جوانی از جرگهی سوختگان عشق به ائمهای که هنوز اطهار عطر نفسهایش در زادگاهش به مشام میرسد. کوچهها محلههای همدان صدای گامهایش را که همواره به سمت روشنایی حرکت میکرد به خاطر دارد.
شهید اسماعیل سریشی در ۶ آذرماه ۱۳۶۵ در شهرک ولیعصر(عج) همدان متولد شد. ولادت او مصادف با شب عید قربان بود به همین دلیل خانواده نام او را اسماعیل برمیگزینند. ایشان تحصیلات ابتدایی و راهنمایی را در مدارس محل خود سپری کردند. دیپلم فنی خود را در رشته مکانیک شهریور سال ۱۳۸۴ از هنرستان شهید دیباج گرفت. اسماعیل از بچه در مراسمات مذهبی حضور داشت. از بسیجیان فعال بود. حضور چشمگیری در جلسات قرآن و مخصوصا اعتکافات داشت. شهید سریشی ارادت خاصی به اباعبدالله الحسین(ع) و حضرت زهرا(س) داشت و جزمداحان هیئت خاتم الانبیا بود. به اردوهای راهیان نور و بازدید از مقتل شهدا علاقه داشت.
عشق او به شهادت زبان زد دوستانش بود. خلوت تهایی او همیشه کنار گلزار شهدای همدان بود. عشق خدمت به نظام مقدس اسلامی داشت و به خاطر همین آذر ماه سال ۱۳۸۵ به استخدام نیروی انتظامی درآمد. دورههای آموزشی خود را در مشهد مقدس سپری کرد. او بعد از آموزش به منطقه زاهدان اعزام شد و در یگان تکاوری ۱۱۲ حمزه مشغول خدمت گردید. اسماعیل با همت بلند کار یاد میگرفت و خلاقانه روزهایش را چوب خط میزد تا جایی که بعد از مدت کوتاهی دو شکاچی یگان شد و بیشتر از شلیک رگبار تک تیر، تیراندازی میکرد. اصلا همه جوره کارش درست بود. همیشه از خدا میخواست توفیق شهادت پیدا کند. شهادت تنها دعایش بود که در حرم امام رضا(ع) خواسته بود. تا این که در آخرین روزهای سال ۱۳۸۷ در درگیری با اشرار وابسته به گروهک وهابیت(گروهک عبدالمالک ریگی خبیث) شرکت کرد. اسماعیل پس از رشادتهای فراوان و به درک واصل کردن چند تن از اشرار و زخمی کردن برخی از آنها، از ناحیه پا و پهلو مجروح میشود. عجیب است که به پرستاران گفته بود؛ خود را به زحمت نیندازید من فقط برای شهادت به اینجا آمدهام!!
به دوستانش وصیت میکند که راهش را ادمه دهند. سرانجام در شب جمعه مورخ ۲۲ اسفند ۱۳۸۷ با زخمی که به پهلویش نشسته بود به مظلومه عالم حضرت زهرا(س) با اقتدا کرده و به شهادت میرسد.
شهدا با رفتناش ثابت کردندکه راه و رسم شهادت هیچ گاه کور شدنی نیست. و برای شهید شدن هنوز هم فرصت هست، دل را باید صاف نمود.