علی کریمی با ورود به عرصه سیاسی بدون تخصص کافی، ضمن روشن ساختن باطن شیطانی خود، آبرو و محبوبیتش را نیز از دست داد.
باورها و عقاید صحیح، اولین و مهمترین پله در بروز رفتارهای منطقی و درست هستند. اگر عقاید شخصی غلط بوده و او به دنبال اصلاح آن نباشد، بالاخره این باور نادرست روزی در رفتار او هویدا میشود و چهره باطنی او را برای همه مشخص میکند.
در ایام آشوب و اغتشاشات اخیر با نحسْرمز مهساامینی، همانند دیگر فتنهها، نقاب از چهره بسیاری از افراد برداشته شد. چهرههایی که بین مردم مشهور و مورد استقبال اهالی فوتبال بودند، اما اکنون به چهرهای منفور، وطنفروش و سلطنتطلب تبدیل شدهاند. درواقع آن افکار باطل، در این میدان باطن نما، ظاهر شد تا بصیرت مردم بیشازپیش بیشتر شود.
علی کریمی، فوتبالیست معروف یکی از این افراد است که این ایام، مُهری بر دروغها و ادعاهای او در مورد حمایت از مردم زده شد. البته علی کریمی یا هر ایرانی دیگری میتواند با تفکرات مسئولین و یا حتی برخی قوانین حاکم بر کشورش مخالف باشد، اما این مخالفت نباید به هتاکی، توهین به مقدسات و باورها، تحریک جوانان به اخلال در نظم عمومی و هرجومرج برسد.
بااینحال علی کریمی، یکییکی خطوط قرمز اعتقادی، عرفی و ملی را زیر پا گذاشت. او با ورود به عرصه سیاسی که هیچ تخصصی نداشت، هم بیسوادی، هم زشت سریره بودن و هم آبروی خود را به باد داد و مردم نیز چهره واقعی او را شناختند.
علی کریمی از ابتدا مردم را دعوت به آشوب خیابانی نمود. به نیروی انتظامی و امنیتی هتاکیهای پیدرپی نمود. جسارتش به مدافعان حرم و شهدای دفاع مقدس هم از یاد و خاطرهها نمیرود، اما بیتردید بزرگترین بیشرمی و جسارت او در توهین به اهلبیت علیهمالسلام و مجالس ایشان نمودار شد و البته این عاقبت کسانی است که به کارهای ناروا بپردازند و جز این هم نمیشود.[1]
توهین و تمسخر نسبت به عزیزترین و کاملترین انسانهای روی زمین و نیز جوانان با شرف این مملکت که جنازه بسیاری از آنها هیچگاه یافت نشد، فقط از کسی بر میآید که مسیر خودویرانگری را انتخاب کرده و هیچ قصدی برای توقف در این مسیر نداشته باشد.
در آخر میتوان گفت ای کاش علی کریمی همان فوتبالیست میماند!
پی نوشت:
[1]. خبرگزاری فارس، http://fna.ir/1radwa.