اولین توبه باب ....!

03:29 - 1391/10/12
لعنت خدا بر کسی که مرا وکیل امام غایب بداند. لعنت خدا بر کسیکه مرا باب امام بداند. لعنت خدا بر کسیکه مرا منکر نبوّت حضرت رسول بداند. لعنت خدا بر کسی که مرا منکر انبیای الهی بداند. لعنت خدا بر کسیکه مرا منکر امامت امیر المؤمنین و سایر ائمّهء اطهار بداند
گرگ

سید علی محمد شیرازی برای تطبیق مدعای خویش با روایات اسلامی سفری به عزم  مکه  به بوشهر انجام داد ،(1) در این سفر تنها ملامحمدعلی قدوس و غلام حبشی باب اورا همراهی میکردند(2) اینکه باب به مکه رفت یا نه و اینکه در مکه چه کاری انجام داد از اموری است که مورد مناقشه مورخین است به هر روی در بوشهر ملّاصادق خراسانی در یکی از مساجد شهر عبارت «اشهد ان علیا قبل نبیل باب بقیة الله» به معنای« و همانا شهادت میدهم که علی قبل نبیل(علیمحمد) (3)، باب بقیةالله است» را به علت دستور مستقیم باب در اذان داخل کرد( 4)

نخستین توبه

داستان اذان جدید در بوشهر به گوش  حسین خان حاکم شیرازرسید و حسین خان برای توقیف باب سوارانی را به بوشهر میفرستد. ( 5) باب (علیرغم کوشش منابع بابی و بهائی برای مقاوم جلوه دادن باب در ادعای خود) تنها راه نجات از مخمصه را  در انکار دعاوی خود یافت او خیلی زودتر از آنچه تصور شود و بدون هیچ مقاومتی  حاضر شد تا  در مسجد وکیل شیراز به انکار ادعا های خود در ملاء عام پرداخت نبیل زرندی عین عبارات باب را چنین نوشته است :

حضرت باب روی به جمعیّت کرده فرمودند:

لعنت خدا بر کسی که مرا وکیل امام غایب بداند.  لعنت خدا بر کسیکه مرا باب امام بداند.  لعنت خدا بر کسیکه مرا منکر نبوّت حضرت رسول بداند.  لعنت خدا بر کسی که مرا منکر انبیای الهی بداند.  لعنت خدا بر کسیکه مرا منکر امامت امیر المؤمنین و سایر ائمّهء اطهار بداند » (6)

 

پس از آن، شش ماه در خانه پدری خود ، محبوس و تحت نظر بود اگرچه وی در این وضعیت هم دست از مدعیات خود بر نداشته بود

قابل توجه آنکه باب قبلاً در ضمن توقیعی به پیروان خویش نوشته بود  که پس از سفر مکّه، به عتبات خواهد رفت  بنا بر این جمعی از بابیان در آن جا منتظر ورود او بودند اما بعلت این حبس در  نوروز ٦١ ، توقیعی از باب از طریق بصره برای بابیانی که در عتبات منتظر بودند رسید وی در آنجا تصریح کرده بود که آمدن من به عتبات ممکن نیست و نوشته بود  بروند در اصفهان بمانند تا تعلیمات لازمه بآنها برسد.  و از جمله نوشته بود اگر مصلحت شد شما را به شیراز خواهم خواست و الّا  در اصفهان بمانید تا ارادهء خداوندی بوقوع پیوندد.

نبیل زرندی مورخ بهائی مینویسد : وصول این توقیع منیع که امتحانی شدید برای اهل ایمان بود اثرات عجیبی در مؤمنین ایجاد کرد بعضی در این امتحان لغزیدند و گفتند چطور شد که سیّد باب بوعدهء خود وفا نکرد آیا این خلف وعده خود را هم بامر خدا میداند؟(7 )

یکی از مورخین بهائی در این باره می نویسد :

حضرت باب اراده فرموده بودند که رسالت خویش را در شهرهای مکه و مدینه جهرةً به عموم اعلام فرمایند و لکن در انجام آن بداء گشت...همچنین اراده مبارک آن بود که پس از اعلان جهری عمومی ام در شهرهای مذکور به کربلا و نجف سفر فرمایند و امر بدع را در عتبات عالیات نیز جهرةً اعلان نمایند . ولکن آن طرح نیز به مرحله اجرا در نیامد . حضرت باب در توقیع ملا عبدالخالق یزدی تصریح می فرمایند که وقوع بدا عاملی برای افتنان عباد بوده است ( 8)

 

پی نوشت :

 

1.البته بنا بر شواهدی که فعلاً مجال بررسی آنها وجود ندارد اونتوانست خود را به مکه برساند
2.نصرت الله محمد حسینی ، حضرت باب ، مؤسسه معارف بهائی ، انتاریو ، کانادا 1995  /  153بدیع ص222
3..نبیل و محمد بحساب ابجد عدد واحد هستند
4.تلخیص تاریخ نبیل زرندی ص 122
5.نبیل زرندی، مؤسسۀ مطبوعات امری، ص 126
6. تلخیص تاریخ نبیل زرتدی، ص 132
7.تلخیص تاریخ نبیل زرندی ص 135
8. نصرت الله محمد حسینی ، حضرت باب ، ص 242

کلمات کلیدی: 

Plain text

  • تگ‌های HTML مجاز:
  • آدرس صفحات وب و آدرس‌های پست الکترونیکی بصورت خودکار به پیوند تبدیل می‌شوند.
  • خطوط و پاراگراف‌ها بطور خودکار اعمال می‌شوند.
17 + 1 =
*****