یکی از دسیسههای دشمن، گسیل شبهات در فضای مجازی و مواجه ساختن ذهن مخاطب با سؤالات بیپاسخ متعدد میباشد.
شخصیت کنجکاوی دارم. هرازگاهی سری به شبکههای اجتماعی معاند میزنم. همهجور حرفی در آن پیدا میشود. از خود خدا گرفته تا پیامبران و امامان و عقاید مختلف اسلامی و غیر اسلامی، هیچکدام از تیررس این نانجیبان در امان نیستند. روزی نیست که گزارهای دینی را مطرح نکنند و به آن نتازند. بیچاره کسی که در مسائل دینی سررشته چندانی ندارد، چگونه میخواهد درمقابل این سیل عظیم شبهات، مقاومت کند؟ گاهی مخاطب با شنیدن یک شبهه معمولی، در ابتدا با بیتفاوتی از آن میگذرد؛ اما تکرار همین شبهه پیشپاافتاده، در مرحله بعد باعث میشود تا او به این گمان بیفتد که نکند حق با شبههکننده است و دین را یک عده منفعتطلب از خودشان درآوردهاند؟ در مرحله پسازآن، این شبهه در ذهنش جا گرفته و برایش تبدیل به یک باور میشود؛ خصوصاً اگر او کسی باشد که حال مراجعه به کتاب یا یک شخص عالم را ندارد.
برای نمونه بهتازگی شبههای که جوابش خیلی ساده بود را دریکی از همین کانالها دیدم. شبههکننده گفته بود: اگر خدا عالم به همهچیز است، چرا در قرآن به پیغمبرش گفته: «از آنان بپرس: «آیا آفرینش [و معاد] آنان سختتر است یا آفرینش فرشتگان [و آسمانها و زمین]؟!»[1] مگر خود خدا در قرآن، خود را عالم به تمام امور معرفی نمیکند؛ پس چه نیازی دارد تا به پیامبرش بگوید تا مطلبی را از مردم سؤال نماید؟!
هرکسی میداند که سؤال و استفهام اقسامی دارد. یکی از اقسام آن، استفهام تقریری است؛ یعنی سؤال کننده به دنبال رسیدن به جواب نیست؛ بلکه قصد دارد از مخاطبش بر مطلبی اقرار گرفته و او را به اعتراف نسبت به امری وادارد. در این آیه شریفه نیز خداوند به پیامبرش تعلیم میدهد که چگونه درمقابل منکرین معاد رفتار نماید. به ایشان میفرماید: برای اینکه آنان خودشان به امکان معاد و خلقت دوباره خویش اعتراف کنند، به ایشان بگو: آیا خلقت دوباره شما برای خدا سختتر است یا خلقت موجودات عظیمی همچون فرشتگان، آسمانها و زمین؟
اینکه چرا چنین شبهات سخیفی را این افراد مطرح میکنند، دلیلش بسیار واضح است. مردم عوام اگرچه با شنیدن چنین شبههای ممکن است برانگیخته نشوند؛ ولی تکرار این شبهه و مانند آن و آبوتاب دادن به آن، بهراحتی میتواند دل مخاطب عامی را لرزانده و او را کمکم بهسمت انکار بکشاند.
پینوشت:
[1]. صافات: 11.