انقلاب اسلامی توانست مفهوم کرامت انسانی را به شکلی بازسازی شده و نوین به دستاوردی تمدنی در قالب مردم سالاری دینی تبدیل کند.
رهبر انقلاب در دیدار با اعضای مجلس خبرگان فرمود: «ذات مردم‌سالاری دینی است که موجب ابطال نقشه‌های بدخواهان و عامل دشمنی آنها است؛ بعضی دشمنی‌ها با ذات نظام است، چراکه این نظام در مقابل افراد معتقد به نسخه غرب که با هرگونه دخالت دین در مسائل اجتماعی مخالفند یا در برابر سردمداران لیبرال دموکراسی که پشت پرچم دروغین آزادی و دموکراسی، نقشه سلطه و غارت منابع دنیا را کشیدهاند، ایستاده و با قرار دادن «مردم‌سالاری و آزادی» کنار «دین» نقشه آنها را به‌هم زده است.»[1]
همانطور که از فحوای کلام رهبر انقلاب برمی‌آید، قرارگیری مردم‌سالاری در کنار پایبندی به مبانی دینی یکی از تأسیسات مهم نظام جمهوری اسلامی است که اکنون به الگوی جذاب برای کشورهای دیگر تبدیل شده است.
مؤلفه‌ای که در این بین باید بدان اشاره کرد این است خود مردم‌سالاری از اعماق مبانی دینی برآمده و مفهوم کرامت انسانی را متبلور می‌کند. آری انقلاب اسلامی توانست مفهوم کرامت انسانی را به شکلی بازسازی شده و نوین به دستاوردی تمدنی تبدیل کند.
بر اساس مبانی اسلامی انسان علاوه بر حق حیات، دارای حق اختیار یا به عبارتی کرامت ذاتی می‌باشد که همگان ملزم به رعایت آن هستند. خودِ مؤلفه کرامت ذاتی نیز برخواسته از طبیعت و فطرت آدمی است که انسان را موجودی آزاد و دارای اختیار تصور می‌کند.
شاید کسی در این بین اینگونه بازگو کند دقیقاً مولفه اختیار در نظامات کومتی کشورهای غربی نیز جاری است پس چرا با این وجود در نگاه اندیشمندان اسلامی جوامع غربی جوامعی متزلزل و دارای انحطاط اخلاقی فروان شمرده می‌شوند؟
پاسخ این است که در حکومت های غربی که نوعی دموکراسی به اجرا گذاشته می‌شود اساس آن مبتنی بر بهره‌گیری مادی از ملت و استخدام غیر و بهره‌کشی مادی از دیگران است؛ لذا برخی کشورهای غربی را مستکبر می‌دانند بدین سبب که همه چیز را تحت اراده حاکم و عمل او قرارمی‌گیرد و این همان دیکتاتوری است که در اعصار گذشته وجود داشته و هنوز هم در کشورمان غربی وجود دارد.
پی‌نوشت؛
1. https://kayhan.ir/fa/news/260770/