خداوند بنا بر دلایل عقلی و محکم، کامل مطلق است و هدفی غیر از حب ذات برای خلقت ندارد. نباید او را انسانوار و نیازمند به تکامل فرض کرد.
ما انسانها وقتی هدفی داریم و میخواهیم به خواسته خود برسیم، به این معناست که آن هدف و مطلوب را نداریم و رسیدن به آن برای ما رشد و کمال محسوب میشود؛ بهعبارتدیگر، هدف داشتن به معنای نیاز داشتن و نشاندهنده نقص است. برخی منکران خداوند با استفاده از این مطلب، وجود خداوند را بهعنوان کامل مطلق، انکار میکنند؛ با این بیان که خداوند که خالق است، از خلقت خود هدفی دارد یا خیر؟ اگر هدفی از خلقت نداشته باشد، کاری عبث و بیهدف انجام داده و این با حکمت و کمالش ناسازگار است و اگر خدا موجودی را برای هدفی آفریده باشد، این فرضیه، کمال خدا را نفی میکند؛ زیرا اگر خدا برای رسیدن به هدفی، فعلی را انجام دهد، لازم میآید در پی چیزی باشد که فاقد آن است. پاسخ به این شبهه چگونه ممکن است؟!
آفت تصور انسانوار از خداوند
هنگامیکه مفاهیمی مانندِ هدف، غایت و نیاز را در کنار یکدیگر قرار میدهیم و آنها را با دقت عقلی تحلیل میکنیم، هیچ تلازم و همراهی عقلی و ضروری بین «هدفداری» و «نیازمندی» نمییابیم. در اذهان عرفی و خالی از دقتهای عقلی، عادت و عرف بین هدف و نیاز ارتباطی را ایجاد کرده است؛ زیرا عموم انسانها هر چیزی را با خویش میسنجند و در انسان، اهداف در راستای رفع نیاز ترسیم میگردند.
از امام محمدباقر علیهالسلام روایت شده است که فرمودند: «كُلُّمَا مَيَّزتُموهُ بِأَوْهَامِكُمْ فِي أَدَقِّ مَعَانِيهِ، مَخْلُوقٌ مَصْنُوعٌ مِثْلُكُمْ، مَرْدُودٌ إِلَيكُم وَ لَعَلَّ النَّملَ اَلصِّغَارَ تَتَوَهَّمُ أَنَّ لِلَّهِ تَعَالَى زَبَانِيَتَيْنِ فَإِنَّ ذَلِکَ كَمالُها وَ يَتَوَهَّمُ أَنَّ عَدَمَهَا نُقْصَانٌ لِمَنْ لاَ يَتَّصِفَ بِهِمَا»؛[1] «هر آنچه شما آن را در اوهام خودتان در دقیقترین معانیاش بازشناسی میکنید، مخلوق و مصنوعی است، مثلِ خودتان که به خودتان باز میگردد. چهبسا مورچهی ریز، خیال میکند که خداوند متعال نیز دو شاخک دارد؛ چراکه شاخک داشتن کمال خودش است و خیال میکند که شاخک نداشتن، برای موجودی که شاخک ندارد، نقصان است». داستان مورچه و شاخک، یک مثال واضح و هشداردهنده برای ماست تا در نسبت دادن کمالات به خداوند، وجه تنزیهی و متعالی خداوند را لحاظ کنیم. زمانی که میگوییم خدا علم و آگاهی دارد، باید دقت کنیم که ساحت خداوند را از داشتن ابزار جسمانی مانند مغز مادی، و ابزار نفسانی مثل تفکر و ذهن، منزه و پاک بدانیم.
هدف خدا
اگر خداوند متعال هدفی از آفرینش دارد، بهراستی هدفش چیست؟! آیا میشود تصور کرد، موجودی غایت داشته باشد و درعینحال، آن هدف نشاندهنده نقص و نیازش نباشد؟ باید گفت از منظر اندیشمندان اسلامی اگر منظور از غایت، خواسته او باشد، خداوند هدفی بیرون از ذات خود ندارد و هدف او تنها خودش است.[2] فرض کنید برای دل خودتان و فقط برای جلوه دادن هنر و توانایی خود، کاری را انجام دهید؛ بدون هیچ انگیزه بیرونی و بدون کوچکترین نیازی به غیر خودتان. آیا این فرض، متناقض و غیرممکن است؟! مطمئناً تناقضی در این تصور مشاهده نخواهید کرد. خداوند حب ذات دارد و تمام کمالات خویش را نیز میخواهد؛ ازاینرو بروز و ظهور این کمالات را نیز در قالب مخلوقات، خواهد خواست و چون خلقت را دوست دارد، خلق میکند.
هدف مخلوقات
ممکن است منظور از واژه هدف در سؤال، غایت خداوند نباشد؛ بلکه مراد این باشد که قرار است مخلوقات به کجا برسند؟ به بیان ساده، خدا این مخلوقات را آفرید که آنها چه کنند؟ در این حالت میتوان رسیدن به کمال و رشد را هدف نهایی هر موجود مخلوقی دانست؛ زیرا خداوند، کامل مطلق است و کاملترین نظام مخلوقات را میخواهد تا نتیجه این نظام، کاملترین انسانها باشند. بهطور خلاصه میتوان مدعی شد هدف از خلقت تمام مخلوقات، انسان کامل است.
نیازمندی با هدفداری، تلازم عقلی ندارد؛ به این معنا که تصور موجود غنی مطلق و در عین حال دارای غایت، فرضی تناقضآمیز و غلط نیست. تصور خداوند بهمثابه موجودی مانندِ انسانها باعث شده که برخی هدف خداوند از خلق کردن را به معنای نقص و نیازمندی او بدانند. گاه منظور از هدف خداوند، هدف مخلوقات است که در این فرض، هدف تمام خلقت، کسب بیشترین کمال برای بیشترین موجود است.
پینوشت:
[1]. مجلسی، محمدباقر، بحارالانوار، چاپ دوم، داراحیاء التراث العربی، 1403ق، ج66، ص293.
[2]. موسسه امام خمینی (قدس سره)، نخستین علت غایی (هدف) برای افعال الهی چیست؟ https://maab.iki.ac.ir/node/1344.