جمهوریت از نگاه علامه مصباح یزدی(2)

16:18 - 1401/10/16

در بخش نخست اشاره کردیم که برخی از اصلاح‌طلبان با برجسته کردن و گزینش مغرضانه واژه جمهوریت، در تلاش برای استفاده از آن به‌عنوان اهرم سیاسی بودند، آن‌ها با شکل دادن ذهنیتی که میان دو واژه «جمهوریت» و «اسلامیت» ناهمتایی و ناهمسانی قائل بود، زمینه‌ساز چالش‌های فراوان در چگونگی نسبت میان این دو شدند که همین چالش، مجالی برای صوری کردن و نمایشی کردن قید اسلامیت از سوی برخی روشنفکران غربی  شد.

جمهوریت از نگاه علامه مصباح یزدی(2)

در این شرایط که اسلامیت نظام به امور شخصی و ذائقه مردم فرو کاهیده می‌شد و با استناد به کلمه «جمهوریت»، وجه اسلامی نظام و حاکمیت، ارزشی فرعی و تبعی پیدا می‌کرد. آیت‌الله مصباح یزدی رحمه‌الله با ایستادگی در برابر این گفتمان انحرافی توانستند اسلامیت را آن‌گونه تفسیر کنند که رهبر فقید انقلاب اسلامی مرحوم امام خمینی رحمه‌الله به دنبال آن بود؛ یعنی اسلامیتی که به نظر مردم اعتنا می‌شود و جمهوریتی که بدون اسلامیت یک دموکراسی دروغین و خطرناک است؛ درواقع به فرموده بنیانگذار جمهوری اسلامی، جمهوریت قالب حکومت است و اسلامیت بیان محتوای آن حکومت است.[1]

در اندیشه سیاسی علامه مصباح یزدی رحمه‌الله کلمه جمهوری با واژه اسلامیت معنایی متفاوت از دموکراسی پیدا می‌کند، همچنین دقت در دو واژه «مقبولیت» و «مشروعیت» نیز که در کلام استاد به‌صورت فراوان استفاده می‌شود، می‌تواند به‌خوبی دیدگاه ایشان را روشن سازد. ایشان بدون مقبولیت، شکل‌گیری حکومت اسلامی را ناممکن می‌داند، و یکی از راههای کشف مقبولیت را رأی اکثریت می‌داند، اما این واژه هیچ‌گاه نمی‌تواند جایگزین مشروعیت شود؛ چراکه مشروعیت یک قید توقیفی است که متوقف بر نظر و امر شارع مقدس است.[2]

همین قربانی نکردن مشروعیت به‌پای مقبولیت و توازنِ برقرار کردن میان دو کفه «جمهوری و اسلامی» باعث گردید که بسیاری از روشنفکرانی که در پی ‌گذار از اسلامیت نظام بودند و تلاش داشتند اندک‌اندک سکولاریسم غرب رانقلاب در کشور به‌عنوان ارزش مطلق و بدون قید جاری کنند، با ایشان دشمنی ورزند.

بسیاری از اصلاح‌طلبان که خود را همفکر و هم خط با امام رحمه‌الله قلمداد می‌کردند، این سخنان را که تطابق کامل با اندیشه‌های امام داشت، برنتافتند و با تقطیع و تحریف این سخنان و نقل آن در مجامع مختلف، بر مبنای تألیفات خود، تحلیل‌های مختلفی را بعضاً با چاشنی توهین، ارائه کردند. در نمونه اخیر، آقای دکتر مصطفی کواکبیان مجددا مطلب منتشر شده در روزنامه مردم‌سالاری را بازنشر داد؛ مطلبی که یک گزارش ناقص از کرسی ترویجی است (مراسمی که در آن افراد نظریات خود را مطرح می‌کنند و بعد از بحث، توسط استادی داوری می‌شود) و به سخنان ناقدین آن کمتر پرداخته شده است و یا اینکه اصولا از مدافعان جدی دیدگاه‌های آیت‌الله مصباح یزدی که در خیل شاگردان ایشان فراوان هستند، استفاده‌ نشده است وهمچنین در گزارش این روزنامه هیچ گزارشی از سخنان حجت‌الاسلام دکتر رهدار که یکی از ناقدین می‌باشند وجود ندارد؛[3] 

افزون بر این روزنامه و جناب کواکبیان، آقای عباس عبدی نیز با ادبیات کودکانه و توهین‌آمیزی در چند روز گذشته گفته است: ایشان مقاله و مطلبی ندارند که واجد اندیشه باشد![4] این سخنانِ آقای عباس عبدی در حالی بیان می‌شود که علامه مصباح یزدی بیش از 150 کتاب ارزنده در مورد بسیاری از مسائل اجتماعی را به نگارش درآورده است؛ تألیفاتی که سال‌ها روشنفکرانی مثل سروش را به خود مشغول ساخته و یک جبهه گفتمانی از سوی روشنفکران علیه ایشان شکل‌گرفته بود!

پی‌نوشت:
1. صحیفه امام ، ج۵،ص ۳۹۸.
2. برای آشنایی بیشتر با موضوع نسبت جمهوریت با اسلامیت در نگاه آیت‌الله مصباح یزدی به کتاب: نظریه سیاسی اسلام، اثر استاد مراجعه شود.
3. روزنامه مردمسالاری، https://b2n.ir/q34051.
4. توییتر، https://twitter.com/abb_abdi/status/1609493466936926212.

Plain text

  • تگ‌های HTML مجاز:
  • آدرس صفحات وب و آدرس‌های پست الکترونیکی بصورت خودکار به پیوند تبدیل می‌شوند.
  • خطوط و پاراگراف‌ها بطور خودکار اعمال می‌شوند.
5 + 3 =
*****