منظور از احدیت و بساطت خدا

10:06 - 1401/11/07

خداوند بسیط است، یعنی هیچ کثرتی برای او تصور نمی‌شود و او منزه از هر نوع ترکیب است.

یکی از اوصافی که برای خدا به کار برده می‌شود، «احد» است. معادل احد در فارسى کلمه «یکتا» است. خدای یکتا یعنی همان خدای احد و بسیط، درواقع خداوند متعال که محض وحدت است و هیچ‌گونه کثرت و ترکیبی براى او متصور نیست، به احد و بساطت ذات متصف مى‌گردد و در ادامه به شرح این صفت می‌پردازیم .

این ویژگى براى خداوند که در سوره توحید بیان شده[1]، براى توجه دادن انسان به این حقیقت است که خداوند قابل‌مقایسه با هیچ موجود دیگرى نیست و هیچ‌گونه ترکیب و کثرتى در ذات او وجود ندارد. البته درک این ویژگى و فهم عمیق بساطت و وحدت خالص خداوند براى اذهان عادى بشر بسیار دشوار است. ازاین‌رو پیامبران الهی کوشیده‌اند که بشر، خداوند را با این وحدت و بساطت بشناسد؛ اما اغلب انسان‌ها به چنین‌ شناختى دست نیافتند. براى اغلب مردم این نکته که بدانند آنان مخلوق‌ هستند و خودشان به همراه جهان پیرامونشان آفریننده‌اى دارند، بیشتر قابل درک است تا اینکه مقام احدیت الهى را بشناسند و در فعالیت ذهنى خود هرگونه تعدد و تکثرى را از او سلب کنند.[2]

منظور از بسیط بودن پروردگار
بسیط بودن خداوند بدین معناست که برای او هیچ کثرتی قابل تصور نیست و او هیچ جزئی ندارد؛ چراکه هر موجودی که جزء داشته باشد، به اجزای خود نیازمند است، درحالی‌که خداوند متعال کامل مطلق، غنی بالذات بوده و هیچ نیازی برای او فرض نمی‌شود.

درواقع موجودی که از اجزای متعدد تشکیل ‌شده باشد، نمی‌تواند واجب‌الوجود، موجودی کامل از تمام جهات و خدا باشد؛ چراکه چنین خدایی همانند جورچینی تصور شده که همان‌طور این جورچین از اقسام و اجزای گوناگون تشکیل شده و برای موجود شدن نیاز به اجزای مختلف و تمام تکه‌های خود دارد، او نیز در وجودش نیازمند اجزای خود است و چنین موجودی که نیازمند است، دیگر واجب الوجود نخواهد بود و درواقع نمی‌تواند خدا باشد، بلکه موجودی محدود و نیازمند است.

این موضوع در کتب فلسفی به تفصیل بیان شده است و فلاسفه با بیان تقسیمات ترکیب، تمام اقسامش را از خداوند نفی کرده‌اند که در این نوشتار نوبت به بررسی تمام اقسام نمی‌رسد و فقط به یک قسم از ترکیب اشاره شد که هر موجودی که مرکب از اجزای موجود در خارج باشد، برای موجود بودن نيازمند وجود اجزای خويش است؛ به‌طوری‌که اگر يکی از اجزای آن موجود نباشند، آن مرکب نيز موجود نخواهد بود. پس مرکب از اجزای محقق و موجود، به اجزای خود نيازمند است. درنتیجه این موجود نمی‌تواند خداوند باشد، چراکه نیازمند است؛ و می‌توان موجودی کامل‌تر از آن فرض کرد که به اجزای مزبور نيازمند نباشد.

پی‌نوشت:
[1]. توحید: 1؛ «قُلْ هُوَ اللَّهُ أَحَدٌ».
[2].  علامه مصباح یزدی، محمدتقی، به سوی تو، تدوین و نگارش کریم سبحانی، قم، انتشارات مؤسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی(ره)، ص338.

Plain text

  • تگ‌های HTML مجاز:
  • آدرس صفحات وب و آدرس‌های پست الکترونیکی بصورت خودکار به پیوند تبدیل می‌شوند.
  • خطوط و پاراگراف‌ها بطور خودکار اعمال می‌شوند.
1 + 1 =
*****