طبق وعده الهی، آینده از آن کسانی است که در جبهه حق ایستادهاند و شعله غم عاشوراییشان را روز به روز برمیفروزند تا روزی با این آتش مقدس، بر جان باطل زده و جهانی مملو از عدل و حق برپا کنند.
در غم ذبح ارزشها: بسیاری از کارها هستند که دلیل انجامشان، آنها را زشت و بیارزش یا زیبا و ارزشمند میکند؛ یکی از آنها گریه کردن است. اگر گریه و عزاداری بر اهلبیت خصوصاً امام حسین علیهالسلام غم و ماتم بیارزشی بود، همگان حق داشتند که حسینیان و عزاداران را جامعهای غمگین و افسرده بنامند و آنها را نکوهش کنند؛ اما داستان ماتم بر سیدالشهدا دلیل دیگری دارد!
عزای امام حسین گریستن و ماتم برای ارزشهاست؛ ارزشهای انسانی و الهی! ما به ماتم نشستهایم که چرا بالاترین ارزشهای الهی و انسانی در واقعه عاشورا زیر پا گذاشته شد؟! ما برای انسانیت، معنویت، ایمان و ذبح شدن اخلاق و جوانمردی گریه میکنیم. گریه ما برای آن است که چرا کسی مثل فرزند پیامبر یک امت که به دعوت آنها برای اصلاح امور همان مردم، به همراه خانواده خود به سویشان آمد، مظلومانه، اسیر بیوفایی و ناجوانمردی شده و در بین دو شط آب با لب تشنه سر بریده میشود؟!
هزاران ارزش اخلاقی در کربلا ذبح شد که برای هرکدام از آنها باید بهقدر دریاهای بیکران گریه کرد. این گریه انسانیت و ارزشها را در جان گریهکنان و جامعهشان زنده نگه میدارد و آنها را متعهد میکند که جلوی تکرار هرگونه حادثه مشابهی بایستند؛ بالاتر اینکه خود را برای ایجاد جامعهای کاملاً ارزشی و معنوی آماده کنند.
گریه یعنی، با تو ایم امام حسین !
گریه و عزاداری ارزشی در حقیقت نوعی موضعگیری و انتخاب بین حق و باطل است. گریهکنان و عزاداران حسینی، نهتنها پیروزی ظاهری سپاهیان یزید لعنتاللهعلیه را باطل اعلام میکنند؛ بلکه آن را جنایتی آشکار علیه اسلام و ارزشها و شایسته انتقامی جهانی میدانند. انتقامی که از جنایتکاران عاشورا باید گرفته شود زمانبردار نیست و تا زمانی که در تمام عالم، حق، کاملاً بر باطل غلبه یافته و آن را محو کند ادامه خواهد داشت.[1] اینهمه، راز بزرگ آرمانی است که گریه بر سیدالشهدا در پی آن است.
در طول تاریخ بهخصوص در عصر حاضر بسیار تلاش شده و میشود تا این هدف نهایی و آرمانی گریه بر سیدالشهدا، تحریف یا مصادره شود؛ ولی هر بار، جذبه و مغناطیس حماسه حسینی این تلاش را خنثی کرده و موجی مضاعف را بهسوی آرمان حسینی به پا کرده است.
حسینیان تا روزی که پرچم ارزشهایی که در عاشورا زیر پا گذاشته شد، در تمام عالم به اهتزاز درآید، به گریه و عزای خود ادامه میدهند؛ و چه کارساز است گریه بر حسین علیهالسلام، که همان تجسم همه ارزشهاست!
از آنچه گفته شد روشن میشود هر هیئت و مجلسی که از فهم ارزشها و معارف حق، خالی باشد یا جای آن معارف را افکار غلط یا ممزوج با باطل گرفته باشند، در مسیر درست عزاداری قرار نگرفته و نمیتواند رسالت انسانسازی و تعالی را به انجام برساند.
اشعار بیمغز، مجالس صرفاً هیجانی و بیمحتوا، رسوم غیرقابلدفاع و بیپشتوانه، رقابتهای منفی در عزاداری، مجالس لاکچری همراه با اسراف و... نمونههایی از خطاهای راهبردی در پیشبرد جلسات عزاداری شمرده میشوند.
آینده بسیار روشن عزای حسینی
ازآنجا که امام حسین علیهالسلام انسانی کامل، معصوم و از همه مهمتر، امام و ولی منصوب از سوی خداست، گریههای عزاداران بر ارزشهایی که توسط آن حضرت در کربلا ثبت شد نیز ارزشمندترین گریهها خواهد بود و تمرکز بر ظرفیت حادثه عاشورا میتواند نیل به جامعه حق محور آرمانی و جهانی را روزبهروز نزدیکتر کند.
انتقام جهانی از مسببان حادثه عاشورا نیز در همین راستا ارزیابی میشود. عزاداری حسینی میرود تا بهعنوان جزئی از برترین سبک زندگی قبل از ظهور جامعه آرمانی، راهگشای ظهور دولت منجی آخرالزمان نام بگیرد.
جامعهای که مدتی مدید در عزای ارزشهای نادیده گرفته شده در سال 61 هجری اشک بریزد و ناله سر دهد شایسته قدردانی است؛ قدردانی از جنس استقبال از دولت عدل جهانی! پس ای گریهکنان! بگریید بر حسینی که سمبل ارزشها و آرمانهای بشریت است.
پینوشت:
[1] «وَ قُلْ جاءَ الْحَقُّ وَ زَهَقَ الْباطِلُ إِنَّ الْباطِلَ كانَ زَهُوقاً؛ و بگو: حق آمد و باطل نابود شد. آرى، باطل همواره نابودشدنى است.» [سوره اسراء، آیه 81]