بعد از مرگ خانم "مهسا امینی" دختر کرد و اهل سنت کشور عزیزمان که همچون زلزلهای بر پیکر ایران بود، پسلرزههایی نیز وجود داشته و این تکانهها که بعضا باید به صورت جدی به آنها نگاه شود، زنگ هایی را به صدا در آوردهاند که با بیان کردن آنها سعی در آن داریم که این صداها را به گوشهای شنوا برسانیم؛ شاید که در تصمیمگیریهای آیندهشان تأثیری داشته باشد.
نسخه مهسا سازی | بعد از مرگ خانم "مهسا امینی"، دختر کرد و اهل سنت کشور عزیزمان که همچون زلزلهای بر پیکر ایران بود، پس لرزههایی نیز وجود داشته و این تکانه ها که بعضاً باید به صورت جدی به آن نگاه شود، زنگهایی را به صدا در آورده است که با بیان کردن آنها سعی در آن داریم که این صداها را به گوشهای شنوا برسانیم؛ شاید که در تصمیمگیریهای آیندهشان تأثیری داشته باشد.
تکانههای فرهنگی اجتماعی بعد از مرگ مهسا امینی
بعد از مرگ مهسا امینی پر حاشیه و بعد از پوشش خبری رسانهای بسیار وسیعی که خود جای سؤال دارد، یک پروژه رسانهای آغاز شده و شخصیتی که از گذشته او هیچ اطلاعاتی در دسترس نیست به یکباره تحت عنوان شهیده آزادی و مبارزه با حجاب اجباری معرفی میشود. این حجم از آمادگی رسانههای معاند برای پوشش این اتفاق، خود علامت سؤال بزرگی است که به راستی دستگاههای اطلاعاتی امنیتی باید برای پاسخگویی به آن دست به کار شده و جامعه را از وجود راوی حق و حقیقت محروم نکنند.
ابتدا باید به این مسئله پرداخت که مقوله حجاب، علاوه بر اینکه باید دارای ضوابط و قوانین مدون و دقیق اجرایی باشد، باید به طور گسترده نیز در سطح اجتماعی به آن پرداخته شود، تا همگان، از موافق و مخالف، از وجود و رعایت آن با خبر باشند. نکته بسیار حائز اهمیت این است که باید پاسخ دهیم در باب ترویج و نشر آموزه حجاب، که یک مسئله صرفاً فرهنگی است و در ابواب مختلف اجتماعی-اقتصادی نیز کارکرد و تأثیرگذاری دارد، چه کاری انجام دادهایم؟؟
صرف توقع وجود پذیرش یک فرهنگ در سطوح مختلف اجتماعی، بدون انجام کار فرهنگی مناسب و تأثیرگذار اجتماعی بیمعنی است. آیا جز این است که دائم به دنبال مقصری میگردیم تا تقصیر را به گردن او انداخته و گرده خود را از مسئولیت خالی کنیم؟ از آنجا که حجاب امری دارای وجوه مختلف فرهنگی-اجتماعی-اقتصادی است، به شدت نیازمند تبیین و بسترسازی در لایههای مختلف اجتماعی است. به راستی چه کسی مسئول این امر مهم اجتماعی است؟
گذشته از گلایههای بیشمار که همیشه ناتمام باقی میماند، اتفاقی که هم اکنون در کف خیابان در حال رخ دادن است را برایتان بازگو میکنم تا به روشنی در تاریخ ثبت شود. بیحجابی (به معنای واقعی کلمه) به عنوان نمادی از روشنفکری در حال اشاعه است و متأسفانه در حال هویتبخشی به نسلهایی است که از بحران هویت رنج میبردند؛ الگویی که با مرگ مهسا امینی توسط رسانههای معاند در جامعه تقویت شده و همچنان به کار خود ادامه میدهد و شاید بی آنکه برخی مسئولان ذیربط در جریان باشند، در حال فشردن زخمهای اجتماعی است. دختران جوانی که اکثراً از سطوح رفاهی و درآمد خانوادگی بالایی برخوردار بوده و هستند و اکثراً تا قبل از این اتفاقات نیز از حجاب بویی نبرده بودند، پیش از این از رخوت و خمودگی حاصل از بیهدفی و بیانگیزگی رنج میبردند؛ ولی اکنون با دنبال کردن انگاره #زن_زندگی_آزادی در پی به دست آوردن حق خیالی خود هستند و در این راه، بیباکی نشان میدهند.