ماجرای درگیری یک زن هنجارشکن با روحانی در محل درمانگاه قرآن و عترت قم، به ضد انقلاب برای ترمیم دوباره شبه جنبش مهسا کمک چندانی نخواهد کرد؛ چراکه وضعیت صحنه مبهم بوده و دچار نارسایی عمیق در انتقال پیام است.
با نزدیک شدن به فصل بهار و تابستان که تیم‌های حجاب‌ستیز و برانداز به صورت معمول، فعالیت‌های خود را تشدید می‌کنند، وقوع برخی حوادث و رسانه‌ای شدن آن بیانگر برنامه‌ریزی دقیق آن‌ها است. از جمله می‌توان به حادثه درمانگاه قم اشاره کرد که پیچیدگی آن و مبهم بودن زوایای ماجرا، امکان مانور رسانه‌ای ضد انقلاب را فراهم کرده است.
در این ارتباط چند نکته گفتنی است:
نخست: علی‌رغم برخی تحلیل‌ها مبنی بر اینکه هدف اصلی این سناریوی ساختگی یا اتفاقی، بازتوانی و احیای شبه‌جنبش زن، زندگی، آزادی است؛ اما ویدئوی منتشر شده به خاطر مختصات تصویری و تهی بودن آن از یک حقیقت آشکار و تأثیرگذار، چنین قابلیتی ندارد. با وجود الهام‌بخش نبودن فیلم، روایت هدفمند از آن می‌توانست تا حدودی مخاطب را دچار احساس دلخواه و مورد پسند جنبش مهسا سازد؛ ولی عطف به گذشته بودن برخی این روایت‌ها و غلظت معنادار برخی نکات کلیدی آن همچون اینکه آن زن در حال شیر دادن به کودک خود بوده است و برای حذف عکس بدون روسری خود تلاش کرده است، باعث می‌شود که کارکرد این روایت‌ها به صورت تمام‌عیار منفی نباشد و نتواند همانند ماجرای مهسا به سرعت موج‌سازی کند.
دوم: برخی نشانه‌ها و شواهد البته غیر قطعی، نشان می‌دهد این کار می‌تواند حساب‌شده و با انگیزه سناریوسازی صورت گرفته باشد؛ همچون روی دادن آن در محیط درمانی، همراه داشتن کودک و نشست در گوشه مقابل دید آن شخص روحانی به گونه‌ای که قاب دوربین از زاویه مناسب فیلم‌برداری کند؛ همگی این‌ها قرائنی است که هر انسانی را دچار تردید می‌کند. برخی اخبار تأیید نشده حکایت از آن دارد که معاونت این درمانگاه که به صورت مستمر به خارج از کشور رفت‌وآمد داشته است، عامل اصلی رساندن فیلم به شبکه اینترنشنال است. همچنین گفته می‌شود که زن هنجارشکن، به علت تار شدن تصویر وی هنوز دستگیر نشده و هیچ ردی از وی به دست نیامده است.
سوم: بدیهی است که غرض از انتشار فیلم‌های این‌چنینی که محتوای آن، تفاوت نگاه و تضاد عقیده است، دوقطبی‌سازی بوده و به منظور چندپاره کردن جامعه ایرانی صورت می‌گیرد. هر چند نوع مردم از این امر آگاه بوده و تجربه مکرر چنین فیلم‌هایی آنان را به کارآزمودگی کافی رسانده است؛ اما رفتار هوشمندانه در چنین مواردی می‌تواند ضد انقلاب حمایت شده از سوی سرویس‌های امنیتی غرب را دچار یأس نموده و آن‌ها را از اجرا کردن و یا استفاده کثیف از چنین پیشامدهایی باز دارد.
در پایان باید گفت، نمونه رخ داده در این درمانگاه، به هیچ وجه آیینه جامعه ایرانی نبوده و نمی‌تواند بازتاب دهنده حقایق موجود در جامعه باشد. مردمان این سرزمین با هویتی واحد و مستقل به سرنوشت کشور و آینده آن می‌اندیشند و هیچ‌گاه اندیشه خود را از القائات شبکه‌های معاند با سابقه سیاه، عاریت نخواهند گرفت.