صحنه زن در صحنه میمیرد!

16:56 - 1401/01/03

صحنه زنی فیلم سینمایی است که جدیدا در پلتفرم فیلیمو در حال اکران آنلاین است و به یک موضوع اجتماعی میپردازد. داستان درخصوص افرادی است که به شکل سازمان یافته صحنه های تصادف را میسازند تا بتوانند از افراد دیه بگیرند. در ابتدا عده ای این کار را انجام میدادند، اما از جایی به بعد گروه هایی به شکل سازمان یافته مشغول انجام این کار شدند.

صحنه زنی

شخصیت اصلی داستان که با بازی خوب و اندازه‌ی بهرام افشاری تا حدود زیادی برای مخاطب ملموس بود، نقطه قوت فیلم بود که باوجود علاقه به فرزندش و تلاش برای دیدنش و همچنین اکت مورد ظلم واقع شدنش، او را تبدیل به یک نقش خاکستری می کند که مخاطب آرام آرام و در طول فیلم و با حوادثی که برای شخصیت اصلی پیش می آید، متوجه این مسئله می شوند.

از جایی به بعد مخاطب متوجه می شود که بهرام افشاری بد من اصلی نیست، بلکه طعمه‌ای است که بدلیل زخم های روحی که خورده مجبور به در اختیار قرار دادن خود به این گروه مخوف شده.

شخصیت ضدقهرمان فیلم که حق والانصاف مجید صالحی خوب از پس ایفای نقش برآمد، -حتی میتوان گفت از بهرام افشاری بهتر- در طول فیلم که در پوشش یک پادو و تدارکچی بود آرام آرام نقاب خود را برمی دارد و در پایان مخاطب او را به عنوان ضدقهرمان فیلم می شناسد.

روند آشکار شدن شخصیت حقیقی کاراکترها در فیلمنامه خوب پرداخت شد، اما در کارگردانی، می توانستند بهتر عمل کنند. فیلمبرداری، میزانسن،تدوین و پرداخت مناسب تر سایر کاراکترهای موثر فیلم در فیلمنامه می توانست از این اثر متوسط یک کار خیلی خوب به مخاطب ارائه کند.

پرداخت ضعیف فیلمنامه به شخصیت مددکار اجتماعی نتوانست آن را به فیلم و فرآیند دراماتیک آن متصل کند. مددکار اجتماعی که خود در منطقه مرفه نشین تهران سکونت دارد اما علاقه دارد تا به اقشار ضعیف و سرسپرده کمک کند. شیوه نزدیک شدن به شخصیت اصلی فیلم کاملا  تصنعی است و نشان می دهد فیلمنامه برنامه ای برای آن نداشته و صرفا بدون شخصیت پردازی درست این دو را مقابل هم قرار می دهد.

پایان بندی اما مناسب است و نشان دهنده این است که این صحنه زنی ها همچنان ادامه دارد وبایستی فکری به حال آن شود.البته جایی در فیلم ضعف در قوانین  حکومتی که بحق هم هست به عنوان ریشه این مشکلات معرفی شد اما کارگردان وارد سیاهنمایی سیاسی نشد. درسکانسی مقابله مددکار با بازپرس نشاندهنده تقابل با ضعف قوانین بود و در نمای پایانی بازپرس با تشکر و تقدیر از مددکار و فعالیتش مهر تایید بر عملکرد او نهاد.

درمجموع میتوان از "صحنه زنی" به عنوان فیلمی متوسط یاد کرد که تا حدودی توانست به این معضل بپردازد و ریشه یابی کند.اما می طلبید تا با سرمایه گذاری مناسب تر روی فیلمنامه و اجرای صحیح با میزانسن درست تاثیر مناسب تری را روی مخاطب بگذارد.

پرداخت ضعیف فیلمنامه به شخصیت مددکار اجتماعی نتوانست آن را به فیلم و فرآیند دراماتیک آن متصل کند. مددکار اجتماعی که خود در منطقه مرفه نشین تهران سکونت دارد اما علاقه دارد تا به اقشار ضعیف و سرسپرده کمک کند. شیوه نزدیک شدن به شخصیت اصلی فیلم کاملا  تصنعی است و نشان میدهد فیلمنامه برنامه ای برای آن نداشته و صرفا بدون شخصیت پردازی درست این دو را مقابل هم قرار میدهد.

پایان بندی اما مناسب است و نشان دهنده این است که این صحنه زنی ها همچنان ادامه دارد وبایستی فکری به حال آن شود.البته جایی در فیلم ضعف در قوانین  حکومتی که بحق هم هست به عنوان ریشه این مشکلات معرفی شد اما کارگردان وارد سیاهنمایی سیاسی نشد. درسکانسی مقابله مددکار با بازپرس نشاندهنده تقابل با ضعف قوانین بود و در نمای پایانی بازپرس با تشکر و تقدیر از مددکار و فعالیتش مهر تایید بر عملکرد او نهاد.

Plain text

  • تگ‌های HTML مجاز:
  • آدرس صفحات وب و آدرس‌های پست الکترونیکی بصورت خودکار به پیوند تبدیل می‌شوند.
  • خطوط و پاراگراف‌ها بطور خودکار اعمال می‌شوند.
5 + 6 =
*****