این غم کجا و آن غم کجا؟!

04:00 - 1393/01/05
چکیده: غم سیاه محصول تکاثر (زراندوزی) و تفاخر و جاه و مقام است. آدمی که در پی پست و مقام و یا حفظ آن به هر دری می زند و به هر طریقی متوسل می‌شود دچار حزن می‌شود. غمناک از دست دادن‌هاست
آیت الله بهجت

رهروان ولایت ـ قلوبهم محزونه، و شرورهم مامونه، و اجسادهم نحیفه، و حاجاتهم خفیفه، و انفسهم عفیفه

دل متقین، دلی محزون و اندوهناک است. حضرت امیر علیه‌السلام می‌فرماید: «المومن بشره فی وجهه و حزنه فی قلبه»[1]. مؤمن عبوس نیست. او دارای چهره‌ای بشاش و فرحناک است؛ اما در قلب حزنی را تجربه می‌کند. اینجا شاید توهمی رخ دهد و آن اینکه قران کریم می‌فرماید: «الا ان اولیاء الله لا خوف علیهم و لا هم یحزنون» (یونس: 62).

در این آیه کریمه خداوند می‌فرماید که اولیای خداوند هیچ بیم و غمی ندارند؛ اما حضرت امیر علیه‌السلام می‌فرماید که میدان‌داران تقوا حزین‌اند. آیا این فرمایش حضرت با فرمایش قران –العیاذ بالله- در تعارض است؟

در پاسخ بایستی گفت خیر. ما از کنار هم نهادن این دو فرمایش و تأمل در آن به یک معرفت روان‌شناختی برتر می‌رسیم. آن غم و حزنی که قرآن دامن امن و آرام اولیاء را از لوثش پاک می‌سازد، حزن سیاه است. حزن دنیایی؛ اما آن حزنی که حضرت شناخت و معرفت بدان اشاره می‌فرماید حزن سبز است. حزن خدایی. از حزن سیاه دنیایی  با مخدرات و مسکرات فرار می‌کنند؛ اما به حزن سبز خدایی فرار می‌کنند!

چون نقش غم ز دور بینی شراب خواه          
تشخیص کرده‌ایم و مداوا مقرر است[2]

غم سیاه محصول تکاثر (زراندوزی) و تفاخر و جاه و مقام است. آدمی که در پی پست و مقام و یا حفظ آن به هر دری می زند و به هر طریقی متوسل می‌شود دچار حزن می‌شود. غمناک از دست دادن‌هاست. محزون نرسیدن‌ها؛ اما عارف و خداجویِ سالک که دنیا را بدین معنا طلاق داده است چه نسبتی با این نوع حزن و غم دارد؟ او که خدا و زیبایی‌هایش را دریافته و در پی اوست جز غم هجر چه غمی می‌تواند داشته باشد؟

در غم ما روزها بی‌گاه شد                   
روزها با سوزها همراه شد

روزها گر رفت گو رو باک نیست         
تو بمان ای آن که چون تو پاک نیست[3]

حزن سبز، حزن ناشی از خودشناسی است و حزن سیاه محصول خود ناشناسی. آن که خود را شناخت در پی رسیدن به خود و سیراب سازی عطش جان و وصال به محبوبش است؛ اما آن که خود را نشناخت در پی بیرونی‌هاست و در طلب زیاده‌خواهی‌هایی که مرتب غمناکش می‌سازد. حزن سیاه محصول نزاع‌های دنیویِ دنیا خواهان است و حزن سبز رحمتی الهی که در پی صلاح و سعادت خود و دیگران.

از این روی آن که حزنی سبز دارد اگر خشم هم می‌کند عین رحمت است؛ چون چوبی که بر فرش می‌زنند تا گرد و غبار زدایند نه آن که فرش را زنند!

ر نمد چوبی که آن مرد زد         
بر نمد آن را نزد بر گرد زد [4] 

------------------------------------------

پی نوشت:

1. (نهج‌البلاغه، کلمات قصار333).
2.(دیوان حافظ، غزل39).
3. (مثنوی، دفتر اول، بیت15و16).
(همان، دفتر سوم، بیت 4012).

 

خلاصه سخنرانی استاد مهیار در کنفرانس آیه های انتظار در تاریخ 92/10/24

لینک سخنرانی های قبلی : http://www.jonbeshnet.ir/category/449

Plain text

  • تگ‌های HTML مجاز:
  • آدرس صفحات وب و آدرس‌های پست الکترونیکی بصورت خودکار به پیوند تبدیل می‌شوند.
  • خطوط و پاراگراف‌ها بطور خودکار اعمال می‌شوند.
16 + 0 =
*****