در جنگ نرم، تمامی سطوح جامعه از مسئولان تا شهروندان هدف محسوب می شوند و جوانان و نو جوانان مهم ترین گروه هدف اند. دشمن با ایجاد شک و تردید در بین جوانان سعی دارد آنان را نسبت به اصول و ارزش های دینی، ملی و انقلابی دچار تردید و گمراهی کند.
گروه های هدف در جنگ نرم چه کسانی هستند ؟
در جنگ نرم، تمامی سطوح جامعه از مسئولان تا شهروندان هدف محسوب می شوند و جوانان و نو جوانان مهم ترین گروه هدف اند. دشمن با ایجاد شک و تردید در بین جوانان سعی دارد آنان را نسبت به اصول و ارزش های دینی، ملی و انقلابی دچار تردید و گمراهی کند.
پس ما جوانان موظف هستیم که دشمنانمان را بشناسیم و برای مقابله با آنان هر کاری انجام دهیم ما می توانیم با آگاه سازی دوستان و اطرافیانمان درباره جنگ نرم از نفوذ دشمن جلوگیری کنیم و با کمک یکدیگر ضربه بزرگی به دشمنان بزنیم و اهداف شوم آنها را از بین ببریم.
میزان اثرگذاری جنگ نرم به چه چیزهایی بستگی دارد؟
میزان اثرگذاری جنگ نرم از یک طرف به ویژگی های شخصیتی افراد مانند اعتقادات دینی، شجاعت، اعتماد به نفس، پایبندی به ارزش های اخلاقی و از طرف دیگر به میزان علم و آگاهی انسان ها و نیز شناخت دوستان و دشمنان واقعی بستگی دارد.
چه افراد و تشكلهايي هدف جنگ نرم هستند؟
همه افراد جامعه ميتوانند بخش هاي مشخصي باشند كه مورد نظر راه اندازان جنگ نرم قرار گرفته اند و البته اين موضوع وابسته به هدفي است كه باني جنگ نرم آن را دنبال مي كند. اقشار مورد نظر بانيان جنگ نرم بستگي به هدف آنها دارد كه ميان مدت است يا عمومي و با توجه به هدف اقشار را تحت نظر مي گيرند اما در حالت كلي مي توان گفت كه گروه هاي هدف در جنگ نرم، رهبران، نخبگان و توده هاي مردم هستند. نخبگان نيروهاي مياني را تشكيل مي دهند و مي توانند به عنوان تصميم گيران و تصميم سازان يك حكومت مطرح باشند. نخبگان جامعه مدني مانند رهبران احزاب و... هم با آشفتگي ذهني خود، مي توانند ترس را به ذهن مردم انتقال دهند، وحشت ايجاد كنند و روحيه ملت را درهم بشكنند.
در بعضي موارد براي رسيدن به اهداف مورد نظر خود گروه ها و اشخاص خاص و تأثيرگذار را مورد هدف قرار مي دهند و از آن گروه يا فرد براي رسيدن به اهداف خود استفاده مي كنند. مانند استفاده از قوميت هاي مختلف يا خواص و نخبگان فرهنگي وعلمي.
با توجه به اينكه در جنگ نرم از ابزارهاي رسانه اي، فرهنگي و علمي استفاده مي شود پوشش آن براي طبقات مختلف بيشتر و متفاوت تر است. جنگ رسانه اي مي تواند توده هاي مردم را تحت تأثير قرار بدهد و به همين شكل در جنگ علمي نخبگان را مورد هدف قرار دهد. افراد مورد نظر جنگ هاي نرم وابسته به هدف جنگ هاي نرم نيستند بلكه به دليل اينكه در جنگ نرم ابزارهاي مختلفي مورد استفاده قرار مي گيرد در نتيجه افراد بيشتري درگير مي شوند اما در جنگ سخت كه تنها ابزار مورد استفاده ابزار نظامي است تنها گروه هاي نظامي (و در موارد معدودي غير نظاميان) در طرف مقابله قرارمي گيرند.
در جنگ نرم علاوه بر استفاده از ابزارهای رسانه های، فرهنگی و علمی برای نفوذ در طبقات و اقشار مختلف از تاکتیک های متنوعی مختلفی استفاده می شود.
جنگ نرم در دو حوزه بر نخبگان تأثیر میگذارد:
1. حوزهی اندیشه و مدیریت ادراک نخبگان
رفتار سیاسی نخبگان متأثر از اطلاعات، تحلیلها و برآوردهای آنان است. اطلاعات، تحلیل و برآوردهای مخدوش و غلط میتواند باورهای آنها را تضعیف و نگرش سیاسی آنها را تغییر دهد. هدف در این سطح تأثیرگذاری بر ادراک و برآورد و تحلیلهای نخبگان و رهبران سیاسی است. دشمن در جنگنرم در سطح راهبردی، تلاش میکند با دادن تحلیل و اطلاعات نادرست بر حوزهی اندیشه و باور آنها تأثیر بگذارد. موارد این تأثیرگذاری در جدول ارائه شده است.
