در نوروز 1398 شبکه سوم رسانه ملی، برنامهی ستارهساز با محوریت فوتبال را راهی آنتن زنده خود کرد. برنامهای که با هدف کشف استعدادهای برتر در سراسر کشور و ایجاد فضای رقابتی برابر و یکسان بین شرکت کنندگان تولید شده است. مجری این برنامه در فصل چهارم «حسین اسدی» است و «خداداد عزیزی»، «رضا شاهرودی»، «سهراب بختیاری زاده» و «وحید شمسایی» نیز مربی-کارشناس آن هستند.
استعدادیابی در سراسر جهان امری مرسوم و مهم است که برای ترقی و پیشرفت رشتههای ورزشی ضروری است.
در فوتبال نیز آکادمیهایی نظیر «لاماسیا» آکادمی مشهور باشگاه بارسلونا در این امر تخصص ویژهای دارند. باشگاههایی نظیر دورتموند آلمان، بنفیکای پرتغال، آژاکس هلند و سانتوس برزیل با جذب و فروش استعدادهایی از سرتاسر جهان، درآمد شگفت انگیزی را کسب میکنند.
برای نمونه باشگاه دورتموند از سال 2000 میلادی تا به امروز بیش از 1 میلیارد دلار از فروش استعدادهایش درآمدزایی کرده است.
در ایران نیز تیمهای فولاد خوزستان و سپاهان اصفهان آکادمیهای خوبی دارند اما در نگاه کلان و کلی، آکادمی نقش کمرنگی در پرورش فوتبالیستهای ایرانی دارد. فقدان همین زیرساخت در فوتبال ایران باعث شده است برنامهای نظیر «ستاره ساز» به تولید برسد.
حال سوال اساسی در مورد برنامه تلویزیونی که رسالت آکادمی فوتبال را بر عهده گرفته، این است که چه برنامهای برای پرورش این استعدادها در نظر دارند؟ تهیهکننده برنامه ارتباط با باشگاهها و معرفی به آنان را تکذیب کرده است، پس به جز نفرات برتری که جوایز ویژهای دریافت میکنند، آیندهی باقی استعدادها چه خواهد شد؟ آیا اینگونه بازار دلالی که به اذعان کارشناسان همه جای فوتبال ایران را تسخیر کرده داغتر نخواهد شد؟ و به بهانهی معرفی این استعدادها دلالی صورت نمیگیرد؟
ستاره ساز به لحاظ ساختاری برنامهی استانداردی است که مخاطب را با خود همراه میکند علی الخصوص قشر وسیع علاقهمند به فوتبال، اما مشکل جایی است که سازندگان ادعای استعدادیابی دارند و برنامه بزرگتر از آن چه که هست، نشان داده میشود.
خوب است سازندگان برنامه بعد از گذشت چهار فصل از برنامه، حالا گزارشی از اوضاع استعدادهای فصول گذشته ارائه دهند تا ببینیم ادعای استعدادیابی و پرورش استعداد، چقدر عملی شده است و این هزینههای هنگفتی که برای ساخت این برنامه انجام میشود، ارزشش را داشته یا خیر؟