حکومت اسلامی نسبت به اجرای قوانین دینی از جمله حجاب، وظیفه دارد و این مسئله به صورت صریح در سیره نبوی قابل مشاهده است.
هرگاه بحث قانونی بودن مسئله حجاب مطرح میشود، با این جمله مواجه میشویم که مگر خود معصومان با بیحجابی برخورد میکردند که ما کاسه داغتر از آش شدهایم.
کسانی که اینگونه شبهه میکنند، چند مسئله را فرض گرفتهاند:
1. در سیره معصومان علیهمالسلام، نمونهای از برخورد با بیحجابی یافت نمیشود و یا حداقل از پیامبر و امیرالمؤمنین علیهماالسلام به عنوان حاکمان شرعی، چنین برخوردی مشاهده نشده است.
2. پدیده بیحجابی در عصر معصومان علیهمالسلام همانند روزگار کنونی چالشی برای حکومت اسلامی بوده است. روشن است که اگر کسی معتقد به وجود بیحجابی در آن عصر نباشد، نمیتواند انتظار برخورد داشته باشد.
3. تعیین یک وظیفه برای حکومت اسلامی، منوط به وجود سابقه تاریخی در سیره معصومان علیهمالسلام است.
هیچ یک از این سه پیشفرض قابل دفاع نبوده و هر سه دارای خدشه است. در ادامه به اختصار این مسائل را مورد بررسی قرار میدهیم.
مواجهه با بیحجابی در حکومت نبوی
1. شواهد موجود در این زمینه را میتوان به دو دسته شاهد عام و شاهد خاص تقسیم کرد. شواهد عام، دستورات و اقداماتی است که نشان میدهد حکومت اسلامی در برابر رعایت قوانین شرعی -از جمله حجاب- در سطح جامعه، مسئولیت دارد. در مقابل شواهد خاص نشاندهنده وظیفه حکومت در خصوص بحث حجاب و پوشش است.
الف) شاهد عام: پیامبر اکرم صلیاللهعلیهوآله در ضمن دستورات خود به سعد بن معاذ فرماندار یمن میفرمایند: «ای معاذ!... و سنتهای جاهلیت را، مگر آنچه را اسلام بر آن صحت گذاشته، در میان جامعه بمیران و همه دستورات اسلام، اعم از کوچک و بزرگ را در جامعه زنده و آشکار کن...».[1] بر اساس این سخن رسول خدا صلیاللهعلیهوآله، حکومت اسلامی در قبال اجرای همه دستورات اسلام، از جمله حجاب، مسئول است و باید برای اجرای آن در سطح جامعه اقدامات لازم از قبیل فرهنگسازی و وضع قانون را انجام دهد.
ب) شاهد خاص: در برگی دیگر از تاریخ میخوانیم که رسول خدا به عمرو بن حزم، والی نجران فرمودند: «این بیانی است از سوی خدا و رسول او ... و مردم را از اینکه لباس کوچکی بپوشند که عورتشان آشکار شود، بازدارد و از اینکه کسی موهایش را پشت سرش انباشته کند، نهی کند...».[2] این فرمان به خوبی نشان میدهد که حاکم اسلامی درباره نحوه پوشش افراد جامعه مسئولیت دارد و باید آنان را از پوشش ناهنجار بازدارد. از آنجاکه عورت در زنان تمام بدن آنان به جز وجه و کفین است، مراد روایت در مورد ایشان، پوشش کامل اسلامی خواهد بود.
2. مطالعه تاریخ نشان میدهد که مسئله حجاب در عصر رسول خدا تفاوتی اساسی با عصر حاضر دارد. در آن زمان حجاب در جامعه، ارزش به شمار میرفت و افرادی با درجه اجتماعی پایین بودند که از حکم حجاب معاف بودند. این مسئله موجب میشد که در عموم موارد نیازی به برخورد حکومت با افراد بیحجاب نباشد. از اینرو مقایسه آن دوران با عصر حاضر صحیح نیست.
3. بیان وظیفه حکومت و تعیین حکم شرعی، منوط به وجود دلیل شرعی معتبر است و وجود سند و قرینه تاریخی شرطی لازم برای یک حکم شرعی نیست. البته روشن است که اگر در سیره معصومان دلیلی بر اهمال و عدم توجه به مسئلهای دیده شود، در صورت وجود شرایط، میتوان آن را به عنوان تقریر معصوم، در تعیین حکم شرعی دخیل دانست؛ اما در مورد حجاب چنین تقریری وجود ندارد.
حاصل آنکه مسئولیت حکومت اسلامی در برابر حجاب اسلامی، امری غیر قابل انکار است.
پینوشت:
[1]. ابن شعبه حرانی، تحفالعقول، ص25-26.
[2]. ابن هشام، السیره النبویه، دارالمعرفه، ج2، 595.