2. حوزهی عزم و ارادهی نخبگان
در جنگنرم فقط حوزهی آگاهی و اندیشهی نخبگان و رهبران سیاسی هدف قرار نمیگیرد، بلکه عزم و اراده اهمیت بیشتری دارد. برخی از صاحبنظران معتقدند نخبگان به جهت متمایز بودن آنها از عوام، به طور طبیعی به اقتضای نخبه بودن، از بصیرت و آگاهی برخوردارند. مشکل اساسی آنان، عدم اقدام در لحظهها است. آنجایی که باید برای مردم و بدنهی جامعه، صحنهی جنگنرم را تبیین کنند، آگاهی و بصیرت دهند، غایب هستند و یا در مورد حوادث و لحظههای حساس از آنها موضعگیری دیده نمیشود و مرزهای خود را با دشمن شفاف نمیکنند.
سطح میانی جنگنرم
سطح میانی جنگنرم بر عنصر مردمی قدرتملی یک کشور تأکید دارد، قدرتنرم در این سطح متأثر از فرهنگ ملی است. فرهنگ ملی مجموعهی زیرساختهای فکری، ارزشهای بنیادین و رویههای رفتاری مردم است. این سطح از قدرت یک کشور، از اهداف سطح راهبردی و سیاستهای نظام پشتیبانی میکند. از تصمیمات نخبگان و رهبران کشور حمایت میکند. قدرت اصلی و تعیینکنندهی یک کشور، بهویژه در نظامسیاسی مردمسالار جمهوری اسلامی در این سطح تعریف میشود؛ زیرا اهداف و منافع ملی کشور را، با پشتیبانی مردمی پیگیری و محقق میشود. باورمندی یک ملت و میزان انسجام، عزم و روحیهی ملی متأثر از این سطح از قدرتنرم است.
هدف از جنگنرم در این سطح، سلب اراده و انگیزه از مردم و بیتفاوت نمودن بدنهی اجتماعی و القای ناکارآمدی نظامسیاسی موجود در کشور است تا در این فرایند دشمن بتواند با تأثیرگذاری بر باور، ارزشهای پایهای و الگوهای رفتاری مردم یک کشور را تغییر داده و گروههایی از جمعیت آن کشور را به جمعیتهای بیتفاوت، مخالف و در نهایت معارض تبدیل نموده و در نهایت با از بین بردن اعتماد مردم به نظام، شرایط را برای مخالفت، شورش، اغتشاش و نافرمانیهای مدنی آماده گرداند.
جنگنرم در این سطح، میزان حمایت مردم را از سیاستهای نظام کاهش میدهد. کشوری که از مؤلفههای قدرت مردم در این سطح برخوردار باشد، به طور طبیعی آن کشور، فاقد بحرانهایی از جمله بحران سیاسی، مقبولیت، مشارکت، انسجام، هویت و کارآمدی خواهد بود و به طور طبیعی بازدارندگی مردمی در برابر هر نوع تهدید شکل خواهد گرفت. در مقابل، وجود بحرانهای فوق و همچنین فقدان قدرت همراهسازی مردم، میتواند آن کشور را آسیبپذیر نموده و بسترهای تحقق جنگنرم را فراهم سازد. لازم به ذکر است مصادیق، شیوه و ابزار جنگنرم در گروهها و اقشار مختلف جامعه متفاوت است.
امروز با بهرهگیری از دانش و فنآوریهای نوین ارتباطی در جنگنرم، شاهد تولیدات فرهنگی و رسانهای بسیار متنوع و با هدف قرار دادن گروههای مختلف سنی و بهصورت حرفهای میباشیم. مصادیق و محورهای جنگنرم در این سطح عبارتند از:
1. تضعیف اعتقادات و ارزشهای پایهای و هویتدهنده؛
۲. تغییر سبک زندگی مردم مغایر با ارزشهای دینی و ملی؛
٣. تولید گروههای ناراضی و مخالف در جامعه؛
۴. ناکارآمد جلوه دادن نظام در ابعاد مختلف؛
۵. سلب اراده و انگیزه در مردم در حمایت از نظام؛
۶. مسئلهآفرینی و القای بحرانهای مختلف؛
۷. تولید هیجانهای اجتماعی؛
۸. تشویق مردم به نافرمانی مدنی؛
9. سلب مشروعیت و مقبولیت از نظام؛
۱۰. القای یأس و ناامیدی نسبت به آینده؛
۱۱. سلب اراده و اعتماد عمومی؛
۱۲. تضعیف باورهای سیاسی؛
۱۳. ایجاد انفعال در مقابل دشمن.