موضوع زنانه شدن مهاجرت به خارج از کشور یکی از واقعیات تلخی است که ادامه آن میتواند کشور را با چالشهای متعددی مواجه کند. سرمایه نیروی انسانی، سرمنشأ بسیاری از پیشرفتهای اقتصادی، سیاسی، اجتماعی و... است که حفظ آن تنها از عهده زنان برمیآید. ازاینرو باید با تدوین و اجرای سیاستهایی هوشمندانه، زنان را به ماندن در کشور راضی کرد.
موضوع مهاجرت در بین مردم کشورهای جهان با اهداف و انگیزههای مختلف فرهنگی، اجتماعی و اقتصادی رخ میدهد. افراد مهاجر معمولاً به دلیل اینکه به این نتیجه رسیدهاند که شرایط اجتماعی حاکم بر کشورشان نمیتواند انتظارات آنها را برای ماندن برآورده سازد، به کشورهایی سفر میکنند که در آنجا به اهداف خود دست پیدا کنند. از آنجا که تأمین همه نوع از توقعات افراد جامعه برای دولتها امکانپذیر نیست، بخشی از روند مهاجرت ها طبیعی است و نمیتوان همه را بر ماندن در کشور قانع کرد.
مهم این است که سیاستگذاران هر کشوری با توجه به امکانات و منابع و نیز اقتضائات فرهنگی و اجتماعی جامعه، نهایت تلاش خود را بکار گیرند تا از انگیزه افراد برای مهاجرت کاسته و آنها را به باقی ماندن در کشور خود راضی نگه دارند.
وجود سرمایه انسانی در هر کشور، یکی از بزرگترین سرمایههایی است که میتواند سرمنشأ منافع، خیرات و برکات فراوان دیگری برای جامعه خود باشد. بسیاری از کشورهایی که به اهمیت سرمایه انسانی توجه دارند، نه تنها با قاطعیت از خروج سرمایه انسانی خود ممانعت میکنند، بلکه برای رشد و شکوفایی و حفظ اقتدار کشور خود، حتی افراد ماهر و نیمه ماهر دیگر کشورها را با صرف هزینههای هنگفتی جذب میکنند.
در کشور ما روند مهاجرت وضعیت نگران کنندهای به خود گرفته و بر طبق گفته بهرام صلواتی مدیر رصدخانه مهاجرت ایران، سالانه حداقل 65هزار نفر از ایرانیان به دیگر کشورهای جهان مهاجرت میکنند.[1] خروج هر ایرانی متعهد و ماهر به خارج از کشور ضرر بزرگی برای کشور است و نباید راضی شد که با خروج آنها از کشور، توانمندیهای آنها در خدمت دیگر کشورها و یا کشورهایی قرار گیرد که با ما دشمنی دارند.
زنانه شدن موضوع مهاجرت نیز یکی از پدیدههای جدید مهاجرت است[2] که ادامه آن میتواند مشکلات و خطراتی جدی برای جامعه ایجاد کند. افزایش مهاجران زن ناشی از عوامل مختلفی است که هر کدام از آنها باید به صورت جداگانه و آسیبشناسانه مورد بررسی قرار گیرد. یکی از مهمترین عوامل مهاجرت زنان به خارج از کشور، موضوع اقتصاد است. بسیاری از زنانی که به دیگر کشورها سفر میکنند دارای تحصیلات بالایی هستند که حالا با در دست داشتن مدرک خود به دنبال کار هستند، ولی شغل مناسب با تحصیل خود را نمییابند و بعضی از آنها نیز علیرغم اینکه از لحاظ اقتصادی تأمین هستند، برای اینکه از زحماتی که برای تحصیلات خود کشیدهاند، بهرهمند شده و یا درآمد بیشتری داشته باشند، وطن خود را به مقصد کشوری دیگر ترک میکنند. همچنین رواج تفکرات فمینیستی و تغییر در الگوی وظایف زنانگی و عدم پذیرش نقش مادری به عنوان یک شغل و مسئولیت، سبب شده که بسیاری از زنان جویای کار -که دیگر نمیخواهند خانهدار و یا مادر باشند- وقتی میبینند که نیاز جامعه به مهارت و تخصص آنها اشباع شده، به کشوری دیگر مهاجرت میکنند تا متهم به بیعرضگی، بیهنری و سربار بودن جامعه نشوند.
خروج زنان از کشور معضلات زیادی را برای جامعه فراهم میکند که یکی از مهمترین آنها، کاهش نرخ باروری و سرمایه نیروی انسانی است. اغلب زنان مهاجر، در سنین دوره جوانی هستند که از قضا نقش آنها برای پویایی اقتصاد هر کشور بسیار ضروری و مهم است. جامعهای که از نیروی انسانی تهی باشد، مانند بسیاری از کشورهای اروپایی مجبور میشود که برای تأمین آن، هزینههای بسیار بیشتری را متحمل شود.
بر این اساس لازم است تا ضمن افشاگری نسبت به ظلم نگاه فمینیستی به زن و رفع سوء تفاهم از نگاه اسلام در موضوع زن و نیز حفظ کرامت زن در جامعه، جایگاه او را به درستی تعریف کرده و از نقش مادری او به بهترین شکل ممکن حمایت شود. باید افراد هر جامعه به این باور برسند که نقش مادر به عنوان تربیتکننده نیروی انسانی در بالاترین درجات ارزشگذاری قرار دارد. اگر یک زن در جامعه احساس کرامت و شخصیت کند، هیچگاه مشقت و سختی مهاجرت و غربت را بر شغل شریف مادری ترجیح نخواهد داد.
پینوشت:
[1]. رصدخانه مهاجرت ایران، https://zaya.io/vz2d0.
[2]. مرکز پژوهشهای مجلس، https://zaya.io/s26xb.