در عصر ارتباطات و نوگرایی، نهتنها خرافات و گرایش به آن کاهش نیافته است؛ بلکه فرقهگرایی در شکلهای مختلف آن، گسترش یافته و اذهان جوانان بسیاری، درگیر افکار وهمآلود و ساختگی گردیده است. ریشه خرافات، راحتطلبی انسان و طغیان قوه خیال است و متأسفانه در زمانه ما همه چیز برای تقویت این دو عامل مهیاست.
چهبسا همواره اولین پاسخی که به ذهن بیاید، بهترین و صحیحترین جواب نباشد. شاید برای شما هم اتفاق افتاده باشد که جمعی را در حال بحثوجدل درباره مسئلهای دیده باشید، درحالیکه با مراجعه کوتاه به یک منبع اصیل، تمام نزاع آنها خاتمه پیدا میکند. همه افراد حاضر در این جمع، نسبت به یک مراجعه ساده، تنبلی میکنند؛ لذا به آسایش مطلوب نمیرسند و دچار مباحثهای طولانی و عذابآور میشوند. شاید بتوان ادعا کرد، بسیاری از آدمها، خستهتر از آناند که تحقیق کنند؛ برای همین است که به خرافات و خیالات خودشان پناه میبرند.
خرافات
خرافه، واژهای عربی است و در اصلِ لغت به معنای دروغ بانمک آمده است.[1] در طول زمان، خرافه تبدیل به اصطلاحی شده که برای توصیفِ تحقیرآمیز اعتقادات غیرمنطقی و بیپایه که در زندگی مردم اثرگذار است، به کار میرود.[2] نحسی عدد سیزده، یکی از مثالهای متداول برای خرافه است.[3]
تخیل یا تعقل | انسان، تخیلی بسیار نیرومند دارد؛ بهطوریکه بسیاری از اندیشمندان اسلامی درباره غلبه تخیلات بر اندیشه و تفکر انسان هشدار دادهاند. جولان تصاویر در ذهن و دلخوشی به خیالات، برای عموم مردم لذتبخش است و رسیدن به تفکر عمیق و انتزاعی، کاری دشوار و طاقتفرسا محسوب میشود. طبیعی است در مواجهه با مشکلات، استفاده از قوه تخیل ذهن برای پاسخگویی راهی راحت و ساده به نظر میآید. در طول تاریخ برای پاسخ به پرسشهای سخت از پاسخهای خیالی، اسطورهای و دروغین کم استفاده نشده است. زمانی که علت اتفاقی را نمیدانستند، آن را به خشم بُتان یا روح طبیعت نسبت میدادند و بین حوادث اتفاقی و اعداد، رابطه واقعی را قائل میشدند.
عصر مدرن، رؤیاسازی و خرافات فروشی
اختراعات، کار بشر امروز را بسیار راحتتر کرده است و ممکن است برخی انتظار داشته باشند با گسترش جریان اطلاعات و امکان تحقیق بیشتر، خرافات در جهان کمتر شود؛ اما نکتهای که نباید از آن غفلت کرد، گسترش و تنومند شدن درخت خیالبافی و رؤیاپردازی است. امروز کارخانههای رؤیاسازی مانند هالیوود و توجه ویژه به اهداف تجاری و مصرفگرایی، باعث شده نسل جدید با انبوهی از تخیلات مواجه شوند و قوه خیال تقویت مضاعفی بیابد.
جنون سرعت و حاکمیت کمیت و عدد، جلوی عمق و کیفیت دیدها را گرفته و به هیچوجه با افول خرافات مواجه نیستیم. جنبش ری استارتیها، انبوه نوجوانان طرفدار پدیده تتلیتی و رفتارهای جنونآمیز در اغتشاشات مرتبط با مرگ مهسا امینی، همگی نشان از این دارد که با هجوم اعتقادات خرافی بر اثر عادت به تنبلی و حاکمیت خیال مواجهیم. در برابر عرفانهای انحرافی، نوظهور و خرافات متعدد، تنها کار علمی و فکری، پاسخگو نیست و باید برای کنترل و جهتدهی قوه خیال و مبارزه با راحتطلبی، کار روانشناسانه و پرورشی جدی، همراه با برنامهریزی در پیش گرفت.
پینوشت:
[1]. الفراهیدی، خلیل بن احمد، العین، چاپ اول، الهلال، بیتا، ج4، ص252.
[2]. دانشنامه مردمی روانشناسی، دلایل گرایش به خرافات: https://b2n.ir/e28562.
[3]. نولر، کافکا، بریدهای از رمان محاکمه: https://novler.com/_quote/q36875.