به نظر شما، چرا در کشور ما زمانی که خانمها در مسابقات مختلف از جمله؛ المپیاد علمی یا مسابقات ورزشی شرکت میکنند و مقامی بدست میآورند، از آنها تقدیر و تشکر به عمل میآید، ولی متاسفانه از مادری که فرزندان خوبی برای جامعه تربیت کرده است و یا خانمی که پابهپای همسرش در سختترین شرایط زندگی با او همراه بوده است، تقدیر و تشکر نمیشود؟
البته منظور این نیست که از خانمهایی که در میادین مختلف، افتخاری برای کشور کسب میکنند، تقدیر و تشکر به عمل نیاید، بلکه منظور این است، چرا با توجّه به اینکه جامعه ما، دارای ارزشهای دینی و اخلاقی فراوانی است، ولی از مادران و همسران نمونه که افتخاری برای جامعه اسلامی هستند، تقدیر به عمل نمیآید؟
وقتی آموزههای دینی را مورد بررسی قرار میدهیم، به این نتیجه میرسیم که نقش اوّلیّه خانمها، نقش همسری و مادرانه است و نقش بعدی، نقش اجتماعی آنهاست؛ همچنانکه در روایات در مورد نقش اوّلیّه زنان آمده است؛ «جَهادُ المَرءِ حُسنُ التَّبَعُّل. جهاد زن به این است که خوب شوهر داری کند.»[1] زیرا از دامن زن است که مرد به اتفاق خانوادهاش، میتواند به قلههای موفقیت برسد.
امّا متأسفانه ذهنیت و تصوری که برای برخی از زنان به وجود آمده، این است که تصور میکنند که نقش اجتماعی زن از اهمیّت بالاتری نسبت به نقش او در خانه برخوردار است، درحالیکه این تصور همانطور که گفته شد، بر خلاف آموزههای دینی جامعه ما است.
این افکار و تصورات باعث شده تا این گونه در جامعه تلقی شود که خانمها مانند آقایان لازم است که در تمام نقشهای اجتماعی حضور داشته باشند. حال آنکه نقش و رسالت اجتماعی زن طبق آموزههای دینی، حضور داشتن در عرصههایی است که با آنها ارتباط دارد؛ همانند نقش معلمی، پزشکی و مانند آنها.
ناگفته نماند که آموزههای دینی، فعالیت اجتماعی زنان را در صورت همسو بودن با روحیّات و نقش مادری و همسری آنان منع نمیکند.
همچنانکه آیتالله جوادی آملی در این باره فرموده: «زنان مسلمان باید چنان فعّال و درصحنه باشند و چنان خودکفا تربیت شوند که برای امور تربیت، تعلیم، مدیریت، بهداشت، درمان و امثال اینها نیازی نداشته باشند که به مردها رجوع کنند. وقتی ما، در رشتههای مختلف و متناسب با شأن بانوان، زنان کارآمد نداریم، به ناچار زنان ما سراغ آقایان میروند و برای هرگونه مداوا به پزشکان مرد مراجعه میکنند....»[2]
چه بسا، این ذهنیت از پدیدههای افکار فمینیستی باشد که توسط رسانههایی؛ همچون ماهواره به مخاطبان القاء میشود. یکی از نتایج این گونه افکار فمینیستی ترویج تساوی حقوق زن و مرد، برخورداری نقش اجتماعی به صورت مساوی و اشتغال زنان پا به پای مردان است.
شاید بتوان گفت؛ که یکی از دلایل مهم ترویج این افکار در جامعه، از یک طرف به نقش پر رنگ و تاثیرگذار برنامههای ماهوارهای بر میگردد و از طرف دیگر کم کاری رسانهها و مراکز مسؤول در تبیین دقیق جایگاه زن در جامعه است که سبب شده است، تا اینگونه افکار در جامعه رسوخ کند.
لذا اگر در رسانههای ملی و مکتوب به اندازه کافی به جایگاه زن در جامعه و خانواده پرداخته می شد، این گونه افکار غلط در جامعه منتشر نمیشد.
----------------------------------------
پینوشت:
[1]. كافى، ج5، ص507
[2]. خانواده پویا، ج4، ص88
نظرات
با سلام
در مورد دلایل باید این را هم باید افزود: که بخشی از این مسئله به مردان جامعه برمی گردد که مسدولیت پذیری کمتری نسبت به مردان گذشته دارند چه به عنوان پدر چه به عنوان همسر انتظار دارند که خانم ها هم درآمدهایی داشته و به قول خودشان، حداقل زن بتواند پس انتظارات خودش برآید.
خوب در این بین خانم ها هم مثل همیشه مورد استثمار قرار گرفته و فریب ظاهر این تعریف و تمجیدها را می خورد و از طرفی هم مسئولیت مردان کم شده به این مسئله راضی هستند.