هرکسی که امام حسین علیهالسلام را پیشوا و مقتدای خود میداند، نباید نسبت به آنچه در جامعه و دنیای اسلام رخ میدهد، بیتفاوت باشد؛ بلکه باید بصیرت داشته باشد تا هنگام بروز فتنهها و زمان تصمیمگیری در بزنگاههای سیاسی، بهترین انتخاب را انجام دهید.
آغاز تا پایان واقعه کربلا سرشار از بصیرت و آگاهی سیاسی امام حسین علیهالسلام و یاران ایشان نسبت به حوادث آن دوران است و این درسی مهم برای پیروان امام حسین علیهالسلام میباشد.
از طرفی امروز و در این عصر، توجه به رخدادهای سیاسی مرتبط با دنیای اسلام و حکومت اسلامی، اهمیتی دوچندان دارد؛ چراکه مقابله و مواجهه جبهه حق با کفر، شرک و شرارت و تقابل انقلاب اسلامی با شیاطینی مانند آمریکا و استکبار جهانی، بیشازپیش هویدا شده است.
پس هر مؤمنی که مولای خود را امام حسین علیهالسلام میداند، باید نسبت به آنچه در جامعه رخ میدهد، مطلع، و بصیرت داشته باشد تا هنگام بروز فتنهها، در تشخیص حق درجا نزند و نیز زمان تصمیمگیری و انتخابهای امور سیاسی، بهترین انتخاب را داشته باشد.
ازاینرو سخنانی از قبیل: «من هیچ خبری از اتفاقاتی که در کشور افتاده ندارم»، «کاری به مسائل سیاسی یا حکومتی ندارم» یا «سیاست برای اهلش» و... دقیق و متناسب با سیره سیدالشهدا علیهالسلام نیست؛ چراکه اهلبیت علیهمالسلام آگاه به زمانه خود بودند و ازاینرو امام صادق علیهالسلام در اهمیت آگاهی نسبت به حوادث اجتماعی و سیاسی فرمودند: «العالِمُ بِزَمانِهِ لا تَهجُمُ عَلَیهِ اللَّوابِس [1] شبهات به کسی که زمانه خود را بشناسد، هجوم نمیآورد».
امام حسین علیهالسلام و یاران او، در جریان امور سیاسی روزگار خویش بودند و زمانی که اسلام را در خطر تحریف، تضعیف و بدعت دیدند، علیه باطل قیام کردند و سبب رسوایی بنیامیه و شروع حرکتها، نهضتها و جریانهای حق بر علیه باطل در طول تاریخ شدند.
همین نگاه حماسی و سياسی به نهضت و قیام حسينی توانست بزرگترين انقلاب قرن، یعنی انقلاب اسلامی ايران را پدید آورد؛ انقلابی که يک نهضت بینظير شیعی را در جهان زنده کرد.
یکی از راههای مبارزه با انقلاب اسلامی نیز القای تفکر جدایی دین از سیاست و دنیوی بودن سیاست و اخروی بودن دین بوده است؛ تفکر غلطی که بر این باور بود دین در امور اجتماعی نقشی ندارد. ازاینرو اندیشمندان مسلمان و طرفدار مکتب سیدالشهدا علیهالسلام، همواره باید مراقب این آسیب باشند و در زمینه تبلیغ و ترویج جنبه اجتماعی و سیاسی معارف دینی بکوشند. برای نمونه میتوان به استاد مصباح یزدی رضواناللهعلیه اشاره کرد که عمری با بصیرت و نگاهی صحیح به دین، زندگی کرد.
به تعبیر یکی از شاگردان ایشان، از ويژگیهای برجسته آيتالله مصباح، «بصيرت» بود. او هم در مسائل دينی و هم در مسائل اجتماعی، فرهنگی و سياسی، ديدی نافذ و بصيرتی مثالزدنی داشت، ظرافتها و نقاط کور را خوب میشناخت، اهداف پنهان دشمنان اسلام و انقلاب را به زيبايی تشخيص میداد و در بزنگاهها وارد صحنه میشد و عماروار، مرز حق و باطل را مشخص میکرد و فتنهگران را از پشت نقابهای دروغينی که از ديانت و اصلاحگری و امثال آن بر چهره میزدند، بيرون میکشيد و بنيانهای فکری باطل و اهداف و مقاصد شيطانی پنهان آنان را آشکار مینمود.[2]
با توجه به آنچه بیان شد، ضرورت آگاهی هر شخصی نسبت به مسائل کلان سیاسی روشن گردید؛ چراکه آغاز تا پایان واقعه کربلا سرشار از بصیرت و آگاهی سیاسی امام حسین علیهالسلام و یاران ایشان نسبت به حوادث آن دوران بود.
پینوشت:
[1]. ميزان الحكمة، ج2، ص1158.
[2]. احمدحسین شریف، درسهايی که بايد از علامه مصباح آموخت: 767https://eitaa.com/ahmadhoseinsharifi/.