر از نکاتی که عجیب و غریب این اثر نوع دیالوگ هاست بعضی موارد با گویش دوران قاجار دیالوگ ها نوشته شده و بعضی موارد با گویش امروزی که در سریال منطقی هم برای این قضیه وجود ندارد.

صحنه پردازی و طراحی لباس :
یکی از مهمترین دستاورد های فتحی در سریال شهرزاد طراحی صحنه ولباس دقیق و جذابی بود که به شدت روی جزئیات آن توجه شده بود. اما در جیران، خبری از آن طراحی های منحصر به فرد نیست و انگار فتحی از فیلم های هندی تاریخی برای طراحی صحنه کپی برداری کرده است. طراحی لباس هم چنگی به دل نمی زند و ما با موجودات قرمزی طرف هستیم که وسطشان یک شاه مشکی پوش حضور دارد.

انتخاب بازیگران :

یکی دیگر از نقاط ضعف مهم سه قسمت ابتدائی جیران انتخاب بازیگران این اثر است.

ما در شهرزاد با دوئل جذاب قباد (شهاب حسینی)- فرهاد(مصطفی زمانی) به خاطر شهرزاد (ترانه علی دوستی) بودیم که جدا از داستان جذاب آن، دوئلی جذاب شکل می گیرد اما آیا امیرحسین فتحی و بهرام رادان قادرند همین جذابیت را ایجاد کنند؟

بازی های ضعیف از رادان تا جعفری -که فاجعه است- نقطه ضعف دیگری است که  مخاطب را سر خورده می کند. تنها در قسمت سوم این اثر بازی هومن برق نورد و ستاره پسیانی اندازه و درست است. حتی مریلا زارعی نیز در حد  واندازه های بازیگری که می شناسیم نبوده است. از پریناز ایزدیار نیز چیز به خصوصی جز تکرار همان نقش های قبلی اش ندیده ایم.

با این همه جیران با تمام ایرادهای کوچک و بزرگش اثر یک سریال ساز بزرگ است و امیدواریم که آقای فتحی بتواند تغییری ایجاد کرده و جیران به اثری موفق تبدیل شود.

زنهار که طراز و طریقت گم شده و مجاز و حقیقت به هم آمیخته. سهم رعیت کابوس است و سهم سلطان تخت طاووس. کجاست تدبیر کریم‌خان که تاج شاهی پس بگیرد از ما ندانم‌کارها؟ کجاست شمشیر نادر که انتقام بکشد از ما خراب‌کارها؟ مملکت آشفته است و امیرکبیر در گور خفته است.
هر نامی آبستن ننگ است و هر صلحی آبستن جنگ. آدمیزاد قبله عالم هم که باشد پناه می‌خواهد. قلعه‌ای می‌خواهد که جان‌پناهش باشد. برای اولاد آدم هیچ قلعه‌ای محکم‌تر از عشق نیست. بدهید همه‌جا جار بزنند که : ایهالناس! دیروز در حوالی تجریش پادشاه شما عاشق شد…

Plain text

  • تگ‌های HTML مجاز:
  • آدرس صفحات وب و آدرس‌های پست الکترونیکی بصورت خودکار به پیوند تبدیل می‌شوند.
  • خطوط و پاراگراف‌ها بطور خودکار اعمال می‌شوند.
6 + 7 =
*****